تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
دکتر علیاصغر مصلح:
رابطه صمیمانه با اهل فرهنگ، جدیت در کار و خستگیناپذیری، ویژگیهای دوست گرامی جناب محمدخانی است که بر خوشفکری و اطلاع گسترده وی از عرصه ادب و فرهنگ افزوده شده و مجموعه شهر کتاب را به یکی از معتبرترین مراکز فرهنگی کشور تبدیل ساخته است. کار اهداء جوایز به بهترین آثار که اخیراً با نام استادان برجسته کشور شکل گرفته، نمونه ستایش برانگیز دیگری از ابتکارات این مرکز است. از خداوند تداوم کار جناب محمدخانی و مرکز شهر کتاب را درخواست داریم.
دکتر طهمورث ساجدی:
به مناسبت هزاره اول جلسات فرهنگی شهر کتاب
سالهاست که آقای محمدخانی و همکاران دلسوز او، در شهر کتاب رسالت معرفی و نقد و بررسی کتاب را بهطور هفتگی و در مواردی هم دو بار در هفته به عهده دارند. این جلسات اکنون به هزار رسیده است و ازاینرو، بایستی هزاره اول را جشن گرفت و با علاقهمندان کتاب، بهخصوص آنانی که بهطور منظم به این جلسات میروند، همآواز شد و آن را تبریک گفت. تألیف و ترجمه، در زمینه ادبیات و فلسفه، ارکان مباحث جلسات را تشکیل میدهند. درسگفتارهایی که هر هفته درباره ادب کلاسیک فارسی ارائه میگردید و در آن هر بار یکی از بزرگان ادب فارسی دعوت شده و به ارائه تحقیقات تخصصی خود میپردازند، طیف گستردهای از فرهیختگان را به خود جلب میکند و ازاینرو، میتوان گفت که شهر کتاب یک کانون فرهنگی پرصلابت است. ولیکن مواردی هم است که به مناسبت بزرگداشت و یا سوگ یک عالم از دسترفته است. در هر حال، جمع شرکتکنندگان از تمامی طیفهای علاقهمند است و شهر کتاب این رسالت را در حد یک دانشگاه برگزار میکند. اخیرا جوایزی هم، با عناوین بهترین تألیف دانشگاهی و یا بهترین ترجمه، جزء وظایف سالانه شهر کتاب و مدیر مدبر آن شده است.
بنابراین، دلایل زیادی وجود دارد که این موفقیتهای فرهنگی را به دستاندرکاران دستمریزاد بگوییم و همچنان منتظر هزاره دوم باشیم.
دکتر سید محمد عمادیحائری
نشستها و درسگفتارهای مؤسسهی فرهنگی شهر کتاب توانسته است اطلاعاتی از فرهنگ ایران اسلامی ـ بهطور خاص ـ و فرهنگ و ادبیات دیگر ملل ـ بهطور عام ـ عرضه کند که در عین زبان ساده و بیان روان، درست و دقیقاند و از ابتذال به دورند. شاید از همین روست که جلسات شهر کتاب همزمان مورد اقبال متخصصان و اهل فن از سویی و مخاطبان عمومیِ تحصیلکرده از سوی دیگر است. میتوان گفت شهر کتاب با برپایی نشستهای خود حوزههای گوناگون علوم انسانی را به میان مردم برده و با ترویج و تعمیق آگاهی عمومی از فرهنگ اسلامی و ایرانی عملاً بار مسئولیت چند مؤسسهی فرهنگی عریض و طویل اما کمثمر را به دوش کشیده است. پس گزاف نیست اگر بگوییم شهر کتاب، با مدیریت هوشمندانه و فرهنگمدار علیاصغر محمدخانی، نقشی تأثیرگذار در گسترش آگاهی و فرزانگی در جامعهی ایرانی ایفا کرده است.
دکتر سیّد علی موسوی گرمارودی:
برای این جانب، مایه مباهات است که یادآور شوم شهر کتاب با تفقّد و مهربانی چند بار، برای کتابهای ناقابل اینجانب (ازجمله ترجمه نهجالبلاغه، ترجمه صحیفه سجادیه و جوشش و کوشش در شعر) مراسم رونمایی شکوهمند، در سالن بزرگداشت خود برگزار کرده است. با اغتنام فرصت، همینجا از این مکرمتها سپاسگزاری میکنم. همچنین از سرکار خانم شیما زارعی برای اطلاعرسانی عالمانه و بهروز و برقآسای ایشان.
نیز یادآور میشوم که این تنها بهرهمندی من از شهر شکوهمند و ارجمند کتاب نبوده است بلکه به شکر و سپاس باید بگویم که با دعوت آقای محمدخانی از من برای سخنرانی (ازجمله برای سخنرانی درباره نظامی گنجوی و...) و شرکت در محافل نقد و بررسی آثار تازه انتشار یافته یا برای حضور در بزرگداشت فرهیختگان یا رونمایی از آثار آنان، همواره زمینه اتّصال مرا به جریانهای فرهنگی روز فراهم فرمودهاند.
اینک، چون من از جبران این مهربانیها، بر نمیتوانم آمد، اجازه میخواهم که قطعه کوتاه «مهربانی» را بهعنوان کمترین سپاس تقدیم شهر کتاب کنم.
مهربانی
ای خوش آنان کاندرین نامهربان دنیای بد /عمر را در کارِ خوبِ مهربانی کردهاند
خود چو خور پیوسته سرگردان عالم بودهاند/ پیش پای دیگران، پرتو فشانی کردهاند
پیش پا افتادگان دشت حسرت را چو کوه/ باشکوه و استواری، پشتبانی کردهاند
صخرههای ساحلِ صبر و نجابت بودهاند/ با هجوم موج غمها سرگرانی کردهاند
گر چو ابر، از گریه، بارِ دل گهی بگشودهاند/ گریه هم چون شامِ بارانی، نهانی کردهاند
ور زدلتنگی چو غنچه دست بر سر بردهاند/ پا به پای هر نسیمی شادمانی کردهاند
دَه زبان دارند و خاموشند چون سوسن ولی/ با هزار آوا هزارآنهمزبانی کردهاند
چون چنار پیر کآرد در بهاران برگِ نو/ پنجه گاهی نرم با یادِ جوانی کردهاند
آن کسان کاندر جهان اینگونه نیکو زیستند/ راست چونان چون شهیدان، زندگانی کردهاند
چون دُر افشاندم زگرمارود من این قطعه را/ بر سر آنان که عمری جانفشانی کردهاند
دکتر حسن ذوالفقاری:
برگزاری هزار نشست عمر نوح میخواهد. اما برای آنان که کارداناند و میدانند چه میکنند، دشوار نیست. وقتی از دیر و دور به هزار نشست با تنوع تحسینبرانگیز مینگریم، قدرت و تأثیر این همایشها را بهخوبی درمییابیم. تنوع موضوع، از ادبیات تا فلسفه، از هنر و ادب تا روانشناسی و جامعهشناسی و نقد؛ تنوع مخاطب از دانشجو و استاد تا مردم عادی، تنوع میهمان از مترجم و نویسنده تا منتقد و شاعر، روشهای اجرایی متنوع از درسگفتار تا کلاس و کارگاه و از نشست تا جشن تولد فرهیختگان، از ویژگیهای این نشستهاست. موضوعات هم به ذائقه اهل سنت و حافظ دوستان و نظامی پژوهان و خاقانی خواهان خوش میآید و هم به ذوق نوگرایان. ادب غرب و شاعران جهان در کنار ادب ایرانی در این نشستها جای خود را دارند.
نشستهای هزارگانه، فضای نقد و آزاداندیشی را بییادآوری و تذکر تصنعی همواره و بیاثر، در فضایی آرام و با کمترین هزینه ترویج میدهد. در این نشستها مخاطب، تمرین نقد و گفتمان درست فرهنگی را میآموزد. از پادرختیهای این نشستها حواشی شیرین آن و دیدارهای دوستانه، و رایزنیهای فرهنگی است. بهترین جا و موقعیت برای دیدار نویسنده با خوانندگانش است تا رویارو با نظر آنان آشنا شود. این نشستها، نشست علمی برخی دانشکدههای فسیل شده و کمبود آموزشی دانشجویان را جبران میکند.
آنچه بر اهمیت و اعتبار و هنر این نشستها میافزاید، تداوم و بقای آن است که بیوقفه ادامه داشته است. اگر این نشستها را ادامه منطقی نشستهای خانه کتاب بدانیم، اکنون بیش از بیست سال است که بر خوان نعمت نشستها نشستهایم و این خود برای ما و همه جای شکر و سپاس دارد. مسئولان فرهنگی و ارشادی هم باید ممنون باشند که شهری کوچک اما به همت مردان و زنانی فرهیخته و باروح بزرگ، به اندازه چند سازمان عریض و طویل، کاری میکنند کارستان.
کارخوب این خوبان تبدیل نشستها به لوح فشرده، درج در وبگاه، انتشار و نسخه ویدیویی است که میتواند نتایج را به تشنهکامان شهرستانی هم برساند. بیجا نخواهد بود اگر مسئولان صدا و سیما پارهای خرد داشته باشند، شبکهای را دراختیار این رسانه پویا قرار دهند. از خداوند برای آقایان محمدخانی و فیروزان و همکارانشان عمر نوح آرزو داریم تا هزار نشست دیگر برای اهل فرهنگ برگزار کنند که از بزرگان چنین کارهایی دور نیست:
چنین نماید شمشیر خسروان آثار چنین کنند بزرگان چو کرد باید کرد (عنصری)
دکتر محمودرضا اسفندیار:
شهر کتاب، باغ اندیشه را میماند و در این فرصت شایسته است از همه عزیزان فرهیختهای که امور این موسسه گرانقدر را سامان میدهند، به سهم خود تشکر کنم.
اهتمام شهر کتاب به برگزاری جلسات نقد کتاب، رونمایی کتاب، سخنرانیهای بسیار مفید دانشمندان و متخصصان رشتههای گوناگون ادبی و فرهنگی بسیار ستودنی است و تا آنجا که من میدانم یگانه و منحصر به فرد.
امیدوارم این موسسه مانا و پویا به فعالیت ارزشمند خود ادامه دهد تا مشتاقان و علاقهمندآن همچنان بهرهمند و برخوردار از بوی خوش دانایی باشند.
دکتر مجتبی بشردوست:
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریا دلی بجوی، دلیری، سرآمدی (حافظ)
این نشستها و این درسگفتارها میتوانند برای نسل سرگشته و دلمرده و نالان و سرگردان و پرهیاهو مفید باشند، مشروط به اینکه به گفته آدورنو، شامه منتقد مانند شاخک حلزون پیش از این که بنگرد، ببوید و تشخیص دهد و بعد با تجاسر بگوید و بنویسد و پدیدار کند. گاه به اشاره، گاه به کنایه، گاه بهاجمال، گاه بهتفصیل. نهراسد و تملق نگوید، جستوجوی حقیقت را از خود حقیقت بیشتر دوست داشته باشد. بیبیم و بیرشوت، حقیقت پنهان متن را فرا دید بیننده/خواننده آورد. منتقد واقعی مانند آدورنو است که وقتی به تابوت متن و متن تابوت پتک میکوبد، نابهنگام در تابوت گشوده شود و بعد آدورنو فریاد زند: ببین ببین، تابوت خالی است. آدورنو، اتوریته متن را میشکند؛ ایدئولوژی پنهان متن را رسوا و بیآبرو میکند و بعد ما میمانیم و تابوت خالی. نشستها و درسگفتارهای شهر کتاب، اگر شاخک حلزون را تیزتر میکند مفید است و ماندگار وگرنه، همواره نمایش است و نمره دادن به مؤلف. نقد شجاعت میخواهد و شاخک، هر زمان با تلنگر به تابوت فهمیدی که این تابوت خالی است باید شهامت گفتن حقیقت را داشته باشی وگرنه حواریون تابوت خالی، بت میسازند و تملق میگویند و نسلی و عصری را به تباهی میکشند و بدینسان، هم نقد تباه میشود هم متن، هم پتک فرو میشکند هم تابوت.
دکتر زهرا محمدی:
هین! سخن تازه بگو تا که جهان تازه شود
وارهد از حد جهان، بی حد و اندازه شود
حتی شمردن تا هزار هم برای خودش کار سختی است، چه رسد به اینکه هزار بار بتوانی کسانی را که صاحبدل و صاحبنظرند گردهمآوری و اشتیاق بیافرینی در دل آنها که تشنه شنیدن و دانستناند.
هر هفته در خیابان بخارست، در سالن نه چندان بزرگی در طبقه زیرین شهر کتاب، وعده دیدار و گفتوگوی کتابها و آدمهاست. نویسندگان و شاعران و فیلسوفان بسیاری مخاطبان خود را در این سالن یافتهاند و صدایشان ـ به گفته شمس ـ حتی پس از هزار سال به گوش آنکس که خواستهاند، رسیده است.
اینجا پر است از نگاههای تازه و حرفهای تازه درباره موضوعاتی ازلی و ابدی... و همه این اتفاقات مبارک، نه در سایه برنامههای دولتی دراز مدت، بلکه با همت افرادی رخ داده است که به آنچه میکنند، باور دارند.
شانههای اهالی شهر کتاب، بار بخش مهمی از فرهنگ ایران را بر خود دارد و استوار ایستاده است تا لذت خواندن و دانستن را نصیب مخاطبان کند.
در ذهنیت ما همیشه کتاب، یار مهربان بوده، ولی انگار خود، یارانِ مهربان پرشماری نداشته است. یکی از این یارانِ مهربان که آشتی دهنده کتاب و آدمهاست، علیاصغر محمدخانی است. او که پیش از برگزاری نشست نقد و بررسی هر کتاب، با دقت تمام، کتاب را خوانده و صاحبنظری تمامعیار است برای نقد آن. یکی از هنرهای بزرگ او انجام کارهای بزرگ با تعداد اندکی همکار توانمند و دقیق و پرکار است که به درستی و راستی برگزیده شدهاند و آنجا هستند که باید.
شهر کتاب، این امید را میآفریند که با هر نشست، نور اندیشه تازهای بر ذهن مخاطب تشنه خواهد تابید و امید، نیاز همیشه و هر روزه ماست...
دکتر علاءالدین طباطبایی
از مرحوم دکتر حقشناس چند بار شنیدم که در ایران جامعه علمی وجود ندارد. البته او عمدتاً حوزه علوم انسانی و بهویژه زبانشناسی را منظور نظر داشت. از نظر ایشان نشانه نبود جامعه علمی این بود که بین اهل علم گفتوگویی وجود ندارد. نه اینکه تولید علم نداریم، تولید داریم، یعنی مقالهها و کتابهایی، گاه ارزنده، نوشته میشود اما به بحث و گفتوگو نمیانجامد و در نتیجه جامعه علمی شکل نمیگیرد. هر فردی مانند جزیرهای جدا افتاده سخنی میگوید بیآنکه سخنش شنیده شود و انعکاسی در میان اهل نظر پیدا کند. به گمان من نشستهایی که در چندین سال گذشته به همت دکتر علیاصغر محمدخانی و همکارانشان در شهر کتاب برگزار شده است گامهایی بودهاند در جهت ایجاد گفتوگو و شکلگیری جامعه علمی. امید است این نشستها ادامه یابند و با پشتیبانی اهل نظر پربارتر شوند.
علیمحمد ساداتافسری
فرارسیدن هزارمین جلسه هفتگی معرفی محصولات فرهنگی و برقراری گفتوگو میان پدیدآورندگان و بهرهوران آنها را به همه دستاندرکاران شهر کتاب بخارست خصوصاً مدیر دانا، پرهمت و خدمتگزار آن آقای علیاصغر محمدخانی تبریک میگویم. اینجانب از همان بدو فعالیت از مشتریان پروپاقرص این جلسات پرشور هفتگی بودهام و از جوّ برآمده از تعاطی آراء ادبی، اجتماعی، هنری و علمی رایج در آنها بهرهها بردهام. امیدوارم این رکورد بینظیر راه را بر بصیرتهای جدیتر و فعالیتهای سازمانیافتهتر در مسیری همچون گذشته گسترش یابنده و رو به آینده بگشاید و شما را از گزند بدخواهیها دور و از آسیب و حسدورزیها در امان دارد. امروز شهر کتاب در ابعاد یک آکادمی ظاهر شده و ازآنجاکه مرزهای جغرافیایی را از سر راه فرهنگها برمیدارد آوازه جهانی یافته است. این پیروزی که ثمره استمرار، پیگیری و محتوای رشد یابنده جلسههای هفتگی است بر شما و بر فرهنگ دوستان ایران مبارک باد.
دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق:
هزارمین نشست فرهنگی مرکز فرهنگی شهر کتاب به مدیریت فرهیخته مردی شیفته ترویج و اشاعه فرهنگ، ادب و هنر، آقای علیاصغر محمدخانی، در نخستین نگاه چندان شگفتآور است که همه دلبستگان فرهنگی را ناخودآگاه به تحسین وامیدارد.
تنوعِ موضوعی در این سلسله نشستها نیز شگفتآورتر است: از ادبیات کهن و اصیل ایرانی گرفته تا ادبیات مشروطه و مدرن، سعدیشناسی، حافظپژوهی، عطار شناسی، بیهقی پژوهی، شاهنامه شناسی، مولویشناسی، نقد ادبی، نظریههای ادبی، ادبیات معاصر اعم از شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه، حتی موسیقی و دهها موضوع بدیع و متنوع دیگر در این گردهماییهای پایدار مورد بررسی، بحث و تبادلنظر قرار گرفتهاند.
توجه به ادبیات کلاسیک و مدرن جهان، سویه دیگر این تکاپوی فرهنگی است. از شکسپیر گرفته تا شاعران مکتب رمانتیسم، نمادپردازی، سورئالیسم و شاعران و نویسندگان پسامدرن گرفته تا نویسندگان پرآوازه و مطرح جهان معاصر اقصی نقاط جهان در شمار دستاوردهای ارزشمند این مرکز فرهنگی است.
گستره فراگیرتر این نشستها، فعالیت بروندادی و فرامرزی است. برگزاری نشستها، همایشها و میزگردهای مشترک با مراکز علمی، فرهنگی، ادبی و هنری برخی از کشورهای جهان مانند روسیه، اسپانیا، آلمان، چین، تاجیکستان و بسیاری از کشورهای دیگر در شمار فعالیتهایی است که بهآسانی دست نمیدهد و ثمرات پرباری داشته است. معرفی ادب و هنر ایرانی از عصر کلاسیک گرفته تا معاصر، در زمره اموری است که مراکز علمی، فرهنگی دولتی و دانشگاهی باید برعهده گیرند، اما مدیریت مرکز فرهنگی شهر کتاب، آقای مهندس فیروزان و آقای محمدخانی عزم جزم کردهاند که هرچه پرتوانتر پرچم ادبی هنری ایرانزمین را در بیشتر نقاط جهان برافرازند و شمع شعر و ادب پارسی را همواره فروزان کنند. بهراستی دستمریزاد گفتن برای ایشان ابراز ستایشی سزاوار و درخور نیست و در گسترهای وسیعتر باید ارزیابی و قدردانی شود.
ابعاد ارزندهتر برگزاری این نشستها، بازتاب گسترده و فزاینده مباحثات و گفتوگوها در وبگاه مرکز فرهنگی شهر کتاب و رسانههای خبری و مجازی در سطح داخلی و بینالمللی است و مانایی آن تا سالها بعد بسیار تأثیرگذار خواهد بود. بهطوریکه آنان که فرصت نیافتند در جلسات حضور یابند، میتوانند در کلیه مباحثات و گفتمانها مشارکت داشته باشند و یادداشت تفسیری بنویسند و نقد کنند. همچنین عرضه سخنرانیها و گفتوگوها در قالب سی دی، دیویدی و دیگرگونههای نرمافزاری به ماندگاری و تکثیر نقدها و بررسیها کمک میکند.
نگارنده پیشنهاد میکند که نشستهای فرهنگی شهر کتاب در مراکز استانها و شهرستانها به شکل ادواری برگزار شود که بیگمان مورد استقبال فراوان قرار خواهد گرفت و به بسط و اشاعه ادبی هنری یاری خواهد رساند. بهویژه در شهرهایی که فروشگاههای زنجیرهای شهر کتاب در آنها دایر است، برگزاری نشستها میتواند خودبهخود جمعی کثیر از علاقهمندان به مباحث فرهنگی ادبی افزون کند و به ترویج کتاب و کتابخوانی یاری رساند.
در یک نگاه کلی به برگزاری هزارمین جلسه سخنرانی، گفتوگو، نقد و بررسی و بهویژه نشستهای چند سال اخیر، به نظر میرسد بیشتر معطوف به ادبیات کهن بوده تا معاصر، اگرچه گاهی از ادبیات مدرن وطنی غفلت نشده، اما ادبیات کهن غلبه داشته است، چون حواشی اینگونه نشستها احتمالاً کمتر است.
تجربه عملی اینجانب افزون بر سخنرانی و شرکت در این نشستها نشان میدهد که بسیاری از سلسله نشستها حتی از بعضی جهات بهتر از کلاسهای دانشگاهی است و دانشجویان و شرکتکنندگان در این جلسات که از طیفهای متفاوت سنی و فرهنگی تشکیلشدهاند با شیفتگی و علاقه وافری شرکت میکنند.
سفر اخیر اینجانب همراه آقای محمدخانی، آقای دکتر ضیاء موحد و آقای دکتر مهدی محبتی به پکن و بائودینگ برای شرکت در همایش سعدی و کنفوسیوس سفری علمی و بسیار پربار و پرخاطره بود. در این سفر شاهد بودیم که مدیر سختکوش موسسه فرهنگی شهر کتاب با چه درایتی افزون بر برگزاری همایش کنفوسیوس، نشستها و دیدارهای دیگری نیز در پکن ازجمله دیدار با انجمن نویسندگان چین را هم تدارک دیده بود که تجربه فرهنگی کمی نیست و اثرات آن را بر فعالیتهای فرهنگی ایران خواهد گذاشت. در این دیدار مقرر گردید برگزیدهای از سرآمدان نویسندگان و شاعران معاصر چین در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال ۲۰۱۸ به ایران دعوت شوند چون در آن سال چین میهمان ویژه نمایشگاه خواهد بود و شرکت این نویسندگان و شاعران به همکاری نزدیک با شاعران و نویسندگان معاصر ایران منجر خواهد شد که دستاوردی سترگ و ارزشمند خواهد بود.
دکتر پرویز ضیاء شهابی:
کارنامه شهر کتاب درخشان است و ستایشانگیز. به متصدیانش آفرین باید گفت و خسته نباشید.
تأسیس کتابفروشیهای بزرگ و آبرومند، معرفی و نقد کتابهای تازه منتشرشده در نشستهای هفتگی، تشکیل کارگاههای آموزشی مفید و ممتع، فراهم آوردن بایستههای انتخاب و اهدای جایزههای دانشآموختگان ممتاز در رشتههای مختلف و نظایر کارهایی چنین ارزشمند آنهم به شیوهای شایسته ازجمله کارهای مهم و مفیدی است که بدانها شهر کتاب به نام ایزد اهتمام داشته و دارد.
دکتر نسرین فقیه ملکمرزبان
و باور نمیکردیم که فأر التنور شد سیلی بزرگ که تمامی زمین را فراگیرد. حادثههای بزرگ از جایی کوچک آغاز میشوند. موسسه علمی و فرهنگی شهر کتاب و معاون فرهنگی فرهیختهاش تنور دلی در جوش دارند که دریا دریا از علم و ادب و فلسفه و فرهنگ را در جان جامعه سرازیر میکند و کشتی نجاتی را برای دلسوختگان ادب و فرهنگ گسیل میدارد. در این زمانه خمودگی و فرورفتگی دانشگاهها در چاه قوانین بیجان مقالههای ساختگی و کتابسازی و افزایش کمّ بیکیفیت، جایی که بتواند در هزار جلسه هزاران نکته باریکتر ازمو به سمع جان جامعه برساند ستودنی است. سپاس.