تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 29 دی 1397 کد مطلب:17391
گروه: نشست‌ها

جایزه‌ای برای احیای ارزش و اشتیاق

گزارش مراسم اهدای جوایز هشتمین دوره‌ی جایزه‌ی دکتر مجتبایی

مراسم اهدای جوایز هشتمین دوره‌ی جایزه‌ی دکتر فتح‌الله مجتبایی روز سه‌شنبه ۲۵ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. این جایزه که با همت دکتر فتح‌الله مجتبایی، مرکز فرهنگی شهر کتاب و بنیاد فرهنگی ترکمان برگزار  می‌شود، همه‌ساله به بهترین رساله‌های دکتری در رشته‌های «زبان و ادبیات فارسی» و «ادیان و عرفان» تعلق می‌گیرد. فتح‌الله مجتبایی، ضیاء موحد، حسین معصومی همدانی، شهرام پازوکی، محمود فتوحی، نسرین فقیه‌ملک‌مرزبان، محمدرضا عدلی، علی‌اصغر محمدخانی هیات‌ داوران این دوره بودند که یک رساله را برگزیده و یک رساله را شایسته‌ی تقدیر دانستند.

   رساله‌ی برگزیده‌ی این دوره با عنوان «تصحیح انتقادی متن تمهیدات عین‌القضات همدانی براساس نسخه‌های معتبر» نوشته‌ی مینا حفیظی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود و از رساله‌ی «بررسی لغات و اصطلاحات دیوانی در متون آموزش استیفای دوره‌ی مغول و تیموری» نوشته‌ی نفیسه ایرانی از دانشگاه خوارزمی تقدیر شد.

  

جای خالی تفکر ابداعی

در آغاز نشست علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، اظهار داشت: از میان ۲۳ رساله‌ای که امسال به دست ما رسید، سه رساله در حوزه‌ی «ادیان و عرفان» از دانشگاه‌های علوم و تحقیقات و قم؛ ۲۰ رساله در حوزه‌ی «زبان و ادبیات فارسی» و با ترکیب‌بندی ۴ رساله از دانشگاه فردوسی، ۲ رساله از پژوهشگاه علوم انسانی و هر یک از دانشگاه‌های خوارزمی، شهید چمران اهواز، شیراز، ۱ رساله از هر یک از دانشگاه‌های علامه طباطبایی، تهران، الزهرا، تبریز، مازندران، کردستان بود. دکتر پورنامداریان و دکتر یاحقی به ترتیب با راهنمایی ۳ و ۲ رساله بیشترین سهم را در راهنمایی این رساله‌ها داشتند. از میان این ۲۰ رساله، ۲ مورد به تصحیح متن، ۱۱ مورد به نقد ادبی و ادبیات معاصر و ۷  مورد به شرح و تفسیر ادبیات کلاسیک اختصاص داشت. پس از بررسی این رساله‌ها ۵ عنوان به مرحله‌ی پایانی رسید. جدا از اینها، بسیاری از رساله‌های ارسالی برای این جایزه در مقایسه با کتاب‌هایی که این روزها در فضای فرهنگی ما با رویه‌ی کتاب‌سازی منتشر می‌شوند، برای چاپ مناسب‌ترند و با تصحیح‌هایی جزئی کتاب‌های خوبی می‌شوند.

   او پس از اعلام عنوان رساله‌ی برگزیده و تشویقی این دوره، آشکار شدن نکاتی از قبیل غلبه‌ی گردآوری بر تفکر ابداعی و انتقادی در رساله‌ها، شتاب‌زدگی و نبودن استقرای تام در آنها، تنظیم و گردآوری مطالب پیرامون اندیشه‌ای مطلق و نادیده گرفتن امکان‌های پژوهش بی‌طرفانه، محدود بودن توسع نگاه در تحقیقات به‌واسطه‌ی تسلط نداشتن دانشجو و گاهی استادان را توصیف‌کننده‌ی وضعیت امروز آموزش عالی در ایران دانست و تصریح کرد: در بخش تصحیح و احیای میراث ادبی و فرهنگی ایران ذهن دانشجو و استاد را به خود مشغول داشته است. چیزی که هیات داوری نیز بر آن تأکید داشتند، این بود که تصحیح‌های خوب و امروزی به شناخت گنجینه‌های ادب و فرهنگ ما کمک می‌کنند. باعث تأسف است که امروز از مواردی چون اختصاص‌ یافتن حق تألیفی برای میرداماد یا صدور چک برای رشید‌الدین وطواط و هجویری می‌شنویم. نگرانم همین روزها بشنویم که اینان به سخنرانی هم دعوت شده‌اند!

   محمدخانی ادامه داد: در بخش تحقیقات ادبی، رساله‌ها در وجه لفظی و معنوی به بازخوانی یا بازشکافی آثار می‌پردازند و در بخش تطبیقی، رساله‌ها به تطبیق افکار و جهان‌بینی شاعری ایرانی با شاعری دیگر یا کشف ارتباطی میان یک نظریه‌ی ادبی و متون دیگر زبان‌ها می‌پردازند. تسلط نداشتن پژوهشگر بر زبان اثر تحت تطبیق یکی از ضعف‌های تأمل‌برانگیز در کارهای این حوزه است. وقتی نویسنده‌ی رساله به سبب این ضعف، به‌جای منبع دست اول از ترجمه‌هایی استفاده می‌کند که خودشان خالی از اشکال نیستند، تطبیق خوبی صورت نمی‌گیرد. افزون بر این، چگونگی ایجاد ارتباط میان مکتب انتقادی یا نظریه‌ی ادبی و متن و اینکه  به‌راستی نقد یا نظریه‌ی ادبی چه قدر با متن تلازم دارد و آیا نقد حتماً باید با ابتنای به نظریه باشد یا نه، در مجامع ادبی و در میان استادان ادبیات مورد بحث است. مساله‌ی دیگر، فراموش کردن ضرورت تربیت نیروی متخصص ادبیات فارسی در یک حوزه است. امروز همه‌چیزدانی در ادبیات رایج شده و کمتر با افراد متخصص رو‌به‌رو می‌شویم. برای مثال، ما امروز کمبود عبیدشناس یا سنایی‌شناس داریم. این در حالی است که دانشگاه‌های اروپایی هنوز بر تخصص‌ورزی در حوزه‌ی رساله‌ی دانشگاهی تأکید دارند.

   او در پایان ضمن مرور بخشی از نامه‌ی انجمن علوم سیاسی به وزارت علوم، نکاتی را در زمینه‌ی وضعیت آموزش عالی و پیشنهادهای این انجمن که می‌تواند در حوزه‌ی ادبیات نیز به‌کار گفته شود، گفت: در کنار کارهای بد، هنوز کارهای بسیار خوبی هم انجام می‌شود. جایزه‌ی دکتر مجتبایی در این هشت سال به ما نشان داد که کارهای خوبی هم انجام می‌شود، اما جایی نیست که اینها دیده شود.

برای شفافیت کیفی

حسین معصومی‌همدانی گفت: امروزه لغت شفافیت را از زبان دولتمردان و کاربه‌دستان بسیار می‌شنویم. رسانه‌ها مدام از لزوم شفافیت در عملکرد مسئولان حرف می‌زنند. این واژه نخست شفافیت مالی را به ذهن می‌آورد که از جنبه‌ی نظری رسیدن به آن چندان دشوار نیست. نوع دیگری از شفافیت، کنترل کیفیت کالای تأمین شده با هزینه‌ی دولت است که دشوار محقق می‌شود. بسیاری از محصولات مادی و معنوی به‌قدری پیچیده‌اند که اظهار نظر در مورد کیفیتشان فقط از متخصص ساخته است. محصولات علمی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در سال‌های اخیر، به‌خصوص با گسترش تحصیلات تکمیلی و ورود دانش‌آموخته‌های تحصیلات تکمیلی به بازار کار و به‌ خود نظام دانشگاهی، بحث پیرامون کیفیت محصولات نظام دانشگاهی بالا گرفته است. امروز از برون‌داد این نظام آموزشی به اندازه‌ی کیفیت خودروهای ساخت داخل شکایت می‌شود. هر کسی می‌تواند وجود عیبی را در این دو دریابد، اما داوری و تشخیص علت فقط از عهده‌ی متخصص برمی‌آید و در نهایت، معدود کسانی مدعی چاره‌ای برای آن‌اند. نامه‌ی انجمن علوم سیاسی به موارد حادی، از سرقت علمی و انتحال در رساله و مقاله تا کیفیت نازل این متون، اشاره دارد. ما در حال گذر از دوره‌ای به دوره‌ی دیگریم. تحصیلات تکمیلی، به‌ویژه در رشته‌های مهندسی و علوم، در مقایسه با ده سال پیش به‌شدت گسترش یافته است. گرچه این در ابتدای امر مایه‌ی مباهات سیستم آموزشی بود، امروز آگاهی‌ای به برخی مفاسد بزرگ این کمیت‌گرایی پیدا شده است.

   او تأکید کرد که تشکیل کمیسیونی برای تعیین کیفیت رساله‌های آموزش عالی در وزارت علوم راه به‌جایی نمی‌برد و اظهار داشت: یکی از راه‌های غلبه بر این مشکل، برقراری نوعی نظارت اجتماعی بر تحقیق علمی است. مرادم از نظارت اجتماعی کنترل کیفیت با آدم و ابزار مناسب است. در وهله‌ی اول این جامعه‌ی علمی است که باید به تشخیص سره از ناسره همت گمارد. جایزه‌ی دکتر مجتبایی یکی از نمونه ابزارهای این کار است. دانشجویی که کارش را برای این جایزه می‌فرستد، پیش‌تر دفاع کرده و حالا کارش را در معرض داوری‌ شاید سخت‌گیرانه‌تری قرار می‌دهد. ایجاد چنین اعتمادبه‌نفسی در دانشجو، دستاورد بزرگی است. اما چیزهایی از این جنس کافی نیستند.

  معصومی همدانی تصریح کرد: اغلب با مفهوم پیر-ریویو (peer-review) آشناییم. در این حالت مجله، مقاله‌ی دریافتی را برای چندین متخصص مربوط ارسال می‌کند و براساس نظرشان مقاله را رد کرده، تغییرات کلی یا جزئی را به نویسنده پیشنهاد می‌دهد. این واژه در معنای کلی‌تر، به روند شفاف کار پژوهشی اشاره دارد. دانشجو/پژوهشگر در این سیستم، حس می‌کند درملأعام و زیر نظر دیگران پژوهش می‌کند. دانشجوی دکتری در چندین سمینار مربوط به موضوع پروپوزال خود شرکت کرده و از نظر و پیشنهادهای دیگران بهره‌مند می‌شود. او در جریان کار پرسش‌هایش را بهبود می‌دهد و در کار دقیق و عمیق‌تر می‌شود. در ایران، قضیه برعکس است. دانشجو رساله‌ای می‌گیرد و ارتباط بسیار محدودی با استاد راهنما و جامعه‌ی علمی دارد. این طبیعی است که او به خریدن رساله از جلوی دانشگاه تهران سوق یابد. مشکل اینجاست که آموزش عالی با پذیرش حجم بالای دانشجو، اشتغال بزرگی برای استادان ایجاد می‌کند. متأسفانه عامل مالی به این مساله دامن می‌زند.

   او در پایان گفت: ارزش جایزه‌ی مجتبایی یا نظایر آن، در تشویق یا قدردرانی از یک نفر نیست. این جایزه نوعی نظارت اجتماعی از طریق جامعه‌ی علمی است. چنان‌که همت انتشارات هرمس و دیگر ناشران در منتشر کردن این آثار نیز عاملی کنترلی است. در این شرایط، رساله دیگر کاری نیست که هرگز به چشم کسی نخواهد آمد و این نویسنده را در کار خودش دقیق و مشتاق می‌کند.

  

تصحیح به قاعده‌تر

در ادامه یادداشت دکتر پورنامداریان درباره‌ی رساله‌ی دکتری برگزیده‌ی این دوره، رساله‌ی مینا حفیظی، خوانده شد. در بخشی از این یادداشت آمده است: کتاب «تمهیدات» عین‌القضات که خانم دکتر حفیظی با جمع‌آوری معتبرترین نسخه‌های خطی این کتاب تصحیح کرده‌اند و قرار است مثل هر پایان‌نامه‌ی ارجمندی آن را برای چاپ آماده کنند، پنجاه سال پیش توسط دکتر عفیف عسیران تصحیح شده است. لزوم تصحیح مجدد این کتاب پس از کار گران‌قدر مصحح نخستین وجود اشتباهات، مبهمات و فقدان روش دقیق در تصحیح و گزینش‌های گاه مشکوک و نادرستی است که مصحح از میان نسخه‌ها برگزیده است. خانم دکتر حفیظی به کمک نسخه‌های تازه پیدا شده‌ی کامل یا ناتمام و با توجه و اشراف بر متون دیگر فارسی که به یاری استفاده از ابزار جدید آسان‌تر شده است، توانسته است تصحیح به قاعده‌تر و قابل‌اعتماد‌تری از این اثر مشهور و از بسیاری جهات شگفت‌انگیز عین‌القضات همدانی آماده کند و با فهرست‌های متعدد و مفید و لازمی که برای چاپ بر آن خواهند افزود و ویرایش مجددی که خواه‌ناخواه در بازخوانی‌های مجدد به هنگام فرآیند چاپ، در آن انجام خواهند داد، کتابی از هر حیث قابل اعتماد و قابل استفاده فراهم آوردند که مثل بعضی از تصحیحات مجدد و متعددی که از آثار کلاسیک فارسی شده است، از همان آغاز با اغلاط عجیب آغاز نشده باشد.

   او می‌افزاید: عین‌القضات به شهادت کسانی که بیش و کم درباره‌ی او تحقیق کرده‌اند، هم از حیث تازگی فکر و هم از حیث زبان صمیمی و شورانگیز و هم از نظر وسعت دانش، بی‌تردید یکی از نوابغ روزگار خویش با وجود کمی سن و سال است. تسلط حیرت‌انگیز او به کلام، فلسفه، تصوف و علوم ادبی، فقه و تفسیر و حدیث در جای‌جای آثارش پیداست و این‌همه را در آثار فارسی او، «نامه‌ها» و نیز در «تمهیدات»، می‌توان به‌روشنی ملاحظه کرد.

   پورنامداریان می‌گوید: «تمهیدات» را عین‌القضات در سال ۵۱۶؛ یعنی در سن ۲۴ سالگی، ۹ سال قبل از کشته شدن خود نوشته است. «تمهیدات» در شمار آن دسته از آثار کم‌شمار صوفیانه است که در آن اندیشه و تجربه‌های خاص صوفیانه همراه با برداشت‌های بدیع و جسورانه از شریعت، با زبانی سرزنده و شورانگیز و سرشار از شواهد قرآن و حدیث و شعرهای فارسی و عربی، دست‌دردست هم حرکت می‌کنند و خواننده را در لذت حاصل از شگفتی زبان بلیغ و معرفت وسیع و متنوع گوینده، جای‌جای به تأمل وامی‌دارد. در کتاب‌های صوفیانه‌ای از این دست که تعداد آنها در زبان فارسی از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی‌کند، شاید تنها سوانح احمد غزالی را از جهت ایجاز و شاعرانگی آن هم در محدوده‌ی عشق با تمهیدات بتوان مقایسه کرد.

 

تصدیق ضرورت تصحیح نو

 

محمدرضا موحدی درباره‌‌ی رساله‌ی برگزیده اظهار داشت: این رساله را چندین بار خواندم و مقابله کردم. شاید به نظر برسد کار تصحیح و تطبیق چندان با اهمیت نیست. اما حتی چندین بار کار کردن روی این متون ارزش دارد. این متن‌ها بخشی از هویت فرهنگی ما هستند. عسیران پنجاه‌ و ‌اندی سال پیش این کار را با دقت انجام داده است. از سوی دیگر، نسخه‌ی اساس حفیظی و عسیران یکی است. این حساسیت را روی تصحیح نو بیشتر می‌کند. گاهی موارد اختلاف دو تصحیح در حدی نیست که به تصحیح جدید بینجامد، اما من با بررسی این رساله، تصدیق می‌کنم که تکرار تصحیح عسیران حق بوده است.

   او افزود: حفیظی کوشیده تصحیحی نزدیک‌تر به متن واقع به خواننده‌ی ایرانی ارائه کند. گاهی در طی زمان، فهرست و نسخه‌های جدیدتر و مناسب‌تر، حتی نسخه‌های اقدم یافت می‌شود. در این مورد، شش نسخه‌ی بسیار قدیمی و هشت نسخه‌ی فرعی؛ یعنی جمعاً چهارده نسخه، در دست مصحح بوده است.

   موحدی گفت: عسیران در مقدمه بیش از یکی دو سطر در مورد شیوه‌ی تصحیح خودش ننوشته است. گرچه مشخص است که از شیوه‌ی نسخه‌ی اقدم استفاده کرده است، در بسیاری موارد از این اصل عدول کرده است. چنان‌که مصحح فعلی تشخیص داده، می‌توان گفت که تصحیح عسیران ذوقی یا ترکیبی از اقدم نسخ و نسخه‌ی اقدم نسبی بوده است. او همچنین در مواردی زیادی نابه‌جا نسخه‌های دیگر را به درون متن آورده است.

   او ادامه داد: گرچه فضل با متقدم است، شیوه‌ی تصحیح انتقادی و یافتن شجره‌های نسخه‌ها در این سال‌ها رواج یافته است. عسیران در بسیاری موارد با خط کاتب آشنا نبوده و بدخوانی کرده است. مصحح تعداد زیادی از این بدخوانی‌ها را در مقدمه آورده و تغییرات مناقشه‌برانگیز در متن را نشان داده است. عسیران نابدلخواه از نسخه‌های مغلوط استفاده کرده است. یک جاهایی که نسخه‌های اساس افتادگی داشته، مجبور شده از نسخه‌های مغلوط استفاده کند. امروز این کار را نمی‌کنیم و برای خواننده‌ی امروز این شیوه پذیرفتنی نیست. گفتنی است، محقق در ۴۰۷ مورد مجبور به مقایسه‌ی نسخه‌ی اساس با هر چهارده نسخه شده که کاری بسیار طاقت‌فرسا و پرزحمت است.

از خود مردن در تصحیح

 محمود عابدی اظهار داشت: بخشی از سخنانی که بیان شد، به کار من مربوط است، آنجا که چک برای هجویری نوشتند. اینکه برای چه کسی تصحیح می‌کنیم، از مشکلات امروز کار ما است. مصحح مثل مرده‌شوری است که هر چه قدر مرده را خوب بشوید، فقط خاک می‌فهمد. ما که به کار تصحیح مشغولیم، اندکی با آن مرده‌شوی متفاوتیم. شاید از این میان یک نفر کار ما را بفهمد.

   او پس از بیان ماجرای ملاقات خود برای پیگیری انتشار به تعویق افتاده‌ی تصحیح کتاب «کشف‌المحجوب» هجویری و بی‌خبری مسئول مربوطه از ماهیت کار تصحیح، گفت: اگر مرحوم قزوینی حافظ و «تاریخ جهانگشا» یا مرحوم دکتر فیاض «تاریخ بیهقی» یا استادمان دکتر شفیعی «اسرار‌التوحید» را تصحیح نمی‌کرد، چه روی می‌داد؟ بعضی‌ تصور می‌کنند که چیزی نمی‌شد. ولی ما پایمان را بر جایی گذاشته‌ایم که میراث گذشتگان است. اگر بخواهیم نفسی برای حیات بکشیم و آن را تجدید کنیم، باید از آبشخوری استفاده کنیم که اینان از این چشمه‌سار جاری کردند. بخش‌هایی از این آثار به تاریخ متعلق است و شاید به درد نسل امروز نخورد.

   او توضیح داد: منِ مصحح، وقتی وارد تصحیح متنی می‌شوم، در قدم اول باید از خودم بمیرم و با آن مؤلف زندگی کنم. حداقل پنجاه درصد «تذکره الاولیا» به داستان‌ها و حکایاتی مربوط است که عقل نمی‌پذیردشان و ارزش‌‌شان بیشتر زبانی و ادبی است. وقتی کسی می‌خواهد «تذکره الاولیا» را تصحیح کند، باید از خودش بیرون برود، با عطار زندگی کند و به اهمیت «تذکره الاولیا» باور داشته باشد. اعتقاد قزوینی به احیای متون و ارزش و اهمیت متون است که باعث شده بدون خستگی و فکر کردن به بازار و گیرنده به سراغ این کار برود. وقتی از خود بیرون برویم و با اندیشه‌های مؤلف زندگی کنیم، دیگر غلط و صحیح بودن متن معتبر نیست، بلکه سازگاری متن با زبان و ساختار اندیشه‌ی مؤلف است که اعتبار دارد.

   او تصریح کرد: این البته برای جوانان نسل ما کار دشواری است. مرحوم علامه قزوینی در جوانی به بزرگ‌زادگان زمان خودش عربی تدریس می‌کرد. وقتی در سی سالگی به فرانسه رفت، در آنجا آخوندی فرانسوی‌دان بود که بهترین دستاوردهای تصحیح متون را کسب کرد و پس از بازگشت با اعتقاد به این کار پرداخت و کارش را به هیچ بهایی نفروخت. از استادان ما مرحوم مینوی و مرحوم زریاب چنین بودند. دانسته‌شان را به هیچ بهایی نمی‌فروختند و در روزگار خودشان به بهترین شکل ارکان و استخوان‌بندی زبان فارسی و اجزا و پشتوانه‌ی آن را آموخته بودند. اینان زبان عربی را به‌خوبی می‌دانستند و در انساب و تشخیص اشعار و شاعران و قرآن و حدیث بی‌مانند بودند. متأسفانه امروز ما از این چیزها فاصله گرفته‌ایم. چنان‌که در دوره‌ی صفویه فاصله گرفته بودیم.

وجه مثبت تولید انبوه

علی‌اشرف صادقی درباره‌ی رساله‌ی تشویقی این دوره اظهار داشت: مساله‌ی امروز ما تولید انبوه در آموزش است. اما تولید انبوه فقط عیب و نقص نیست. امروز با عمومی شدن آموزش عالی، شاهد انتشار تعداد زیادی مجله‌ایم که بسیاری از آنها حاوی مقالات خواندنی‌اند. پیش از انقلاب چند مجله بیشتر نبود و در این مجله‌ها مقالاتی خواندنی از استادان بزرگ آن زمان به چاپ می‌رسید. امروز از همین فارغ‌التحصیلان و دانشجویان، کتاب‌ها و مقالات خواندنی‌ای منتشر می‌شود. من به موضوعات مختلفی از حوزه‌های گوناگون علاقه‌مند بودم و درباره‌شان مطالعه می‌کردم. به مرور دایره‌ی مطالعاتم را محدود کردم. به هر روی، در اولین سال‌های استخدام من در دانشگاه تهران تعداد مجلات به‌حدی نبود که وقت کم بیاورم. تعدادی از آن مجلات را انتخاب می‌کردم و می‌خواندم. اما امروز تعداد مجلات به‌قدری است که گاهی سال‌ها روی میزم می‌مانند.

    او افزود: زمانی، مرحوم فروزان‌فر تنها استاد دانشگاه تهران بود که بیشتر رساله‌ها از زیرنظرش می‌گذشتند و تا اجازه نمی‌داد کسی اجازه‌ی دفاع نمی‌یافت. اما در آن زمان تعداد رساله‌ها کم بود. حالا، تعداد زیادی رساله نوشته می‌شود. اما در همین هشت دوره نیز رساله‌هایی شایسته‌ی تقدیر و توجه دانسته شده‌اند و این نکته‌ی مثبتی است.

   او تصریح کرد: رساله‌ی نفیسه ایرانی، یکی از این رساله‌های خوب در تحقیقات ادبی در مقوله‌ی تحقیقات زبانی است. او اصطلاحات دیوانی عهد مغول را از سه نسخه‌ی چاپ نشده و یک کتاب چاپ شده بیرون کشیده و بررسی کرده است. ما قبلاً اصطلاحات دیوانی را داشته‌ایم، ولی اینها اصطلاحات حسابداری و استیفا است. انجام تحقیقی درباره‌ی اینها و تخصص یافتن شخصی در این امر ضروری بود. ایشان این قابلیت را پیدا کرده، در این کار وارد شده و در نهایت به‌خوبی از عهده‌ی کار برآمده است. امیدوارم در آینده نیز این کار را ادامه دهد. این کار مخصوصاً برای ما که در فرهنگستان در حال تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی هستیم، بسیار مغتنم است. اینها اصطلاحاتی‌اند که هیچ زمان دقیق تعریف نشده‌اند و چه بسا تعریف‌نگاران عمومی ما از پس تعریف آنها برنیایند.

  

دعوت به احیای تاریخ و فرهنگ ایران

فتح‌الله مجتبایی اظهار داشت: بیشتر رساله‌های ارسالی به این هیات داوری با دستکاری جزئی قابل چاپ‌اند. این رساله‌ها از دیدگاه یک هیات داوری گذشته‌اند و برای هیات داوری دیگری ارسال می‌شوند. عرضه‌ی رساله به این مجمع اعتماد به نفس خاصی می‌خواهد. بایستی از راهنمایان این رساله‌ها هم تشکر کرد. چون اعتماد دارند که رساله را طوری بازبینی و راهنمایی کرده‌اند که به‌راحتی می‌تواند در این کمیته بررسی و نقد شود.

   او ادامه داد: بخشی از رساله‌ها تصحیح متون قدیمی خودمان است. این کار مهمی است که نباید آن را کوچک گرفت. ذخیره‌های فرهنگی ما در کتابخانه‌های مختلف دنیا از اروپا و هند تا خود ایران است و باید به آن رسیدگی شود. هم کتاب‌هایی که تاکنون پیدا و چاپ نشده و هم متون پیش از این چاپ شده باید تصحیح و چاپ شوند. افرادی چون محمد روشن و محمود عابدی با اهتمام به این کار، کتاب‌هایی چون «تاریخ بلعمی» و «کشف‌المحجوب» را زنده کرده‌اند. باید قدر این زحمات را دانست و به جست‌و‌جو و بررسی کتاب‌های دیگری همت گماشت که فقط اسمشان را در کتاب‌های دیگر شنیده و خوانده‌ایم.

   مجتبایی افزود: یکی دیگر از موضوع‌های رساله‌ها تحقیقات درباره‌ی تاریخ فرهنگی ما است. این میراث فرهنگی را باید زنده نگه داشت و تقویت کرد. هویت فرهنگی ما در کتاب‌ها و کتابخانه‌ها است. ما را در دنیا نه به نفت یا کارخانه‌ی بنزین، بلکه به فرهنگ و تاریخ‌مان می‌شناسند. کارهایی که برای زنده نگهداشتن این تاریخ و فرهنگ انجام می‌شود، همه قابل تقدیر است. منتها توجه‌مان به مواریث فرهنگی‌مان باید بیشتر باشد. غالباً رساله‌ها تأثیر فلان جریان فکری مغرب زمین در ایران‌اند. اینها موضوعات گذرا و موسمی‌اند. در مدتی که من به یاد دارم، دوره‌ای مارکسیم مطرح شد و همه سعی می‌کردند در زمینه‌ی مارکسیسم و اثرش در ادبیات کار کنند. بعد اگزیستانسیالیسم آمد و عده‌ای مثلاً حافظ را با دیدگاه اگزیستانسیالیستی نگاه کردند. بعد یونگیسم آمد و... جریان‌های گذرایی در پی هم شکل گرفتند و بعد از ده-پانزده سال فرونشستند. دانشجو نباید وقتش را برای چنین کارهایی صرف کند. این جریان‌ها در محل خودشان سابقه و تاریخ دارند، اما در اینجا چنین نیستند. گذشته از این، بیشتر اوقات دیده می‌شود که فرد یک ترجمه از یونگ خوانده و با آن ترجمه‌ی ناقص و خطرناک در پی نقد یا تطبیق اثر است. این کار درستی نخواهد شد. اگر کسی تطبیق غزالی و سنت آگوستین را برای کارش برگزیده است، باید به‌خوبی سنت آگوستین و زبان او را بشناسد. همچنین، شخص یا موضوع انتخابی باید کلاسیک شده باشد؛ یعنی در فرهنگ خودش جاافتاده، شناخته شده و موضوع درس دانشگاهی شده باشد. کسی با خواندن یک ترجمه‌ی سرو پا شکسته از کتاب سنت آگوستین نمی‌تواند دست به مقایسه‌ی او با غزالی بزند. باید به دانشجویان گفته شود که موضوعی را انتخاب کنند که برای فرهنگ ما سرمایه شود، با میراث فرهنگی و هویت ملی ما ارتباط مستقیم داشته باشد یا موضوعی جاافتاده در غرب باشد که آن را با موضوعی در فرهنگ ما مقایسه کند.

   او درباره‌ی اهمیت رساله‌ی برگزیده‌ و تشویقی این دوره گفت: عفیف عسیران زبان فارسی را به‌درستی نمی‌دانست، نمی‌توانست نسخه‌ها را به‌درستی بخواند و نسخه‌هایش محدود بود. حفیظی کهنه‌ترین نسخه‌های موجود را به زحمت زیاد جمع کرد. شش نسخه از اینها بسیار قدیمی و معتبر است. این کتاب مهمی است. عین‌القضات بال غربی تصوف عرفانی است. واجب بود که آثارش از نو بررسی و تجدید حیات شود. عسیران گاهی نتوانسته معنی و کاربرد واژه‌ای را به‌درستی بفهمد و از نسخه‌ی دیگری کلمه‌ی دیگری گذاشته است که الان ناسازگاری آن دیده می‌شود. کار او ارزشمند است، ولی با پیدا شدن نسخه‌های بهتر و واضح‌تر شدن عیب‌های آن، تصحیح این کتاب از نو لازم بود. کتابی که نفیسه ایرانی بررسی کرده نیز گوشه‌هایی در سایه افتاده از تاریخ ما است. ادبیات دیوانی و استیفا بسیار کم شناخته‌شده و مهم است که در علوم دیگر نبوده است.

در پایان این جشن، جوایز برگزیدگان این دوره از جایزه‌ی دکتر مجتبایی اهدا شد و از کتاب «تبارنامه‌ی اشراقیان»، نوشته‌ی زهرا زارع و برگزیده‌ی پنجمین دوره‌ی جایزه‌ی دکتر مجتبایی رونمایی شد.

   مینا حفیظی در بخشی از سخنان خود گفت: بی‌گمان نام «تمهیدات» و خالق آن، عین‌القضات، در سوق دادن توجهات به‌ سوی این رساله بی‌تأثیر نبوده است. چرا که کار بر روی نسخه‌ای بی‌نام و نشان، هر چند که روشمند و دقیق باشد، باز هم از آن روی که نسخه آوازه‌ای ندارد توجه چندانی را بر نمی‌انگیزد. اما به محض اینکه نام آثاری چون شاهنامه و مثنوی و دیوان حافظ مطرح می‌شود، همگان در پی آن‌اند که سر از این تصحیح جدید در بیاورند و ببنید تا چه حد معضلات این آثار را حل کرده است. در حوزه‌ی عرفان و تصوف نیز تمهیدات از آثار برجسته است. از این روی تصحیح متونی از این دست از سویی مایه‌ی مباهات است و از سوی دیگر دلهره‌آور. چرا که متن بلافاصله زیر تیغ نقد و ناقدان می‌رود. اما نباید از نظر دور داشت که متونی از این دست آن‌قدر تاثیرگذارند که حتی بدترین تصحیح‌ها نمی‌تواند جوهره‌ی والای آنها را که در مجموعه‌ی متن ساری و جاری است خدشه‌دار کند. مصحح چنین متون عظیمی تنها در و گوهر آنها را اندکی نمایان‌تر می‌کند.

   نفیسه ایرانی در بخشی از سخنان خود گفت: سپاسگزاریم از دکتر مجتبایی عزیز که نام و آوازه‌شان بلندتر از آن است که حاجت به بیانش باشد. هشت سال پیش یا اندکی بیشتر، وقتی که گرمی بازار رساله‌ها و مقاله‌های پژوهشی آرام آرام دکان رساله‌فروشان و مقاله‌سازان را نیز رونق می‌بخشید و جماعت دانشگاهیان از این آشفته‌بازار به تنگ آمده بودند، دکتر مجتبایی به‌جای همنوایی با فریادهایی که می‌دانست به جایی نمی‌رسد از خودش پرسید برای ارتقای کیفی رساله‌های دکتری چه کاری از ما ساخته است؟ چگونه می‌توان به دانشجویان و استادان انگیزه بخشید تا رساله‌های بهتری بنویسند؟ او به‌درستی اعطای جایزه و تشویق برگزیدگان را بهترین و مؤثرترین راه دید. پس خود به میدان آمد و دست به کار شد. از اموالش جایزه‌ی مادی را تأمین کرد و از نام و اعتبار و جایگاه معنوی‌اش مایه گذاشت تا استادانی گران‌مایه هر سال برای داوری دوباره‌ی رساله‌ها گردهم آیند و بر اهمیت این جایزه بیفزایند. ممنونیم از مرکز فرهنگی شهر کتاب که در تمام این سال‌ها عهده‌دار اجرای مراسم و امور جانبی اهدای این جایزه بوده است. تداوم این ارزیاب‌‌ها و تشویق‌ها، بی‌گمان بر اشتیاق دانشجویان و دانش‌آموختگان به پژوهش‌های سنجیده‌تر، سودمندتر و جامع‌تر خواهد افزود.

 

http://www.bookcity.org/detail/17391