تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
سیزدهمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی خواجویکرمانی چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت به بحث و گفتوگو دربارهی ویژگیهای این اثر و رونمایی از ترجمهی ایتالیایی آن اختصاص داشت که با حضور کلارا کرونا، منوچهر ساداتافسری و ارائهی یادداشت و مقالهی کارلو ساکونه (استاد دانشگاه بولونیا) و دکتر ناهید نوروزی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالمللی موسسه شهر کتاب با اشاره به ترجمه همای و همایون به زبان ایتالیایی گفت: همای و همایون نخستین مثنوی خواجوی کرمانی است که بر وزن اسکندرنامهی نظامی سروده شده است. منظومهای عاشقانه و گزارشی از حوادث مربوط به «همای»، پسر ملک شام و از نسل کیان در عشق «همایون» دختر فغفور چین. خواجوی کرمانی هنوز منظومه همای و همایون را تمام نکرده بود که از کرمان بیرون آمد. وی در سال ۷۳۲ هجری قمری در بغداد بود و در همین شهر این منظومه را به پایان برد. اگر بخواهیم درباره خمسه خواجو سخن بگوییم باید خمسه نظامی را بیشتر بشناسیم و با خسرو و شیرین و هفتپیکر بهخوبی آشنایی داشته باشید.
خواجو نظامی را استاد خود میداند
خواجو در مثنویهایش یکی از پیروان شناختهشده نظامی در خمسههاست و میتوانید ردپای بسیاری از کارهای خواجو را در کارهای نظامی بینید. خواجو نظامی را استاد خود میداند و به شاگردی او اقرار میکند. همای و همایون نخستین مثنوی خواجو است که بر وزن اسکندرنامهی نظامی سروده شده است. گل و نوروز نیز بر وزن خسرو و شیرین نظامی، روضهالانوار بر وزن مخزنالاسرار نظامی است و کمالنامه نیز بر وزن هفتپیکر نظامی و گوهرنامه بر وزن خسرو و شیرین است. شروع همای و همایون از مناجات، نعت پیامبر و نعت ممدوح است که خیلی به اندیشه و زبان سنایی و سعدی نزدیک است و همچنین پیروی از خسرو و شیرین است. گفتوگوهای عاشقانه همای و همایون و خسرو و شیرین خیلی به هم شباهت دارند. همای و همایون نیز به ویس و رامین شبیه است و این منظومه سالها قبل توسط کمال عینی تصحیح شده است.
خواجو در این منظومه، انواع تجربههای زبانی و هنری نظامی را با استادی تمام تکرار کرده است. بهتازگی کتاب «همای و همایون» به قلم دکتر ناهید نوروزی به زبان ایتالیایی ترجمه و در ایتالیا منتشر شده است. برگردان کتاب «همای و همایون» به زبان ایتالیایی نخستین ترجمهی کامل این منظومهی ۴۴۳۵ بیتی به زبان خارجی است که همراه با مقدمه و حواشی و با معرفی و پیشدرآمدی از پروفسور یوهان کریستف بورگل در انتشارات میزمیس (میلان) و در مجموعهی سیمرغ در ۴۰۰ صفحه منتشر شده است.
مولفههایی برای زیباشناسی، تصویرسازی و مفهومسازی
منوچهر ساداتافسری نیز به آثار کلاسیک ایرانی که در ایتالیا منتشر شده اشاره کرد و گفت: اولین اثر که در ایتالیا به چاپ رسید سه سال پیش بود که اثر ترجمهای با نام «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری منتشر شد. هرگاه با یک اثر کلاسیک که به زبان خارجی ترجمه میشود مواجه میشویم چند درس باید بگیریم. با اینکه این ترجمه برای دوستداران سخن فارسی در خارج از کشور است اما باید هوشیار باشیم که آیینهای است که به روی ما گشوده شده است. من هر گاه به این ترجمهها نزدیک شدم با این چشم به آن نگاه کردم زیرا در دو جغرافیایی عرضی کاملاً مختلف به سر میبریم و پارامترهایی برای زیباشناسی، تصویرسازی و مفهومسازی به کار میبریم. این ترجمه یک رویداد است و ما باید از آن درس بگیریم به همین دلیل تحت تأثیر یک فرهنگی حرکت میکنیم و زندگی خود را سامان میدهیم و به آینده میاندیشیم.
هدف من این است که از پلی که بین دو فرهنگ زده شده است و دو جهانبینی کاملاً متفاوت دارد از ادبیات تطبیقی صحبت میکنیم که باید آن را ارزیابی کنیم و دربارهاش نمره بدهیم. سال گذشته نیز با کار محقق ایرانی که به ایتالیایی ترجمه شد مواجه شدیم «انیس العشاق» اثر شرفالدین رامی که مترجم آن ایمان منسوب بصیری است. اما این کتاب به درستی شناسانده نشد. امروز با کتاب جدیدی مواجه هستیم با نام همای و همایون که مترجم آن در ایتالیا زبان فارسی تدریس میکند. این کتاب از نظر شکل ظاهری چاپ وزین و مطلوب دارد و هیچ نقصی در جلد کتاب ندارد، یک محقق آلمانی بر این کتاب معرفی نوشته و مترجم نیز با یک قلم بجا و آموخته به زبان ایتالیایی دیباچهای کامل بر آن نوشته است. از این افراد نخبه کم داریم و در مقدمه به نویسنده آفرین میگوییم که قالبهای فکری زبان اروپایی را گرفته است و تمام رویدادهایی که بر این دو قهرمان میگذرد شرح میدهد. در زبان فارسی بارها شده مقالهای را گشودیم و نتوانستم معنای آن را بفهمیم زیرا از یک خط، ساختار و جمله فصیحی که زبان فارسی را پاس داشته باشد برخوردار نبوده است ولی در زبان ایتالیایی نمیتوانید این را پیدا کنید زیرا زبان شبکه دقیقی دارد و اگر نتوانیم این شبکه را رعایت کنیم نمیتوانیم به آن زبان دست یابیم. باید منتظر باشیم تا آثار بهتری بیافرینند.
الگوهای زبانی ایتالیا با سرزمین ما هماهنگی ندارد
اما ترجمه این منظومه هیچ سبکی ندارد و اینگونه نشان میدهد که یعنی خواجو هیچ سبکی ندارد و هیچ نظمی را ترغیب نمیکند و در بند هیچ نظم مستقر و بدایع زبانی نیست و تنها نقل و انتقال کاملاً دلبخواه است و بیشتر بر اساس وضع حال و روحیه مترجم است. اینکه خود را بشناسی در کار مترجم بسیار مهم است اما الگوهای زبانی ایتالیا با سرزمین ما هماهنگی ندارد. طاق ابرو، لب لعل، خال لب، کمر باریکتر از مو و... کهن الگوهای ما در زیباییشناسی هستند اما ایتالیاییها به آن تعلق خاطر ندارند و متأثر از آن نیستند بنابراین نمیتواند ذهن، ذوق و خاطره را به مخاطب انتقال دهند. ترجمه نیز تحتاللفظی است وقتی ما میگوییم مه پیکر هیچ هنری در ترجمه رعایت نشده و هیچ ذوقی را برنمیانگیزد. چهره آتشین و مه چهره برای ما صفت است و وقتی به ایتالیایی برمیگردد مسند و مسندالیه میشود. واژه «مه رخ میپرست» پر از ابهام است و مافوق تصور است وقتی تبدیل به کلام میکنیم معنای کاملاً پرابهام ارائه میدهد.
شور ایتالیاییها برای خواندن آثار ایرانی
کلارا کرونا نیز سخنانش را اینگونه آغاز کرد: انتشارات بسیاری در ایتالیا وجود دارد و شاهکارهای ایران در انتشارات ایتالیا جایگاه خاصی پیدا کرده و توجه به ادبیات کلاسیک در ایتالیا بسیار زیاد شده و مترجمان و نویسندگان بسیاری در ایتالیا ایرانی هستند. برای اینکه اثر ادبیات ایران در مردم و دوستداران کتاب را در ایتالیا بسنجیم اخیراً جنبشی در ایتالیا پدید آمده که میخواهند آثار ایرانی را بخوانند و از ادبیات ایران بیشتر باخبر شوند. در ایتالیا خواننده بسیار مانند سایر کشورهای اروپایی نداریم. خوانندههای کتاب به دو دسته تقسیم میشوند یک دسته خیلی میخوانند و کتاب را میبلعند و دسته دیگر اصلا کتاب نمیخوانند. همچنین محصولاتی که در ایتالیا منتشر میشود عمدتاً لحظهای است و وقتی کتابی مدتی پشت ویترین میماند قابل توجه است. بین کسانی که کتاب میخوانند ادبیات فارسی خواننده و مشتری پیدا کرده است. وقتی از ادبیات ایران در ایتالیا صحبت میکنند یک سری از افراد هستند که داخل ایران زندگی میکنند و آثارشان از ایران به ایتالیا میآید، یک عده مهاجر هستند و در ایتالیا به زبان مادری مینویسند و دسته سوم ایرانیانی هستند که از سالها قبل در ایتالیا هستند و به زبان ایتالیایی کتاب مینویسند.
مردم ایتالیا و دوستداران کتاب به مسائل امروز ایران علاقه دارند. به مسائل بانوان و فمینیسم توجه کرده و فیلمهای فرهادی توجه بسیاری از جامعه اروپا را به خود جلب کرده برای اینکه قابل فهم است. جایگاه ادبیات فارسی در ایتالیا کجاست و مخاطبان آن چه کسانی هستند؟ در کتابفروشیهای ایتالیا آثار خیام و مولوی بیشتر است و آثار شرقشناسان و فرانچسکو گابریلی در ایتالیا در درزا مدت فروش میرود. مولانا اخیراً توجه بسیاری را جلب کرده است و خیلی مورد نظر ایتالیاییهاست، آثار عطار نیز همچنین. انتشار و ترویج آثار کلاسیک در ایتالیا محدود است زیرا خوانندگان تخصصی دارد که بیشتر ایرانشناس هستند و علاقه به منظومههای کلاسیک فارسی دارند. ادبیات اروپایی قرون وسطی با آنها قابل مقایسه است و بعد از ترجمه میتوانند این نقاط مشترک را پیدا کنند؛ آثاری که از حافظ به ایتالیایی ترجمه شده و منظومههای نظامی که همان منظومه قرون وسطایی است. در این مسیری که گشوده شده ترجمه همای و همایون ناهید نوروزی قابل توجه است.
عشقبازی وضعیتی مشابه در ادبیات ایران و ایتالیا
مسلماً ترجمه وسیله شناخت دنیاست که از آن استقبال میکنیم و شعری که از دنیای ایتالیا و اروپا از نظر بعد مکانی و زمانی دور است نمیتواند به خودی خود رها شود. نوروزی به این مساله آگاهی دارد که این موضوع نمیتواند به خودی خود به مردم معرفی شود و برای خوانندهای که ادب ایران را نمیشناسد توضیح دهد، اما در مقدمه کتاب برای آشکار شدن نقش خود برای فرهنگ امروز به خوبی بیان کرده است. آنچه مرا تکان داد حضور وضعیتهای مشابه در ادبیات ایران و ایتالیا است. چشماندازی مانند وسایل عشقبازی و دوگانگی روحی و جسمی در جلوههای مختلف همای و همایون و تعویض لباس زنانه که در لباس مردانه حاضر میشود.
متن منظومه شاعرانه است، مساله ترجمهپذیری شعر در متن و در آن سوی متن است که زبان به عنوان سیستم نشانهها در شعر جهانی و پیرامون شعر وجود دارد از جمله آهنگین بودن شعر و حالت مادیت نشانه است که به شعر تبدیل میشود و این مساله بیشتر از موردی است که مطرح میشود. این کتاب به عنوان رمان عشق و حادثهجویی در ایران قرون وسطی خوانده میشود. حس مکانهای مشترک بین سنت ادبی ایتالیا و ایران مهمتر از همه است و ممکن است زیبایی متن اصلی از دستش بگریزد و خواننده در آستانه متن بماند. این یک موفقیت برای مترجم است که در پی نوشتها و در مقدمه هوشمندانه خواننده را وارد متن کتاب میکند تا از لذت خواندن بهرهمند شود.
گفتنی است در این نشست یادداشتهای کارلو ساکونه و ناهید نوروزی، مترجم همای و همایون برای حضار خوانده شد.