تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : سه شنبه 13 آذر 1397 کد مطلب:15067
گروه: اخبار حوزه فرهنگ

چقدر غصه خریدی از این و آن با طنز

در سوگ ابوالفضل زرویی‌نصرآباد

همیشه تا که نوشتی ظریف و زیبا طنز
نشست روی کبودی سرد لب‌ها طنز

هر آنچه تلخی و تندی میان مضمون بود
به لطف شعر تو می‌شد بسی دل‌آرا طنز

به یُمن طبع بلند و قبول خاطر بود
که گفت قصه تلخ «رفوزه‌ها» را طنز

به شعر تو غم و شادی کنار هم بودند
چو داد شکل غرببی به گریه آنجا طنز

قرار نیست که با شعر قهقهه بزنیم
پیام توست که می‌گفت شاد و زیبا طنز

صدای شعر تو از کوه قاف تا که گذشت
رسیده‌است به اوجی بلند و شیوا طتز

گذشت فرصت نایاب شاعری تو حیف
که کرده بود همان را چه خوش مهیا طنز

توای دچار فراق ستبر دردآلود
چقدر غصه خریدی از این و آن با طنز

نشسته‌ایم به سوکت کدام سخت‌تر است
دریغ رفتن تو یا که نه دریغا طنز!

 

http://www.bookcity.org/detail/15067