تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : یکشنبه 7 بهمن 1397 کد مطلب:17436
گروه: یادداشت و مقاله

نقش ماندگار و تأثیرگذار ابوالحسن نجفی در علم عروض فارسی

استاد ابوالحسن نجفی تا آخرین روزهای عمرش به عروض می‌اندیشید و بیش از آنکه در فکر ثبت آراء و نظریاتش باشد، می‌کوشید تا گرهِ نکات جدیدی را بگشاید که در این حوزه با آنها مواجه شده بود.

گذشته از بزرگانی که هیچ علاقه‌ای به علمی مانند عروض ندارند، برخی این علم را شایسته‌ی آن نمی‌بینند که نه خود و نه عالم بزرگی برای آن وقت صرف کند؛ نه برای آموزش آن و نه برای پژوهش در خصوص آن. اما ابوالحسن نجفی نام بزرگی است که از خوش‌اقبالی ما و خوش‌اقبالی علم عروض، نزدیک به ۵۰ سال از عمر خود را به صورت جدی به آن اندیشید و برای رفع نواقص آن و باز کردن گره‌های آن کوشید و رنج‌های بسیاری برای سامان دادن قواعد آن بر خود هموار کرد.

هر چند مقاله‌ی «اختیارات شاعری» که از تأثیرگذارترین مقالات فارسی بوده است، در سال ۱۳۵۲ در جُنگ اصفهان منتشر شد، بی‌تردید این مقاله محصول چندین سال اندیشیدن درباره‌ی علم عروض بوده است. فراموش نکنیم علاقه‌ی نجفی به وزن شعر فارسی، از دل او برمی‌خاست. شاید بتوان گفت که نجفی در عین شیفتگی به ترجمه، نیم‌نگاهی هم به امرار معاش از این طریق داشته است، ولی مگر چند نفر علاقه‌مند به مباحث جدی عروض در کشور بوده و هست که منجر به درآمدی ولو ناچیز گردد.

نجفی پس از دهه‌ی پنجاه که دو مقاله‌ی مهم و مفصل خود؛ یعنی «اختیارات شاعری» و «درباره‌ی طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی» نوشت و خود را به عنوان یک عروضی تمام‌عیار مطرح کرد، به دلایلی در دهه‌ی شصت و هفتاد کار شاخص عروضی از او نمی‌بینیم تا اینکه در دهه‌ی هشتاد دوباره‌ی به طور کاملاً جدی به عروض بازگشت تا کارهای نیمه‌تمام خود را به پایان برساند و تا پایان عمر خود علم عروض یکی از مهم‌ترین و شاید مهم‌ترین مشغله‌ی ذهنی او بود.

نخستین دیدار نگارنده‌ی سطور، با آقای نجفی در تابستان ۱۳۸۲ بود که برای جمع‌آوری منابع مرتبط به عروض فارسی، به ایران آمده بودم. برای دیدار ایشان، البته بدون هماهنگی، به مرکز نشر دانشگاهی رفتم، ولی تنها توانستم کمتر از ۵ دقیقه با ایشان صحبت کنم. در میان دیگر منابع، دو مقاله‌ی ایشان را تهیه کردم و محل تحصیل خود باز گشتم.

تا اینکه یکی از دوستان عزیز به نام آقای دکتر مصطفی موسوی، پیش‌نویس یکی از مقالات مرا به ایشان داده بود که مشخصاتم نیز در پایان مقاله ذکر شده بود. هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که در یکی از روزهای تیرماه ۸۶ بود که گوشی همراهم زنگ خورد و شخصی در آن طرف خط، خود را ابوالحسن نجفی معرفی کرد و اظهار نمود که نوشته‌ی ناقابل من، توانسته است یکی از مسائل چند صدساله‌ی عروض فارسی را حل کند. سپس قرار ملاقات در فرهنگستان گذاشته شد و این چنین بود که توفیق یار من شد که به دیدار یکی از بزرگان عصر خود در ترجمه، نقد و از همه مهم‌تر، علم عروض نائل شوم. به گرمی مورد استقبال ایشان قرار گرفتم و به تفصیل و با علاقه‌ی تمام درباره‌ی مسائل عروضی صحبت کردیم.

به دلیل عدم حضورم در تهران، گفتگوی ماغالباً از طریق تلفن بود که گاهی بیش از یک ساعت به طول می‌انجامید و مسائل وزن شعر فارسی و عربی بهانه‌ی این گفتگوها بود. همه‌ی کسانی که با ایشان در ارتباط بوده‌اند احتمالاً هنوز صدای ضبط شده‌ی نجفی را بر پیغام‌گیر تلفن ایشان به خاطر دارند: «اینجا هشتاد و هشت، دو صفر، هفتاد و چهار، هفتاد و نُه. لطفاً اگر پیغامی دارید پس از شنیدن صدای بوق، پیغام خود را بفرمایید. متشکرم».

به خاط دارم که در سال ۸۸ وقتی پیش‌نویس کتاب ارکان عروضی را با پست از بوشهر، برایش فرستادم، دو سه روز بعد، تماس گرفت و فرمود که تمامی کتاب را در همان روز دریافت بسته‌ی پستی، با دقت مطالعه کرده است. سپس پیشنهادهایی برای برخی اصلاحات کتاب ارائه نمود و کتاب را برای چاپ به آقای کریمی، مدیر محترم انتشارات نیلوفر معرفی کرد.

بالاخره اینکه در شهریور ۱۳۹۴، پیش از بازگشت به بوشهر، مطلع شدم که در بیمارستان عرفان بستری شده است. کتاب معیارالاشعاررا بهانه کردم و برای تقدیم کتاب، به ملاقاتش شتافتم. حال عمومی‌اش بسیار خوب بود. معیارالاشعار بهترین بهانه بود برای گفتگو درباره‌ی مسائل عروضی. در ضمن صحبت، بخشی از سخنانش این بود که در چند سال اخیر تا همین لحظه، مهم‌ترین مشغله‌ی ذهنی‌اش، مسائل وزن شعر فارسی بوده است. دکتر طبیب‌زاده که در سال‌های اخیر از نزدیک‌ترین اشخاص به استاد بوده است نیز بر این موضوع صحه می‌گذارد که: «استاد ابوالحسن نجفی تا آخرین روزهای عمرش به عروض می‌اندیشید و بیش از آنکه در فکر ثبت آراء و نظریاتش باشد، می‌کوشید تا گرهِ نکات جدیدی را بگشاید که در این حوزه با آنها مواجه شده بود». (روزنامه‌ی شرق، اسفندماه ۹۴)

من از زمان آشنایی با علم عروض به این علم علاقه‌مند شده‌ام تا اینکه موضوع رساله‌ی دکتری خود را مقایسه‌ی وزن شعر عربی و فارسی انتخاب کردم و از طریق این علم با دانشمندان بزرگی همچون خلیل بن احمد، نابغه‌ی ایرانی‌الاصل و یا خواجه نصیرالدین طوسی آشنا شدم. اما علم عروض را از زمانی بیشتر دوست می‌دارم که سبب آشنایی جدی من با عالمی چون ابوالحسن نجفی شده است و از عروض همین مرا کفایت می‌کند.

اکنون کارنامه‌ی عروضی نجفی پیش روی ما گشوده است: مقوله‌ی اختیارات شاعری که بعدها بازنگری اساسی در آن کرده است، تبیین قواعد وزن دوری، تعیین رکن‌های عروضی، ویژگی‌های ذو وزنین، طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی به همراه استخراج و جمع‌آوری شواهد شعری، برای ۵۷۵ وزن در کتاب طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی و دایره‌ای که تا ابد به نام او ثبت شده است. بی‌تردید در دهه‌ها و سده‌های آینده، عروض‌آموزان و پژوهشگران این حوزه، بیش از نسل ما، وام‌دار زحمات استاد ابوالحسن نجفی عروضی خواهند بود.

 

 

http://www.bookcity.org/detail/17436