مهر:

ای جهان! جام تو باید به دلیران برسد
به پلنگان نه! همانا که به شیران برسد

هفت خط است و ننوشد مگرش هفت خطی
غیر از این نیست که باید به دلیران برسد

خط جور است یقین جام جهانی، لب‌سوز
به جوانان جهان از کف پیران برسد

به سه کنجم شب دیشب دل درویشی گفت
این سفر جام به آیینه‌ضمیران برسد

نه به آن گردنه‌بندان برسد با زر و زور
نه به تزویر به این معرکه‌گیران برسد

جام جم جام جهان‌بین که بوده‌است؟ بخوان
به همان مرتبه با رای وزیران برسد

نه به چنگیز و هولاکو نه به تیمور و طُغای
نه به اسکندر و اقوام انیران برسد

سهم آزادی و آزاده‌دلان است یقین
ای دریغا! نه مبادا به اسیران برسد

مِهر محض است به همسایگی ماه تمام
نه به هر جان و به هر جُلگه و جیران برسد

زند و پازند و اوستاست روان و رویان
نه به هر شهر و به هر واحه ویران برسد

یادگاری است ز اسرار اهورامزدا
با دل پاک به تفسیر زریران برسد

خرد و جان خدای است و خداوند جهان
نور ناب است نشاید که به نیران برسد

ساغر شیر خدا ساقی کوثر علی است
کف‌زنان بر سر خُم مست غدیران برسد

جلوه جام جهانی همه در خانه ماست
نسبتش پاک به پیرار و پریران برسد

نه ز جمشید رسیده است به کیخسرو شاد؟
باز این جام دوباره به امیران برسد

عمر جام جم خاقانی و عطار مپرس
تا کجا جرعه این جام پذیران برسد

«گفتم این جام جهان‌بین» نه مگر حافظ گفت
خوش سروده‌ است و به تأیید مدیران برسد

تازه فردوسی از آن پیشترک‌ها گفته است
از عُطارِد خبرش خوش به دبیران برسد

پیش‌تر خواهی اگر نیست سلیمان و مسیح
نسبت جام به این نسل نمیران برسد

در جهان زمزمه جام جم ماست همه
فیض این جام به شاهان و فقیران برسد

*

ما به دنیا خبر از جام جهان‌بین دادیم
برسد یا نرسد جام به ایران برسد

مرتضی امیری‌اسفندقه