تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
ریچارد پل و لیندا الدر در کتاب «راهنمای اصطلاحات و مفاهیم تفکر انتقادی» در تعریف تفکر نقاد (critical thinking) نوشتهاند: «۱ ـ تفکر منضبط و خودهدایتشونده که نمایاننده کمالات فکری مناسب برای نوعی اندیشیدن یا یک حوزه فکری است؛ ۲ ـ تفکری که نشانگر اشراف بر مهارتها و تواناییهای فکری است؛ ۳ ـ هنر اندیشیدن درباره تفکر خود در عین اندیشیدن به بهبود آن، یعنی تفکری واضحتر، درستتر و قابل دفاعتر؛ ۴ ـ تفکری که کاملاً از تمایل طبیعی آدمی به خودفریبی و توجیه عقلانی کسب خواستهای خودخواهانه خود آگاه است و دائماً در برابر این تمایل از خود محافظت میکند.»
بهتازگی نشر اختران در ادامه پروژه همکاری با گروه تفکر نقاد ابنسینا با مدیریت دکتر اکبر سلطانی به چاپ کتاب «جامعه، فرهنگ و تفکر نقاد» همت گماریده است. این کتاب شامل مقالاتی از گرگ هاسکینز، داگلاس برنر، ساندرا پارکز، دیوید پرکینز، روبی پاین و آرتور کوستا است و در انتهای کتاب نیز دکتر سلطانی در پس گفتار خویش مشکلات فرهنگی جامعه ایران و ارتباط آن با تفکر نقاد را موردبررسی قرار داده است.
نخستین مقاله کتاب با عنوان «راهنمای عملی تفکر نقاد» دستیابی به تفکر نقاد را فرایندی پنجمرحلهای معرفی میکند: ۱ ـ اتخاذ نگرش متفکر نقاد: متفکر باید خصوصیاتی چون آزاداندیشی، شکگرایی سالم، تواضع فکری، استقلال فکری و انگیزه قوی را در خود پرورش دهد. ۲ ـ شناسایی و اجتناب از موانع تفکر نقاد شامل محدودیتهای ذاتی انسان، نحوه کاربرد زبان، منطق یا دریافت معیوب و دامهایروانشناختی و جامعهشناختی. ۳ ـ شناسایی و توصیف استدلالها ۴ ـ ارزیابی منابع اطلاعاتی از طریق بررسی صلاحیت علمی منبع، میزان شهرت منبع به دقت و صحت، انگیزههای احتمالی منبع برای سوگیری و بررسی اینکه آیا دلیلی برای تشکیک در درستی منبع وجود دارد یا نه؟ ۵ ـ ارزیابی استدلال شامل بررسی موجه بودن مفروضات، مرتبط و کافی بودن دلایل و اطمینان از حذف نشدن (عامدانه و غیر عامدانه) شواهد ناقض استدلال. در انتهای این مقاله چهار جدول نیز تعبیه شده است که در آنها، بهطور مجزا و با مثالهای تجربی به اقسام خطاهای مستتر در چهار مانع تفکر نقاد اشارهشده است. این جداول در ارتقای فهم مخاطب از موانع تفکر نقاد و چگونگی غلبه بر خطا بسیار مؤثرند. برای آشنایی بیشتر با این جداول به ذکر چهار نمونه از مثالهای فراوان مندرج در آنهامیپردازیم.
۱ ـ در حوزه موانع ناشی از محدودیتهای ذاتی انسان، یکی از موانع، «خاطرات اشتباه و افسانهسازی» با این تعریف است: ناآگاهی از اینکه خاطرات ما اغلب برای پر کردن جاهای خالی در حافظهمان «ساخته» میشوند، یا اینکه گاهی تخیلات ما بهمرورزمان و ناخودآگاه جایگزین خاطرات واقعی میشوند. بر اساس شناخت این مشکل است که افسران پلیس نباید پیش از روند شناسایی مجرمان عکس مجرم احتمالی را به شاهد نشان دهند، زیرا خاطره واقعی شاهد ممکن است ناخودآگاه تغییر کند. در مواجهه با چنین مشکلی و بنا بر اصول تفکر نقاد باید ضمن دانستن محدودیتهای حافظه، به حقایق اثباتشده بیش از خاطرات یا شواهد شفاهی بها داد.
۲ ـ در حوزه موانع ناشی از دریافت یا منطق معیوب، یکی از موانع، «اثر فورر (بارنوم)» با این تعریف است: پذیرفتن توصیفات مبهمی که در مورد بسیاری صدق میکند، بهجای توصیف شخصیتی خاص و منحصربهفرد. نمونهای از این مانع در انتساب خصوصیاتی مشابه به افراد متولد یک ماه خاص توسط افراد طالعبین است. این ویژگیهاآنقدر کلی و متعدد هستند که بالاخره دستکم یکی از آنها در مورد شنونده صدق میکند. اثر فورر در ترکیب با خودفریبی و آرزواندیشی عمل میکند و راه گذر از آن، بررسی نقادانه ویژگیهای شخصیتی است تا متوجه شویم این خصوصیات چقدر شخصی هستند و چقدر عمومیت دارند.
۳ ـ در حوزه موانع ناشی از کاربرد زبان، عموماً به کاربرد ابهامآمیز جملات اشاره میشود، اما گاه خطا خود را در قالب دلالتهای نادرست نمایان میکند. در چنین حالتی عبارتی واضح و دقیق بیان میشود، اما به سببدلالتداشتن بر چیز دیگر گمراهکننده است. برای نمونه در صنعت لبنیات میزان چربی را بهصورت درصدی از وزن محصول اعلام میکنند نه در قالب کالری. بنابراین آن شیر کمچرب ۲ درصد، از نظر کالری درواقع ۳۱ درصد چربی دارد. راهکار پرهیز از چنین خطاهایی آن است که حقایق را با توجه به مرتبطبودن و شرایط بررسی و تحلیل کرد.
۴ ـ در اشاره به خطاهای روانشناختی و جامعهشناختی، یکی از شایعترین موانع مانع «تقویت جمعی» بهمثابه فرایندی است که طی آن ادعایی، صرفنظر از اعتبارش، بهواسطه تکرار آن از زبان اعضای اجتماع یا در رسانهها به باوری محکم تبدیل میشود. نمونهای از این امر در این باور نادرست اما مورد پذیرش جامعه آشکار میشود که معتقد است میتوان با فرستادن «انرژی مثبت» سرطان را درمان کرد. نتیجه آنکه نباید صرفاً به خاطر احساس پذیرش و امنیت از جمعیت پیروی کرد و لازم است مستقل فکر کنیم.
دیگر مقالات کتاب نیز نظیر مقاله نخست نکاتی درخور تأمل عرضه میکنند. برای نمونه در مقاله دوم با نام «تأثیر فرهنگ بر تفکر انتقادی و مسئلهگشایی» به وجود اختلاف میان فرهنگ جوامع شرقی و غربی در قالب جمعگرایی و فردگرایی اشاره میشود و بر لزوم ایجاد نوعی هماهنگی میان این ارزشهای متفاوت در محیط آموزشی تأکید میشود. سایر مقالات کتاب نیز عبارتند از: «سویه اجتماعی تفکر»، «تفکر در فقر» و «آموزش خود تفکر، آموزش بهمنظور تفکر، و آموزش در مورد تفکر».
در پسگفتار کتاب نیز، اکبر سلطانی که در پیشگفتار به تلاشهای قابل تقدیر برخی از نویسندگان ایرانی چون حسن نراقی، مصطفی ملکیان و حسن قاضیمرادی در گسترش نگرش انتقادی اشاره کرده بود، برخی از موانع فرهنگی جامعه ایرانی و ارتباط آنها با فقدان تفکر نقاد را مورد بررسی قرار داده است. ازجمله موانع مورد اشاره نویسنده میتوان به این موارد اشاره کرد: ذهنخوانی، فرافکنی همهجانبه، لذتبردن از تخریب، قضاوتهای عجولانه، همرنگی با جماعت، شخصیتپرستی و قهرمانپروری، شعارزدگی، خودخواهی، همهچیزدانی، خرافهپرستی، تلقینپذیری، زیادهگویی، زبانپریشی و ...
جامعه، فرهنگ و تفکر نقاد ـ مجموعه مقالات نوشته گرگ هاسکینز، داگلاس برنر و ... ـ ترجمه مریم آقازاده، اکبر سلطانی و پیام یزدانی ـ نشر اختران ـ ۱۲۰ صفحه ـ ۱۶۰۰۰ تومان