تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 3 شهریور 1397 کد مطلب:14362
گروه: نشست‌ها

به یاد روبرتو اسکارچیا

گزارش نشست «عصری با جان روبرتو اسکارچیا»

هزاروصدمین نشست هفتگی شهر کتاب با عنوان «عصری با جان روبرتو اسکارچیا» در روز دوشنبه ۲۹ مرداد به یادبود و مرور آثار و زندگی این ایران‌شناس برجسته‌ی ایتالیایی اختصاص داشت و با حضور هایده مشایخ، دکتر فائزه مردانی، دکتر محمود جعفری‌دهقی و علی‌اصغر محمدخانی  برگزار شد.

در ابتدای این نشست علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، به‌اختصار فعالیت‌ها و اهداف شهر کتاب را مرور کرد. سپس گفت: یکی از برنامه‌های شهر کتاب ایجاد آشنایی با ایران‌شناسان و افرادی بود که در خارج از ایران برای گسترش زبان و ادبیات فارسی فعالیت می‌کنند. متأسفانه در سه ماه اخیر، سه ایران‌شناس را در سه کشور مختلف از دست دادیم: جان روبرتو اسکارچیا در ایتالیا، جهانگیر دری در روسیه، لئونارد لویزن در امریکا و انگلستان. برنامه‌ی امروز نیز به یاد روبرتو اسکارچیا، یکی از بزرگ‌ترین ایران‌شناسان ایتالیا، برگزار می‌شود که ماه گذشته فوت شد. اگر بائوزانی را سرچشمه‌ی نسل اول ایران‌شناسان بدانیم، اسکارچیا از آخرین ایران‌شناسان این نسل و احتمالاً آخرین شاگردان بازمانده‌ی او بود.

   محمدخانی بر منحصربه‌فرد بودن شخصیت اخلاقی و علمی خانم و آقای اسکارچیا تأکید کرد. با اشاره به اینکه کتابخانه‌ی دوازده هزار جلدی آنها پس از مرگ وی، به بخش شرق‌شناسی کتابخانه‌ی واتیکان تقدیم شده است، درباره‌ی کارهای اسکارچیا گفت: کارهای او در حوزه‌ی تألیف، نقد و ترجمه گسترده است. از این میان می‌توان به ترجمه‌ی حافظ، مقالاتی که راجع به ادبیات معاصر از «بوف کور» صادق هدایت، مقالاتی درباره‌ی فرقه‌های اسلامی، درباره‌ی تاریخ اجتماعی، درباره‌ی شعر و فرهنگ تاجیک، درباره‌ی سبک‌شناسی شعر فارسی، درباره‌ی عمر خیام، مثنوی، سعدی، انواع ادبی مثل قصیده، وضعیت اسلام‌شناسی و ایران‌شناسی در ایتالیا اشاره کرد. از دیگر کارهای مهم او کتاب‌هایی درباره‌ی هنر و معماری ایران است.

   او اظهار داشت: اسکارچیا به حافظ بسیار علاقه‌مند بود. برای نمونه، یکی از مقالات مشترک او با زیپولی به شراب حافظ اختصاص دارد. در این مقاله او بیش از ۳۹۴ بیت از غزلیات حافظ را  مرور کرده که در آنها شراب با عناوین مختلف می، صهبا، مل، نبید... آمده است. او که حافظ را قله‌ی دست‌نیافتنی سنت اشعار تغزلی در زبان پارسی می‌دانست، در این مقاله از عرفانی یا عاشقانه و هوسانه بودن این اشعار می‌پرسد. رضا قیصریه این مقاله را به فارسی برگردانده است.

 

ایران‌شناسی در ایتالیا

محمود جعفری‌دهقی، ضمن بیان اینکه پیشینه‌ی روابط علمی و فلسفی ایران و ایتالیا به دوران ایران باستان باز می‌گردد، آغاز جدی مطالعات ایران‌شناسی در ایتالیا را مربوط به نیمه‌ی سده‌ی شانزدهم، دوران اوزون حسن آق قویونلو و عصر صفوی، دانست که در آن اتحادی برای مقابله با عثمانی میان این دو کشور شکل گرفت. او توضیح داد: به‌دنبال برقراری این اتحاد سیاسی، جهانگردان ایتالیایی به ایران سرازیر شدند. نتیجه‌ی این دیدارها، گزارش‌های ارزنده‌ای است که درباره‌ی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در آن دوران به‌دست آمده است. برای نمونه، سفرنامه‌ی باربارو و کنتارینی درباره‌ی اوزون حسن؛ خاطرات مارین سانودو درباره‌ی روی کار آمدن صفویه و شاه اسماعیل صفوی؛ سفرنامه‌ی میکله ممبره درباره‌ی شاه طهماسب. سفرنامه‌ی اخیر، به همت پیه مونتسه و تشویق اسکارچیا انتشار یافته است.

   او ضمن بیان اینکه ایتالیایی‌ها با انگیزه‌ی کشف زیبایی‌های زبان فارسی، متأثر از تفکر اومانیستی رنسانی، و همچنین برای یافتن ردپایی از آثار گم شده‌ی یونانی به ترجمه‌ی آثار پارسی به ایتالیایی همت گماشتند، اولین کتاب‌های برگردان شده به ایتالیایی را «هشت بهشت» امیرخسرو دهلوی، قرآن کریم، «قانون» ابن‌سینا، «تحریرالاصول اقلیدس» از خواجه نصیر‌الدین طوسی عنوان کرد. سپس با برشمردن پژوهشگران ایتالیایی از جووان باتیستا رایموندی تا پیترو دلاواله توسعه‌ی این پژوهش‌ها را تشریح کرد و اظهار داشت: در میانه‌ی قرن نوزده و بیست میلادی روابط تازه‌ای میان ایران و ایتالیا پدید آمد. گروهی از افسران ایتالیایی در دارالفنون به آموزش ارتش ایران پرداختند. در سال ۱۸۷۳ تدریس زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا بنیان نهاده شد. جیاکومو لینانا در مؤسسه‌ی شرق‌شناسی ناپل به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. سپس گراردو دونیچیتیس، لویجی بونلی و ایتالو پیزی به تدریس ادبیات فارسی، ادبیات تطبیقی و حماسه‌سرایی ایرانی پرداختند. ایتالو پیزی در سال ۱۸۸۹ شاهنامه‌ی فردوسی، گلستان سعدی، اوستا را به ایتالیایی برگرداند. او همچنین تاریخ ادبیات فارسی تا عصر جامی را تألیف کرد و شاگردانی در زمینه‌ی زبان و ادب فارسی ترتیب کرد.

   او با بیان اینکه در این زمان گروهی از برجسته‌ترین ایران‌شناسان ایتالیا ظهور کردند، به برخی از آنها اشاره کرد. مؤسسه‌ی دانشگاهی شرق‌شناسی ناپل را از کهن‌ترین مرکز ایران‌شناسی در ایتالیا دانست و اظهار داشت: بنابر گزارش ایرج افشار در سال ۱۳۴۹ اتحادیه‌ی ایران‌شناسان ایتالیا متشکل از گروهی از ایران‌شناسان برجسته‌ی ایتالیا تشکیل شد. برخی از اعضای این اتحادیه عبارت بودند از: چرولی، نایب رئیس فرهنگستان لینچی و سفیر سابق ایتالیا در ایران؛ پالیارو، گابریلی، بائوزانی، بمباچی، نیولی، اسکارچیا، رنکونی، اسچراتو، پیه مونتسه، خانم اسکارچیا.

  جعفری‌دهقی در ادامه اطلاعات جامعی درباره‌ی شکل‌گیری کرسی‌ها یا کلاس‌های آموزشی ادبیات و زبان فارسی در ناپل، دانشگاه رم، دانشگاه ونیز، دانشگاه بولونیا ارائه داد. در بخشی از این سخنان گفت: کرسی ادبیات فارسی در دانشگاه ونیز در سال ۱۹۷۶ توسط جان روبرتو اسکارچیا تأسیس شد. او متخصص تاریخ تشیع در ایران بود. افزون بر این تألیفاتی در زمینه‌ی تاریخ ادبیات فارسی، شعر غنایی ایران و تاریخ هنر ایرانی انجام داد. ریکاردو زیپولی نیز از دیگر ایران‌شناسان است که در سال ۱۹۸۷ کرسی ادبیات فارسی را در آن دانشگاه به عهده داشت.

  

یاد استاد از زبان شاگرد

فائزه مردانی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بولونیا، ضمن بیان اینکه اسکارچیا در طول دوره‌ی طولانی تدریس خود در دانشگاه ونیز موفق شد گروهی از ایران‌شناسان خوب را پرورش دهد که امروز در دانشگاه‌های ایتالیا راه او را ادامه می‌دهند، اظهار داشت: در گفت‌و‌گویی که با آقای محمدخانی داشتیم، به نظرمان رسید که به خاطر این رابطه‌ی بسیار جذاب و زیبایی که بین استاد و شاگردانش وجود داشته است، خواهش کنیم یکی از شاگردان ایشان یادداشتی برایمان بفرستند. پروفسور پیستوزو، همکار من در دانشگاه بولونیا که برای نزدیک به چهل سال تدریس می‌کند، شاگرد ایشان بوده است. او از جوانی با اسکارچیا سفر کرده و با هم رابطه‌ای بسیار نزدیک و صمیمانه داشته‌اند. در تمام این سال‌ها با اینکه پروفسور اسکارچیا در ونیز تدریس می‌کرد و ایشان در بولونیا، این رابطه‌ی شاگرد و استاد همیشه برقرار بوده است.

   او تأکید کرد: کار روی یادآوری آنچه ایشان به‌عنوان میراث ایران‌شناسی برای شاگردانشان به‌جای گذاشتند، فرصت مناسبی می‌خواهد. در اوایل ماه ژانویه همایش مفصل بین‌المللی‌‌ای درباره‌ی آثار و تجارب ایشان در شهر رم برگزار می‌شود که به بحث و بررسی کتاب‌ها، مقالات، ترجمه‌ها و بررسی‌های اختصاص خواهد داشت. مطمئناً از این همایش کتاب ارزشمندی استخراج خواهد شد. باید به این نکته اشاره کنم که شاگردان پروفسور اسکارچیا در سه مرحله در پنجاه، هفتاد، هشتاد سالگی ایشان، به‌عنوان هدیه، کتاب‌شناسی مفصلی از آثار ایشان چاپ کرده‌اند که امروز در اختیار ما است.

   بخش‌هایی از یادداشت پروفسور پیستوزو از این قرار است: «... جان روبرتو اسکارچیا تحصیلات خود را در رشته‌ی حقوق در دانشگاه رم آغاز کرد و در سال ۱۹۵۶ با رساله‌ای در باب قوانین اسلام فارغ‌التحصیل شد. از همان جوانی علاقه‌ی بسیاری به زبان فارسی، اسلام‌شناسی و زبان و فرهنگ روسی داشت و در کلاس‌های ایران‌شناسان برجسته‌ای چون الساندرو بائوزانی و فرانچسکو گابریلی شرکت می‌کرد. در سال ۱۹۵۴ به‌دنبال دریافت یک بورس تحصیلی به تهران رفت و مدت سه سال در این شهر به آموزش زبان فارسی و تدریس زبان ایتالیایی مشغول بود. از این دوران خاطرات بسیار شیرینی داشت که با اشتیاق بسیار برای ما نقل می‌کرد. در آن زمان با استادان بزرگی چون ایرج افشار، احسان یارشاطر، صادق کیا و حتی سعید نفیسی، محمد معین و پورداوود از نزدیک آشنا شد... فهرست کتابشناسی روبرتو اسکارچیا بیش از ۳۵۰ عنوان کتاب، مقاله، برگردان، بخش‌هایی از تألیفات جمعی، مدخل‌هایی از دانشنامه‌ی ایرانیکا و دانشنامه‌ی جهان اسلام و مقالاتی در روزنامه‌ها و مجلات تخصصی را در بر می‌گیرد. وی همچنین در این سال‌ها به تدریس هنر اسلامی، تاریخ ادیان در آسیای مرکزی، ترک‌شناسی، فرهنگ عثمانی و زبان روسی مشغول بود. از میان آثار گران‌بهای او می‌توان به «صفت‌نامه‌ی درویش محمدخان غازی» با مقدمه و ترجمه و حواشی که برای نسخه‌ی خطی کابلی در ۱۵۸۲ نوشته شده، در سال ۱۹۶۵ به چاپ رساند. همچنین تاریخ ادبیات فارسی، هنر و معماری ایران با همکاری جووانی کوراتولا، ترجمه‌ی دیوان حافظ با همکاری استفانو پلو، از جمله آثار او به شمار می‌آیند. آخرین کتابی که سال گذشته به چاپ رسید، گلچینی است از ترجمه‌ی اشعاری که به قول استاد عزیزش پروفسور بائوزانی به زبان اسلامی نوشته شده است. این اثر «دیوان غربی: هزاره‌ای از شعر فارسی» نام دارد. استاد جان روبرتو اسکارچیا تا آخرین روزهای حیاتش مدام کار می‌کرد و آثار منتشر نشده‌اش بی‌شک به اهتمام شاگردان به‌زودی به چاپ خواهد رسید...»

  

درباره‌ی کتاب هنر و معماری ایران

هایده مشایخ، مترجم، ضمن بیان اینکه ترجمه‌ی کتاب «هنر و معماری ایران» اسکارچیا را به پیشنهاد دکتر سیروس پرهام به دست گرفته است، تأکید کرد برگردان کتاب به فارسی با متن ایتالیایی مقابله‌خوانی شده و در نهایت امانت‌داری عرضه شده است. او در ادامه اظهار داشت: علاقه‌ی پروفسور اسکارچیا در حد شیفتگی و نگاه خاص به هنر و فرهنگ و همه‌ی موضوعات مربوط به ایران، کاملاً حس می‌شود. من و همکارانم در این پروژه، خیلی اوقات مدتی درباره‌ی بخشی از کتاب صحبت می‌کردیم و کار ایشان را تحسین می‌کردیم. کتاب بسیار جالب و با سلیقه و در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول، به تاریخ ایران در عصر باستان؛ یعنی سلسله‌های شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان اختصاص دارد. با همان نگاه و برخورد، این کتاب صرف بازگوکردن تاریخ نیست، بلکه دارای افزوده‌ها، حواشی، تفاسیر و تعابیری ارزشمند و کم‌نظیر است. بخش دوم کتاب، به دوران اسلامی اختصاص دارد و آن را آقای پروفسور کوراتولا نوشته‌ است.

   او افزود: در انتهای کتاب مقاله‌ی کوتاه و بسیار جالبی درباره‌ی هنر و فرهنگ ایران از دوره‌ی باروک تا کلاسیک نو ارائه شده است که در نوع خودش بی‌نظیر است. همان‌طور که سر ویراستار در پیش‌گفتار کتاب بیان کرده است، بعد از دوره‌ی سیزده جلدی پوپ و دوره‌ی سه جلدی «شکوه ایران»، این کتاب یکی از ارزشمندترین و شاید کم‌نظیرترین کتاب‌هایی است که به این شیوه نوشته شده است و صرفاً بیان تاریخ یک مقوله‌ی هنری نیست.

    این مترجم ادامه داد: دیباچه‌ای که نویسندگان درباره‌ی کتاب نوشته‌اند، در نوع خودش یک مقاله است. مقدمه‌ی پروفسور اسکارچیا از پیش از تاریخ شروع می‌شود. مسلماً در کار چنین دانشمندی اشاراتی به فرهنگ و هنر ایتالیا هست. به‌خصوص که در دوره‌ی هخامنشی ارتباط نزدیکی میان ایران و یونان وجود داشته است.

   در ادامه‌ی نشست، دکتر غلامرضا خاکی بخشی از سفرنامه‌ی ایتالیای خود را خواند که درباره‌ی سفرش به این کشور و ملاقات با خانواده‌ی اسکارچیا بود. دکتر مردانی با تقدیم غزلی از حافظ به پروفسور اسکارچیا به جلسه خاتمه داد.

 

http://www.bookcity.org/detail/14362