| تنظیمات | |
| قلم چاپ | اندازه فونت |
فرهاد بابایی، متولد ۱۳۵۶ است. دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی گرافیک است و از هجده سالگی به طور جدی داستان می‌نویسد. «پدر عزرائیل»، «جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده‌ی محترم»، «برج»، «بزرگ بابای آنتن‌دار» و «پدر پشه» از جمله آثار اوست. نمایش «چشم بر هم زدن» بر اساس رمان «بزرگ بابای آنتن‌دار» او روی صحنه رفته است. پاسخ‌های فرهاد بابایی را به پرسش‌هایی درباره‌ی کتاب می‌خوانیم:
آن‌چه در حال خواندنش هستید؟
رمان «کشتی ساکورای» نوشته کوبو آبه.
کتابی که زندگی‌تان را تغییر داد یا بسیار تاثیرگذار بود؟
داستان کوتاه «جلو قانون» نوشته فرانتس کافکا.
کتابی که آرزو داشتید می‌نوشتید؟
هیچ کتابی.
شخصی که روی نویسندگی شما اثر گذاشته است؟
دایی‌ام که نویسنده‌ی تئاتر و سینماست.
کتابی که به اندازه‌ی کافی دیده نشده است؟
رمان «مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می‌کند» نوشته علیرضا اجلی و کتاب «شعارنویسی بر دیوار کاغذی» نوشته امیر احمدی آریان.
کتابی که بیشتر از همه بابت نخواندنش شرمسارید؟
«تاریخ بیهقی».
کتاب مورد علاقه‌تان؟
«خواب خوب بهشت» نوشته سام شپارد و «داستان‌های الکساندر بلکین فقید» نوشته پوشکین.
کتابی که بارها خوانده‌اید؟
«گتسبی بزرگ» نوشته اسکات فیتز جرالد و «حدیث بی قراری ماهان» مجموعه شعر احمد شاملو.
کتابی که مشغول نوشتن‌اش هستید؟
«مرگ قحطی خان در پس کوچه‌های یوش».