تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 کد مطلب:17405
گروه: تازه‌های کتاب

در دفاع از پرسشگری سقراطی

معرفی کتاب «آشنایی با هنر پرسشگری»

تفکر نقاد (critical thinking) اندیشیدن و تأمل درباره خود تفکر است؛ همان تفکری که ما گمان می‌کنیم بسیاری از تصمیم‌ها و رفتارهای خود را بر اساس آن سامان می‌دهیم و بنابراین انتظاری جز موفقیت و شادکامی از آن‌ها نداریم؛ حال آن‌که به هنگام رخ نشان دادن ناکامی‌ها، حتی گاه به ذهنمان نیز خطور نمی‌کند که ایراد کار از خطاهای منبعث از تفکر غریزی و غیر انتقادی‌مان بوده است. در چنین هنگامه استیصالی عموماً بی‌وفایی چرخ گردون و جفای زمانه را مقصر اعلام می‌کنیم و اشباح و ارواح را مسئول ادبار خویش می‌پنداریم. نتیجه چنین حالتی سلب اراده و مسئولیت از خویشتن و سپردن خود به دست قضا و قدر غدار است.

پیش‌فرض پروژه «تفکر نقاد» اما با چنین اختتامیه جبرگرایانه‌ای مباینت دارد و برخلاف آن معتقد است «ما چیزی جز تفکر خود نیستیم. «احساسات» ما (خشم، ترس، اندوه، محبت)، آرمان‌هایمان، تصمیم‌ها و اعمالمان، همه محصول فرایندی است که نامش را فکر کردن گذاشته‌ایم. کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست» و بنابراین «اگر تفکر ما نامتفکرانه و ناآگاهانه باشد، اگر سازوکارش را نفهمیم، نمی‌توانیم تشخیص بدهیم کجایش معیوب است تا اصلاحش کنیم.» راه‌کار رهایی از تفکر ناآگاهانه، تفکر نقاد است به‌مثابه اندیشیدن درباره خود عمل تفکر و تأمل در فریب‌کاری‌ها و خطاهای ذهن.

گِرگ هاسکینز تفکر نقاد را این‌گونه تعریف کرده است: «فرایندی که ما در آن دانش و هوشمان را به کار می‌گیریم تا به منطقی‌ترین و موجه‌ترین موضع ممکن درباره مسئله‌ای برسیم؛ و مقصود از آن شناسایی و غلبه بر موانع بی‌شماری است که در برابر تفکر منطقی وجود دارد.» (هاسکینز ۱۳۹۷: ۱۳) و استیون نوولا در کتاب «ذهن فریبکار شما: راهنمای عملی برای مهارت‌های تفکر نقاد» تفکر نقاد را سازوکاری دفاعی می‌داند «در مقابل دسیسه‌ها و توطئه‌هایی که به دلایل ایدئولوژیک، سیاسی یا بازاریابانه، به دنبال فریب‌دادن ما هستند» و آن را روندی می‌داند که از مؤلفه‌های متعددی تشکیل شده است. این مؤلفه‌هاعبارت‌اند از: بررسی پیش‌فرض‌ها، بررسی منطق مورداستفاده، آگاهی از انگیزه‌ها، اندیشیدن درباره معانی ضمنی یک باور، سنجیدن خود با دیگران، توجه به اجماع‌های نظری در برابر افکار فردی، فروتنی و شناخت محدودیت‌های شناخت خود و پذیرش عدم قطعیت. (نوولا ۱۳۹۶: ۲۳ و ۲۴)

دکتر اکبر سلطانی مسئول گروه تفکر نقاد ابن‌سینا است وسال‌هاست که پروژه معرفی و تبیین «تفکر نقاد» را در ایران پیگیری می‌کند. فرض اصلی این پروژه را می‌توان این دانست: تفکر امری خودانگیخته در انسان‌هاست، اما تفکر انتقادی نیازمند آموزش است، تبحر در کاربرد آن نیازمند تمرین‌های فراوان است و ناآگاهی و عدم مهارت در آن نیز ربطی به تحصیلات دانشگاهی یا نبوغ و اطلاعات افراد ندارد؛ از قضا گاه تحصیل‌کرده‌ها دچار جزمیات و دگم‌هایی شبه‌علمی هستند که استخلاص از آن‌ها نیازمند جهدی مضاعف است.

به‌تازگی نشر اختران و گروه ابن‌سینا در همکاری مشترک با یکدیگر مجموعه تفکر نقاد را به بازار عرضه کرده‌اند. ششمین جلد این مجموعه، «آشنایی با هنر پرسشگری» نام دارد و می‌کوشد «بر اساس مفاهیم تفکر انتقادی و اصول سقراطی» به موضوع پرسش‌گری بپردازد.

از کودکی شنیده بودیم که ندانستن عیب نیست؛ نپرسیدن عیب است. در کلاس‌های درس روش تحقیق اما متوجه شدیم که آنچه به یک پروژه ذهنی قوام می‌بخشد، نه پرسیدن صرف که طرح پرسش‌های درست و بنیادین است. ریچارد پل و لیندا الدر نیز در این کتاب با همین پیش‌فرض سراغ موضوع پرسشگری رفته‌اند. آنان برآنند که «غیرممکن است کسی متفکر خوب اما پرسنده بدی باشد» و «بدون مهارت در پرسشگری مهارت در تفکر ممکن نیست.»

پل و الدر پرسشگری باری به هر جهت و بی‌هدف رایج در میان عامه مردم را که بر اساس تداعی‌های ناآگاهانه ذهنی رخ می‌دهد، متمایز می‌کنند از پرسشگری سقراطی (Socratic Questioning) که مطلوب آن‌هاست و تعریفشان از آن چنین است: «شیوه‌ای از پرسشگری که عمیقاً معنا، توجیه یا توان منطقی یک ادعا، موضع، یا خط استدلال را می‌کاود» و کیفیت تفکر و بالتبع کیفیت زندگی ما را تعیین می‌کند: «پرسش‌ها تعیین می‌کنندچه‌کار باید کرد، مشکل را بیان می‌کنند و نشان می‌دهند مسئله چیست. پرسش‌هاپیش‌برنده تفکرند ولی پاسخ‌ها نشانه توقف کامل در تفکر. تفکر فقط هنگامی ادامه می‌یابد و به کاوشگری بدل می‌شود که هر پاسخ، پرسش‌های جدید برانگیزد... پرسش‌های سطحی منجر به درک سطحی می‌شوند و پرسش‌های مبهم منجر به درک مبهم. ذهنی که فعالانه پرسشگری نمی‌کند، عملاً مشغول یادگیری نیست.»

در کتاب البته اشاره دقیقی به سبک خاص فلسفی سقراط که مبتنی بر پرسش برای اثبات سلبی حقایق با استفاده از متد آیرونیک (نادانی ساختگی) بوده، نشده است، اما به نظر می‌رسد روایتی که مؤلفان از سقراط دارند بیش از هر چیز به سقراطِ افلاطون شباهت دارد. توضیح بیشتر آن‌که منابع شناخت فعلی ما از سقراط سه نویسنده هستند: کسنوفانس، آریستوفانس و افلاطون. کسنوفانس در «یادکردنی‌ها» سقراط را در حد انسانی معمولی با سخنانی موردپسند و مقبول عامه مردم معرفی می‌کند و گویی سعی دارد اتهام بددینی و فاسد کردن اخلاق جوانان را از سقراط بزداید. به نظر او آتنیان نباید وجه آیرونیک سقراط را چندان جدی می‌گرفتند، زیرا این امر منشأ سوءتفاهم‌هایی در مورد اعمال و اندیشه‌های او شد. این روایت از سقراط چندان مورد اعتنا قرار نگرفته است و برخی چون برتراند راسل آن را محصول ضعف ذهنی کسنوفانس از درک عظمت سقراط و گزارش مردی احمق از سخنان مردی هوشمند دانسته‌اند.

سقراط آریستوفانس در کمدی «ابرها» اما هم به‌مقتضای سبک نمایشنامه و هم بر اساس برداشت نویسنده، شخصیتی غلوآمیز و کاریکاتورگونه معرفی می‌شود که با پرسش‌گری در حوزه‌های مختلف جغرافیا و زمین‌شناسی و ... نمی‌تواند شخصیتی جدی و فلسفی باشد. وجه آیرونیک سقراط آریستوفانس، اگرچه از بابت تردیدگری در جدیت و قطعیت گفتارهای فلسفی موردپسند برخی چون سورن کیرکگارد بوده است، اما در نظر بسیاری دیگر نیز چیزی جز کسر شأن برای سقراطی که این‌چنین در تاریخ مورد الهام قرار گرفته است، نیست.

سقراط افلاطون اما شخصیتی است که می‌کوشد با پرسشگری‌های نقادانه، مسائل اصلی را از شبه‌مسائل مجزا کند و نادانی خود و سایر آدمیان را نیز نشان دهد. او اگرچه در این مسیر به سوفیست‌ها شباهتی ظاهری دارد، اما درنهایت دچار نسبی‌گرایی نیز نمی‌شود؛ هرچند برخی ازقضا سقراط به روایت افلاطون را متهم به‌نوعی جزمیت و مطلق‌اندیشی و منکوب‌کردن رقیبان کرده‌اند.

به‌هرروی به نظر می‌رسدپل و الدر هنگامی‌که از پرسشگری سقراطی به‌مثابه راهنمای عمل یاد می‌کنند، بیشتر وامدار روایت افلاطونی سقراط هستند، زیرا آنان پرسشگری نقادانه را حوزه‌ای میان نسبی‌گرایی و مطلق‌گراییمی‌دانند ومانند سقراط این نگرانی را در آثار خود انعکاس می‌دهند که مبادا تفکر در حصار عامه‌پسندی، کهن‌پرستی و اقتضائات سیاسی و اجتماعی گرفتار آید. راهکار آنان برای رهایی از این وضعیت، معرفی تفکر نقاد به‌عنوان معیاری فراسوی حوزه سیاست، دین، جامعه و به‌طور اساسی ضابطه‌ای برای نگریستن به واقعیت زیست بشری است.

فصل‌بندی کتاب بر اساس تمایز چهار الگوی پرسش‌های تحلیلی و پرسش‌های ارزیابی و کاربست پرسشگری بنیادین در دو حوزه رشته‌های درسی و خودشناسی (تهذیب نفس) شکل گرفته است. برای نمونه در فصل نخست سه نوع پرسش از هم تفکیک داده می‌شوند: پرسش‌های تک‌نظام برخوردار از یک پاسخ درست که شکل‌دهنده دانش در رشته‌هایی چون فیزیک، ریاضیات و زیست‌شناسی هستند، پرسش‌های بی‌نظام غیرقابل ارزیابی که نظرات شخصی را انعکاس می‌دهند و عامل تعیین‌کننده در پاسخ بدان‌ها، سلایق فردی و ترجیحات شخصی است وپرسش‌های محل مناقشه که به پاسخ‌های بهتر یا بدتر سوق می‌یابند، به قضاوت منجر می‌شوند و بیشتر پرسش‌های طرح‌شده در علوم انسانی نظیر فلسفه، اقتصاد، جامعه‌شناسی، هنر و ... از این سنخ هستند.

آشنایی با هنر پرسشگری، نوشته لیندا الدر و ریچارد پل، ترجمه علی صاحب‌الزمانی، نشر اختران، ۱۱۲ صفحه، ۱۵۰۰۰ تومان

 

 

 

http://www.bookcity.org/detail/17405