تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : یکشنبه 8 آذر 1388 کد مطلب:140
گروه: نشست‌ها

روایتی تاریخی از فلسفه‌ای اصیل

گزارشی از نشست نقد و بررسی کتاب تاریخ فلسفه اسلامی در شهر کتاب

نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» زیر نظر دکتر «سید حسین نصر» و «الیور لیمن» دیروز (سه‌شنبه) با حضور کامران فانی، محمود یوسف ثانی و حسین هوشنگی در شهر کتاب برگزار شد.
در این نشست کامران فانی، پژوهشگر فلسفه و ادبیات، دکتر محمود یوسف‌ثانی، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دکتر حسین هوشنگی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق به بررسی موضوع، محتوا و نیز ترجمه این کتاب پرداختند.
کامران فانی در آغاز این نشست ضمن بیان چکیده‌ای از چگونگی اهمیت‌ یافتن تاریخ در حوزه اندیشه، گفت: تا قرن 18 حس تاریخی وجود ندارد و برای فرهنگ‌های پیش از این زمان، جامعه آرمانی دو دوران گذشته وجود داشت اما پس از این زمان، عصر طلایی نه در گذشته که به آینده موکول شد.
وی افزود: این موضوع به این دلیل بود که تغییر امری نیکو در نظر گرفته شد و این تغییر رویکرد ایجاب می‌کرد که شما سیر تاریخی چیزها را در نظر داشته باشید. سیری که با هگل شروع می‌شود و در نظر او همه چیز هم به فلسفه خود او ختم می‌شود.
فانی در ادامه، تاریخ مختصری از تاریخ‌نگاران قدیم و تاریخ‌نگاری پیش از این تغییر در رویکرد را، ذکر و اولین تاریخ فلسفه‌های اسلامی را همان تذکره‌الفلاسفه یا تذکره الحکما عنوان کرد، اما غرب هم پس از قرن 18 تاریخ فلسفه نوشت و پیش از آن نگاه تاریخی به سیر اندیشه و تفکر وجود نداشت.
فانی با بیان این موضوع که هنوز هم در غرب فلسفه اسلامی در دپارتمان‌های شرق‌شناسی و اسلام‌شناسی و نه فلسفه مورد بحث قرار می‌گیرد گفت: به همین دلیل اولین کوشش‌ها برای نوشتن تاریخ فلسفه اسلامی توسط کسانی صورت گرفت که همین‌گونه می‌اندیشیدند.
فانی سپس از تاریخ فلسفه‌های اسلامی مانند تاریخ فلسفه اسلامی سلیمان مونک، تاریخ فلسفه دبوئر، تاریخ فلسفه عبدالرحمن بدوی، تاریخ فلسفه اسلامی ماجد فخری، تاریخ فلسفه اسلامی م.م.شریف و نیز تاریخ فلسفه اسلامی دکتر سید حسین نصر که شباهت بسیاری به کار شریف هم دارد نام برد.
مترجم بخشی از کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» م. م. شریف که از سوی نشر دانشگاهی و زیر نظر دکتر نصرالله پورجوادی منتشر شده است با دشوار خواندن کار گروهی افزود: این شیوه‌ای که امروز به خصوص در غرب متداول شده که متخصص هر رشته‌ای باید درباره موضوع خودش بنویسد باعث شده گروهی از افراد کتابی بنویسند که مجموعه‌ای پراکنده از اندیشه‌های مختلف از کار در می‌آید. بنابراین زیان این امر این است که شما با یک فکر منسجم و یا یک ایده مواجه نیستید. این موضوع درباره تاریخ فلسفه دکتر نصر و الیور لیمن نیز صادق است.
فانی یکی از پرسش‌های اصلی درباره فلسفه اسلامی را خود این عنوان دانست و گفت: الیور لیمن مقدمه این کتاب را با همین سؤال طرح کرده و به خوبی هم به جوانب این موضوع پرداخته است. وی به این نتیجه رسیده که این رابطه رابطه خاصی است چرا که نه همه این فیلسوفان مسلمان بوده‌اند و نه همگی عرب بوده اند یا به عربی می‌نوشته‌اند. لیمن به این نتیجه می‌رسد که فلسفه اسلامی اولاً و بالذات فلسفه است و هیچ فرقی با فلسفه‌های دیگر ندارد.
پژوهشگر حوزه فلسفه و ادبیات در ادامه به طرح انتقاداتی درباره محتوای کتاب پرداخت و گفت: این کتاب بخش پیش از اسلامش خیلی خوب است به خصوص مقاله‌ای که درباره انتقال علوم یونانی به عالم اسلام است. بخش فلسفه یهود نیز خوب است اما به نظر من باید تکلیف عرفان مشخص شود. در این کتاب 90 صفحه راجع به عین‌القضات مطلب آمده است در حالی که به برخی افراد آن‌چنان که باید پرداخته نشده است.
فانی سخنان خودش را با بیان چند نکته ادامه داد و گفت: اولین نکته این است که چرا اسم آقای دکتر نصر بزرگ‌تر از اسم آقای لیمن بر روی جلد است. در کتاب انگلیسی این طور نیست و بدون شک لیمن در این مجموعه زحمات زیادی کشیده است.
مترجم بخشی از کتاب «زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی» نکته دوم را حذف معرفی کوتاه نویسنده هر مقاله در آغاز همان مقاله در ترجمه فارسی دانست و افزود: نکته دیگر نداشتن سرویراستار در این مجموعه است. مثلاً شما وقتی تاریخ فلسفه اسلامی را ترجمه می‌کنید باید حداقل اسم‌ها را درست ترجمه کنید.
نکته آخری که فانی مطرح کرد مربوط به حواشی و کتابشناسی آخر هر مقاله بود که در این ترجمه هر مترجم هر کاری خواسته با این حواشی کرده است.
پس از کامران فانی، دکتر محمود یوسف‌ثانی که خود نیز عضوی از گروه مترجمان این مجموعه بوده است درباره این کتاب سخن گفت. از نظر وی تاریخ فلسفه برای آموختن فلسفه ضروری است و فقط مختص فلسفه نیست هر چند ضرورت آن در فلسفه بیشتر است.
وی افزود: ما می‌توانیم تواریخ فلسفه را به سه دسته تقسیم کنیم یعنی سیر تاریخی فلسفه بر اساس آرای فیلسوفان که مشی غالب در تاریخ فلسفه نویسی است، سیر تاریخی فلسفه بر اساس مکاتب فلسفی و سیر تاریخی فلسفه بر اساس موضوعات فلسفی. این کتاب در واقع ملغمه‌ای است از این سه. این کتاب به حوزه‌هایی پرداخته است که تا پیش از این مورد غفلت واقع شده است.
ضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه به بیان انتقاداتی درباره این کتاب پرداخت و گفت: به بعضی موضوعات و افراد مثل فخر رازی پرداخته نشده است. نیز هر چند قرار بوده این تاریخ فلسفه تا امروز مدنظر باشد اما در بخش‌هایی مثل مابعد‌الطبیعه یا منطق، تا ابن‌رشد بیشتر بحث نشده است. ارتباط فلسفه و ادبیات یا فلسفه و منطق تحت غلبه نگاه پیشین غربیان باقی مانده و زمانه ما مدنظر نبوده است.
یوسف‌ثانی با اشاره به ناهماهنگ بودن مقالات گفت: برخی از مقالات هیچ ارجاع مستقیمی ندارند و برخی از مقالات سرشار از ارجاعات گوناگون هستند. از طرف دیگر می‌بینیم که در برخی از مقالات نویسنده خودش هم نمی‌داند چه چیز می‌خواهد بگوید. مثل مقاله معرفت‌شناسی که همه چیز هست الا معرفت‌شناسی تا جایی که مترجم مقاله آقای مازیار هم خود در همان‌جا گفته است که کج‌فهمی‌های نویسنده در این‌جا از هر حدی گذشته است.
دکتر حسین هوشنگی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق به عنوان سخنران آخر به بیان نظرات خود درباره این کتاب پرداخت وگفت: فلسفه به عنوان علمی که در جهان اسلام پا گرفته در تبادل و تعامل با محیط فرهنگی خود بار آمده است. بررسی نسبت فلسفه با این علوم از جمله فقه که بعید و دور هم به نظر می‌آید ضروری و لازم است.
وی با اشاره به این‌که تاریخ‌نگاری در این کتاب روشی تلفیقی است افزود: در تاریخ‌ فلسفه خواندن و درس دادن سه چیز را باید لحاظ کرد. نخست عامل منطقی که تعامل و نبادل منطقی میان آرای فیلسوفان است؛ دوم عامل جامعه‌شناختی که شامل عوامل غیر معرفتی می‌شود و سوم عامل زندگی‌نامه‌ای که به زندگی شخصی و علایق و تعلقات خاطر فیلسوف مربوط می‌شود.
هوشنگی وجود عامل منطقی در این کتاب را به دلیل تعداد زیاد مؤلفان مقالات دور از انتظار دانست و یادآور شد که دو عامل دیگر بیشتر مورد نظر بوده‌اند هر چند توازنی در آن وجود ندارد. وی هم‌چنین از دو رویکرد اصلی عینی و همدلانه در تاریخ‌فلسفه نگاری نام برد که البته آقای نصر صریحاً اعلام موضع کرده‌اند و گفته‌اند که همدلانه با موضوع برخورد کرده‌اند.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق در ادامه سخنان خود با تأکید بر این‌که یکی از پیش‌فرض‌های سرویراستار این مجموعه اصالت فلسفه اسلامی است گفت: تا کربن این نگاه غالب وجود داشته که فلسفه اسلامی اصیل نیست و بیان امانت‌دارانه فلسفه یونان است. اما نصر در این کتاب به نوعی دارد از ایده کربن دفاع می‌کند که فلسفه اسلامی هم فلسفه است و هم اصیل.
هوشنگی در پایان به بیان انتقادات خود بر این کتاب پرداخت و حاکم نبودن نگاه واحد، یک‌دست نکردن مقالات، حجم متفاوت و نامتناسب مقالات، حذف نکردن مکررات، حذف‌های ناموجه و یکسان نبودن کتاب‌شناسی‌ها را از مهم‌ترین ایرادات این مجموعه دانست.

http://www.bookcity.org/detail/140