تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : سه شنبه 9 بهمن 1397 کد مطلب:17465
گروه: یادداشت و مقاله

نجفی مترجم و ویراستار

میراث نجفیِ مترجم به نسل و نسل‌های بعد کمابیش منتقل شد و مترجمانی، هرچند اندک، برخاستند که ترجمه را به معنای شایسته‌اش می‌شناسند ولی نجفیِ ویراستار مغبون ماند.

نجفیِ مترجم هر کتابی را ترجمه نمی‌کرد. شهرت نویسنده یا بردن جایزه‌ی نوبل در انتخاب کتاب تأثیری نداشت. آنچه نزد او اهمیت داشت دیدگاه و حرف نویسنده و البته نزدیکی به جهان‌بینیِ خودش بود. بر هر کتابی هم که ترجمه می‌کرد مقدمه‌ای نغز می‌نوشت که البته ترجمه از ویکی‌پدیا نبود و حاصل مطالعه‌ی عمیق خود او بود. نجفی نمونه نبود، استثنا بود. کتاب‌خوانانِ نسل قبل هم نامِ مترجمان بسیاری را روی جلد کتاب‌ها می‌دیدند، ولی فقط نام نجفی و چند تن دیگر بود که خیالشان را از بابت ترجمه و سلامت متن راحت می‌کرد. تسلط او به زبان عامیانه و زبان کهن و امروز زمینه را برای تغییرِ لحن شخصیت‌ها و احساساتشان در داستان‌ها و نمایشنامه‌ها فراهم می‌کرد. کنایه‌ها و ضرب‌المثل‌ها و زبانزدها را می‌شناخت و آن‌ها را در جای مناسب به‌کار میبرد.

نجفیِ ویراستار دقیق و سخت‌گیر بود، بااین‌همه سلیقه‌ای ویرایش نمی‌کرد. زمینه را برای بروز قلم مترجم باز می‌گذاشت. بااین‌حال، گاهی هم متن را بازنویسی می‌کرد. نمونه‌اش سقوط کامو، ترجمه‌ی شورانگیز فرخ است که عملاً بازنویسی‌اش کرد، ولی هر کجایش که ترجمه‌ی مترجم را کافی و درست دیده بود دست به آن نزده بود. مراتب زبان را می‌شناخت و زبان کهن را از زبان امروز بازمی‌شناخت. نمونه‌اش یکلیا و تنهایی او نوشته‌ی تقی مدرسی است که نجفی بخشی از تعبیرهای غیرکهنِ متن را تبدیل به تعبیرهای کهن کرد.

میراث نجفیِ مترجم به نسل و نسل‌های بعد کمابیش منتقل شد و مترجمانی، هرچند اندک، برخاستند که ترجمه را به معنای شایسته‌اش می‌شناسند ولی نجفیِ ویراستار مغبون ماند. آنچه از ویرایش در میان نسل امروز رایج شده با آنچه او از سرآمدانش بود زمین تا آسمان تفاوت دارد و نوویراستارانِ امروز غالباً فقط دنبال کم‌ و زیاد کردن فاصله‌ها و تصحیح رسم‌الخط و چند خطای زبانی مشهورند. بااین‌حال، نومید نباید بود. هنوز هم می‌توان ویرایش را با آموزش صحیح به دوران طلایی آن در ایران بازگرداند.

شایسته است جایزه‌ای را که به نام آن انسان بزرگ تدارک دیده‌اند مغتنم بشماریم. جایزه‌های فرهنگی، اگر سنجیده و سالم نباشند، غالباً در معرض دو آسیب‌اند: اگر دولتی باشند، چه بسا از آغاز، عده‌ای غیرخودی از فهرست حذف می‌شوند و اگر خصوصی باشند، چه بسا در پایان، عده‌ای خودمانی برکشیده می‌شوند. امیدوارم جایزه‌ی ابوالحسن نجفی، مثل بعضی از جوایز معتبر ایرانی، از این هردو آسیب مبرا بماند و هر سال با معرفی آثار برگزیده، معیاری برای بازشناختن ترجمه‌های خوب، در میان انبوه ترجمه‌ها، به دست دهد.

 

http://www.bookcity.org/detail/17465