تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
دهمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی عبید زاکانی به بررسی شگردهای طنزپردازی در آثار عبید زاکانی و کارکردهای ارتباطاتیِ آن اختصاص داشت که چهارشنبه پانزدهم اسفندماه با سخنرانی دکتر الهام باقری در مرکز فرهنگی برگزار شد. در این درس گفتار، شگردهای طنزپردازی تعریف و چهار نمونه شگرد در آثار عبید زاکانی، به کارکردهای ارتباطاتیِ آن در رسانه، سیاست، مذاکره، مصاحبه و مناظره، روابط شغلی، عمومی، اجتماعی و عاطفی پرداخته شد.
باقری سخنانش را با این مساله که طنز تاثیرگذارترین، ماندگارترین، کاربردیترین و رسانهایترین اثر حوزه زبان است، آغاز کرد و گفت: طنز در گفتار پایانی فرد شکل میگیرد گفتاری که در حوزه ارتباطات برای خود یک گفتمان ایجاد میکند. همچنین طنز یک فضای ارتباطی است و اگر ارتباطات وجود نداشته باشد، طنز هم وجود ندارد. طنز بالاترین سطح ارتباطی را نسبت به دیگر گفتمانها دارد و شناخت شگردهای آن، به هر انسان در فضای ایجاد ارتباط کمک میکند با بهترین شیوه، گفتوگو را پیش ببرد.
شگردهای انتخابیِ این پژوهش («اما»، ایهام»، «استفهامانکاری»، «شخصیتسازی») به چهار موضوع متفاوت در طنزپردازی اشاره دارد: اجتماع هنرمندانهی نقیضین در سطح یک واژه و با دو گفتمان متفاوت، اجتماع هنرمندانهی نقیضین در سطح یک واژه و دو یا چند مفهوم متفاوت، اجتماع هنرمندانهی نقیضین در سطح یک جمله با دو یا چند معنای متفاوت، اجتماع هنرمندانهی نقیضین در سطح یک روایت از شخصیتی ساخته و پرداختهی هنرمند. نتیجهی چنین پژوهشی، میتواند در حوزهی ارتباطات ابزاری به دست کاربر بدهد، تا سطح ارتباطیِ خود را ارتقا بدهد و پیامش برای مخاطب تأثیرگذارتر باشد.
حافظ عفت کلام را رعایت میکند اما عبید نه!
حکایتی که عبید هفتصد سال پیش گفته شده، هنوز تکرار میشود و باز هم لبخند به لب افراد میآورد. از ویژگی طنز این است که تعاریف فراوانی از طنز شده و ویژگیهای بسیاری برای آن گفته شده است، اما یکسری ویژگیها در این تعاریف مشترک است یکی اینکه طنز دو وجهی است و ظاهری دارد که ما را میخنداند، ولی در درون خودش باطنی دارد که تلخ است و درد ایجاد میکند و تعمقبرانگیز است. فرق عبید با حافظ این است که حافظ عفت کلام را رعایت میکند اما عبید اینگونه نیست. یکی دیگر از ویژگیهای طنز چندلایه بودن طنز است یعنی در ظاهر یک سخن و در درون خود در چند لایه حرفهای دیگری دارد.
گل آقا در نشریه طنزش به این نکته اشاره کرده بود: «یک زبان دارم دو تا دندان لق / میزنم تا میتوانم حرف حق» که تلفیق شیرینی و تلخی درهم است. از دیگر ویژگیهایی است که در طنز اتفاق میافتد. همچنین طنز منتقد است و یکی از ابزارهای نقد اجتماعی، سیاسی، فلسفی و... است. ویژگی دیگر طنز آموزنده بودن آن است به این معنی که طنز برای تخریب نیامده بلکه برای اصلاح، بازسازی و ساختن آمده است. طنز بیشتر عفیف است یعنی خشونت کلام ندارد و رکیک سخن نمیگوید. همین ویژگی باعث تمایز طنز، هزل و هجو میشود. طنز در حوزه ارتباطات ویژگیهای بسیاری دارد که یکی از این ویژگیها تاثیرگذاری طنز است. هجو عفت کلام را رعایت نمیکند.
عبید شخصیتهای تاریخی را به زبان طنز وارد آثارش کرد
«اریک برن» بر این باور است که طنز یک بازی است و این طنز دربردارنده تئوریهای بازی است. عبید نیز سرسلسله شخصیتسازی است. عبید در آثارش از شخصیتی با نام تلخک بهره میگیرد و به شکلی از این شخصیت سخن میگوید که به نظر میرسد که خود عبید است. به این معنی که عبید سخنهایی که تمایل داشته بگوید و نمیتوانسته آن را بیان کند به زبان تلخک مطرح کرده و یک جایگاه والایی برای خودش ترسیم کرده است.
عبید ابزار طنز را خوب شناخته و توانسته از آن در حوزه ارتباطات بهرهگیری کند، متنی که ماندگاری پیدا میکند و تکرار میشود، بهگونهای همان ارتباطات است یعنی رسالت رسانهای دارد و برای عبید زاکانی این رسالت در هشتصد سال همچنان مانده است. عبید زاکانی شخصیتهای واقعی تاریخی در روزگار خود را به زبان طنز وارد آثارش کرده و برای آنها هجو، هزل و طنز گفته است. هر شاعری در آن روزگار جرات این کار را نداشته و این کار بسیار عجیبی است. حتی حافظ هم طنز سخن خود را پنهان کرده اما عبید راحتتر درباره نام انسانها و شخصیتهای مهم سخن میگوید و در این زمینه نقد هم دارد.
عبید داستانگو و طنز عبید هوشمند است
ماندگاری از ویژگیهای دیگر طنز عبید است. متن آثار عبید ماندگار و رسانهای است به این معنی که ما با تکرار متن او، یک رسانه میشویم و در واقع ما عبید هستیم و کاری کردهایم که در گذر تاریخ با هر بار پژوهش در زمینه وی را وارد حوزه ارتباطات میکنیم. باید به این نکته نیز اشاره کنم که طنز عبید آنقدر هوشمند بوده که برای ماندگاری تنها از طنز بهره نگرفته است بلکه چند ابزار کنار هم چیده است. نخست اینکه عبید داستانگو است و داستان گفتن نیز ارتباط ایجاد میکند. دوم اینکه او از شعر استفاده کرده که به باور بسیاری از بزرگان تاثیرگذارترین بخش کلام است. شعر نیز توانمند است و رسالت رسانهای دارد.
طنزنویسی عبید، شگردهای بسیاری دارد. چهار ویژگی استفاده از کلیدواژه اما، ایهام، استفهامانکاری و شخصیتسازی در طنز عبید کاربرد ویژهای دارد. چهار ویژگی در طنز عبید وجود دارد نخست کلیدواژه با دو گفتمان متفاوت، دیگری در حد واژه با دو مفهوم متضاد و متفاوت، بخشی دیگر به جمله با دو معنی متفاوت اختصاص دارد و دیگری شخصیتی که عبید ساخته و با شخصیت ظاهری آن تفاوتهای بسیاری دارد. کلیدواژه «اما» در رسانه، سیاست، ادبیات بسیار استفاده میشود. عبید در بهرهگیری از کلیدواژه «اما» مهارت بسیاری دارد.
ایهام یکی دیگر از شگردهای عبید در طنز است
واژه «اما» در «خلاقالاشراف عبید آمده است. در اخلاقالاشراف دو گفتمان در دو مفهوم و دو جای مختلف اتفاق میافتد و بعد بسیار تنبیهکننده و آگاهیدهنده است. اما طنز عبید با متن رسانه فرق دارد. یکی دیگر از شگردهای عبید در طنز، ایهام است که به نسبت کلیدواژه «اما»، کمتر در رسانه استفاده میشود. هرچند بسیاری از بزرگان علوم ارتباطات مدرن در جهان میگویند بهترین تیترهای خبری، تیرهای رمزآلود و طنزآلود است که منظور از رمزآلود بودن همان داشتن ایهام است. استفهامانکاری یکی دیگر از شگردهای عبید در طنز است. عبید این بازی را بسیار دارد و از استفهامانکاری بهره زیادی برده است.
از عبید چیزی برای ما باقی نمانده بلکه تنها یک متن، جمله و واژه و حرف از او داریم و در این زمینه درمییابیم که عبید از ابزارهای ارتباطی طنز درست استفاده کرده است. عبید توانسته از هفتصد سال پیش، در گذر زمان به قرن بیست و یکم برسد و در جمعی از ما خوانده شود و تأثیر بگذارد. یکی از ویژگیهای طنز این است که بر گستره مخاطبان تأثیر میگذارد و هوشمندی عبید این است که از این ابزار بهره گرفته است. به یک نکته دیگر هم باید اشاره کنم که متاسفانه در ایران نظریهپرداز طنز نداریم اما تولید طنز بسیاری وجود دارد، چنانکه اگر بخواهیم تاریخ طنز ایران را بنویسیم، نمیتوانیم بگوییم کجا آغاز راه است. بهدرستی که از زمان خیام تا روزگاران معاصر، طنزپردازان بسیاری داریم که عبید یکی از آنها بهشمار میآید، فردوسی نیز در شاهنامه سترگش که زبانی رسمی و حماسی دارد گاهی در سخنانش طنز هم دیده میشود.