تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
در ادامه سلسله نشستهای هفتگی شهر کتاب مرکزی، نقد و بررسی کتاب «امر اخلاقی، امر متعالی» نوشته سروش دباغ انجام شد. سخنرانان این جلسه علاوه بر مؤلف اثر، شهین اعوانی، معاون پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه و محمد منصور هاشمی، نویسنده حوزه فلسفه، بودند.
«امر اخلاقی، امر متعالی» شامل 14 بخش و دربردارنده تأملات فلسفی نویسنده در حوزه اخلاق و دین است. این اثر بهار سال جاری توسط نشر پارسه منتشر شده و در انتهای اثر هم نمایه، منابع فارسی و منابع انگلیسی آمده است.
سروش دباغ در ابتدای جلسه با اشاره به این که اثرش در حوزه فلسفه تحلیلی قرار دارد، گفت: فلسفه تحلیلی از 130 سال پیش آغاز شده و چهار دوره را هم از سر گذرانده است. فرگه، راسل و ویتگنشتاین از سردمداران و بنیانگذاران این سنتاند. هرگاه بخواهیم درباره هنر، دین و... تعاملی فلسفی داشته باشیم، باید بدانیم که کارمان را از کجا آغاز میکنیم. اگر آغاز تعاملات ما در دستگاه فلسفه تحلیلی باشد، در این صورت میتوانیم به شاخههای دیگر این فلسفه یعنی، فلسفه ذهن تحلیلی، فلسفه زبان تحلیلی و... دست بیابیم.
وی گفت: «امر اخلاقی، امر متعالی» متعلق به اخلاق تحلیلی و با کمی تسامح متعلق به فلسفه دین تحلیلی است. مبانی فلسفه اخلاق تحلیلی با «مور» شروع شد. از نظر او فلسفه اخلاقی دارای شاخههای فرااخلاقی، اخلاق هنجاری و اخلاق توصیفی است. کتاب من نیز به شاخه فرااخلاقی تعلق دارد.
دباغ افزود: این کتاب به نوعی به اخلاق دینی مهم میپردازد و چهار مقاله آن به ایمان شورمندانه و آرزومندانه و زیست معنوی مؤمنان اشاره دارد. در بخش پایانی کتاب هم بحثی مبنی بر تدین و مدرنیته مطرح است. در واقع کتاب «امر اخلاقی، امر متعالی» با مدد گرفتن از مباحثی که در فلسفه تحلیلی مطرح میشوند، به بحث دین و اخلاق میپردازد.
وی همچنین درباره انتخاب عنوان کتاب، گفت: ابتدا قصد داشتم عنوان یکی از مقالات موجود در کتاب را برای نام اثر انتخاب کنم، اما هیچ کدام از آنها از لحاظ آوایی مناسب نبود. در نهایت تصمیم گرفتم عنوانی انتخاب کنم که با محتوای اثر متناسب باشد و از آنجایی که «امر اخلاقی» اساس کتاب و «امر متعالی» یکی دیگر از بخشهای این اثرند، این عنوان را انتخاب کردم.
دومین سخنران این جلسه، شهین اعوانی، معاون پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه بود که بحث خود را درباره اخلاق از دیدگاه کانت آغاز کرد. وی گفت: کانت اعتقاد دارد اخلاق اعم از ادیان است. از نظر او ادیان نسبتشان را با خدای خودشان تعیین میکنند و در چنین صورتی، غایت رستگاری نزد خداست و دین میتواند ابزاری برای رستگاری باشد و در چنین حالتی نهادهای مقدس ارتباط انسانها را تعیین میکنند، در صورتی که چنین دینی ناب نیست.
اعوانی دامه داد: از نظر کانت دین توصیف شده، دین تفسیر شده است نه ناب. دین ناب، دینی است که با اخلاق همراه باشد، در واقع در آرای کانت، اصالت با انسان است تا جایی که میگوید خداوند همه دنیا را برای انسان و انسان را برای خدا آفریده است، پس چنین انسانی نباید از خدای خودش غافل شود.
معاون پژوهشی حکمت و فلسفه افزود: آنچه فلاسفه ما درباره اخلاق گفتهاند، یک نوع دیدگاه از بالا به پائین مثل مدینه فاضله است، در حالی که اگر بخواهیم یک جامعه اخلاقی داشته باشیم، نظر بدون عمل و عمل بدون نظر مقبول نیست. به عبارت دیگر، باید نظر را در عمل به کار بگیریم.در چنین حالتی تکتک افراد میتوانند مکتب اخلاقی داشته و بنیانگذار یک مکتب اخلاقی باشند و اخلاق از چنین جامعهای با افراد آن دور نیست.
وی در پایان گفت: البته نقد بسیاری بر کانت وارد است و به نظر میرسد آنچه کانت مطرح میکند، برای افراد خاصی است و در کلیت هیچ وقت تحقق پیدا نمیکند.
محمد منصور هاشمی، آخرین سخنران این جلسه، درباره بخش تطور امر متعالی در شعر سهراب سپهری صحبت کرد و گفت: همه متفکران نامدار معاصر ایران به عرفان علاقهمندند و به آن توجه دارند. گروههای هویتاندیشان و سنتگرایان هم اندیشههای خود را دارند و هم تمایل به عرفان، اما در روشنفکران دینی معمولاً نوعی عدم انسجام و ناسازگاری به وجود میآید. دلیلش هم این است که روشنفکری دینی با عرفان سازگار نیست.
وی گفت: نگاه عرفانی، یک نگاه سلسله مراتبی و شهودی است. عرفان در رویکرد سنتی، تلقیهای متفاوتی از خدا، انسان و نسبت میان آنها دارد. در چنین سنتی، رابطه خدا و انسان، عابد و معبودی است در حالی که عرفای جدید این رابطه را به عاشق و معشوقی تغییر دادند.
هاشمی افزود: با وجود گرفتاریهای اجتماعی، تفکر متفکران امروز ما از خدا تغییر کرده و در واقع از خدا به صورت غیر مستقیم سخن میگویند، در حالی که شاعران امروز ما درکهای جدیدتر و بهتری از خدا عرضه کرده اند. سهراب سپهری، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد از نمونه این شاعراناند.
هاشمی پس از خواندن یکی از شعرهای سهراب سپهری گفت: سپهری، مواجهه جدیدی را با خدا تجربه کرده که در اکثر آثارش هم آورده و دباغ این مبحث را به خوبی در بخشهای عرفان و روشنفکری دینی و تطور متعالی در شعر سهراب سپهری توضیح داده است.
هاشمی با خواندن چند شعر از فروغ و سپهری و تطابق آن با گفتههایش بحثش را به پایان رساند.
این جلسه با پرسش و پاسخ میان سخنرانان و حاضران تمام شد.
گزارش از سارا فرجی