تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
ایران:طرح پژوهشی «بررسی و بازخوانی دستنوشتههای نیما یوشیج» که از سال 93 در فرهنگستان زبان و ادب فارسی آغاز شد، اخیراً منجر به کشفی شد که دستاورد بیسابقهای در تاریخ شعر فارسی محسوب میشود. این کار پژوهشی روی اسناد و دستنوشتههایی انجام میشود که فرزند نیما در دهه هفتاد شمسی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی فروخته بود. بتازگی کتابی از سوی فرهنگستان منتشر شد بهنام «نوای کاروان» که دربرگیرنده نمونههایی از شعر بیوزن نیماست، چیزی که در گذشته نه تنها سابقه انتشار نداشته بلکه افکار عمومی و حتی صاحبنظران حوزه شعر هم از وجود شعر بیوزن در کارنامه نیما اطلاعی نداشتهاند. حتی شاگردان نیما و آنها که خودشان بعدها شعر بیوزن نوشتند، از وجود چنین نمونهشعرهایی از میان آثار نیما سخن نگفته بودند. درباره این شعرها و تجربه گردآوری آنها و اصولاً «نوای کاروان» با سعید رضوانی، گردآورنده کتاب، گفتوگو کردیم.
آنچه در کتاب «نوای کاروان» اهمیت دارد، بیش از آنکه
انتشار شعرهای جدیدی از نیما باشد، ارائه شعرهای بیوزن اوست. انگیزه شما هم از
انتشار این کار توجه دادن بههمین جنبه بیسابقه بود یا قبل از کشف آنها هم قصد
چاپ شعرهایی از او را داشتید؟
از نظر خودم هم مهمترین نقطه قوت کتاب من همین اتفاق بیسابقه
ادبی است. نه تنها کسی تاکنون شعر بیوزن از نیما ندیده است، بلکه هیچ کس خبری هم
از اینکه نیما شعر بیوزن داشته، نداده بود. میدانیم که آنچه راه دستهای بزرگ از
پیروان نیما را از او جدا میکند، این است که آنها به سمت بیوزنسرایی رفتند و میدانیم
که نیما حتی در جاهایی موضعگیریهایی هم علیه شعر بیوزن و قافیه داشته است. منبع
این شعرها و همه شعرهایی که من در این کتاب و کتاب پیشین بهنام «صد سال دیگر» چاپ
کردم، همه دستنوشتههای نیما یوشیج، محفوظ در فرهنگستان زبان و ادب فارسی است،
یعنی همانهایی که شراگیم یوشیج در دهه هفتاد به فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فروخت. این را هم اضافه کنم که در تصحیح اشعار دفتر «صد سال دگر» آقای دکتر مهدی
علیایی مقدّم با من همکاری داشتهاند.
یعنی نسخه دیگری از این اسناد جز فرهنگستان در جای دیگری
مثلاً نزد آقای سیروس طاهباز موجود نبوده؟
نمیدانم آقای سیروس طاهباز با کدام نسخهها کار کردند.
میدانم که ما در کتابخانه فرهنگستان شمار بسیار بالایی از اسناد و دستنوشتههای
نیما را داریم که از جمله شامل بخشی از اشعار نیماست. من از میان آنها این اشعار
منتشرنشده را در قالب کتاب گردآوری کردم و پیشتر هم با همکاری دکتر علیایی مقدّم
دفتر اول از اشعار منتشرنشده نیما یوشیج را منتشر کرده بودیم. اینکه آقای طاهباز چه
چیزی در اختیار داشتند و چه چیزی نداشتند، از حیطه اطلاعات من خارج است و نمیتوانم
در مورد آن نظری بدهم.
شما به سبب کاری که انجام میدهید، مدتی با این اسناد
سروکار داشتهاید. جدای از مسأله وزن، آیا ویژگی زیباییشناسانهای هم در این
شعرهای بیوزن نسبت به کارهای موزون نیما دیدید که بتواند وجه تمایز این کارها در
بوطیقای شعری نیما باشد؟
من در این کتاب دو نمونه از بیوزنسراییهای نیما ارائه
دادهام. یکی از آنها شعری است بهنام «نوای کاروان» که من اسم این شعر را روی
کتاب گذاشتم. «نوای کاروان» شعری است که به سیاق شعر سنتی، در عروض سنتی،
شروع میشود و با سطرهایی بدون وزن ادامه پیدا میکند و با وزن نیمایی به پایان میرسد. بنابراین در این
شعر، نیما سه نظام وزنی را کنار هم نهاده است. شعر دوم شعری است بهنام «تو با
منی» که تماماً بیوزن است. اینکه آیا نمونههای دیگری هم از اشعار بیوزن در میان
اسناد یافت خواهد شد یا نه هنوز نمیدانم و ادامه کار پژوهشی ما روی این اسناد آن
را مشخص خواهد کرد. به هر حال کتابهای «نوای کاروان» و «صد سال دگر» که پیشتر
منتشر شد، ماحصل کار پژوهشی ما تاکنون هستند.