تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
دکتر محمد مقدم (۱۲۷۸ـ ۱۳۷۵) استاد زبانهای ایران قبل از اسلام و بنیادگذار رشته زبانشناسی در دانشگاه تهران، در سال ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ سه دفتر از شعرهای نوگرایانه خود را منتشر کرد. این دفترها با توجه به اینکه شاعر از هنجارهای موسیقیایی و محتوایی شعر سنتی خارج شده بود از نظر تاریخ شعر نو در ایران بسیار اهمیت دارد. به تازگی کتاب «محمد مقدم: شاعر و زبانشناس» به کوشش کامیار عابدی منتشر شده است. این کتاب علاوه بر معرفی محمد مقدم، سه دفتر شعر راز نیمشب، بانگ خروس و باز گشت به الموت را در بر میگیرد. بخش پایانی کتاب نیز به تحلیل زبانشناختی آثار این شاعر اختصاص دارد. به همین مناسبت گفتوگویی کردهایم با کامیار عابدی که در ادامه آن را خواهید خواند:
در ابتدا باید پرسید محمد مقدم کیست؟
دکتر محمد مقدم استاد زبانشناسی و استاد زبانهای باستانی در دانشگاه تهران بود. رشته تخصصی من این حوزهها نیست، اما چون به تاریخ شعر و تحلیل شعر معاصر علاقه دارم به ایشان پرداختهام و دلیل اینکه به ایشان پرداختم این بود که شعرهای ایشان از لحاظ تاریخ شعر بسیار مهم است. در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ سه دفتر شعر کوچک منتشر کرد و این سه دفتر از نظر اینکه یکی از اولین گامهایی است که یک شاعر ایرانی برمیداردتا از عروض سنتی بیرون بیاید و وارد شعر آزاد شود. در بخشی از این شعرها محمد مقدم بین عروض سنتی و عروض جدید در رفت و آمد است و در بخشی از شعرها هم اولین نشانههای شعری که ما به اشتباه با نام شعر سپید میشناسیم و معمولاً باید به ن آن آن شعر منثور یعنی شعر به نثر بگوییم، این شعرها دیده میشود. از این نظر یک نوع پیشگامی در شعر محمد مقدم دیده میشود و چون دفترها در دسترس نبود، آنها را در کتاب محمد مقدم در دسترس قرار دادم و تلاش کردم ضمن تحقیق در زندگی و آثار ایشان چه در حوزهی ادبیات و چه در حوزهی تاریخ و فرهنگ اطلاعاتی را در دسترسمخاطب قرار دهم.
دربارهی زمینههای فکری، ادبی و تاریخی محمد مقدم کمی توضیح دهید.
دکتر محمد مقدم دلبستگی خاصی به حوزه زبان فارسی داشت و تلاش خاصی هم در این زمینه کرد و در ترجمهها و مقالههایی که نوشته است تلاش کرده تا علاقمندان به این حوزه را چه در دانشگاه و چه بیرون از دانشگاه به فارسینویسی هدایت کند و آنها را متوجه ظرافتهای زبان فارسی و تواناییهای این زبان در حوزه تلطیفسازی کند و همچنین با توجه به اینکه با زبانهای ایران قبل از اسلام آشنایی داشت تلاش میکرد که قسمتهایی از زبانهای باستانی را که قابل درک در زبان فارسی کنونی ما است به صورت خلاقانهای تصویرسازی استفاده کند و یکی از مهمترین نمونههای آن ساختن کلمهی ویرایش، ویراستار، ویراستن است که از زبان پهلوی گرفته و در زبان فارسی استفاده کرده است. نمونههای چنین کار خلاقانهای در کارهای دکتر مقدم کم نیست و من بخشی از این لغتها را در پایان کتاب آوردهام.
در این کتاب با دو محتوای مهم روبرو هستیم، یک بخش محمد مقدم شاعر و بخش دیگر مقدم زبانشناس، او از جمله کسانی بود که مرزهای شعر کهن را شکست و از قالبها بیرون آمد این موضوع از لحاظ تاریخ شعر معاصر اهمیت دارد، اما در بخش دیگر مقدم زبانشناس است، چه نکتهای از مقدم زبانشناس برای شما اهمیت دارد که در کتاب به آن اشاره کردید؟
من به خودم جسارت نمیدهم در مورد دکتر مقدم زبانشناس صحبت کنم بهخصوص که پژوهشگران حوزه زبانشناسی هم هستند ولی چون احساس کردم که کتاب بدون پرداختن به مقدم زبانشناس کامل نمیشود و باید تکمیل شود تلاش کردم که آثار مختلفی را که ایشان نوشتند چه به صورت مقاله، چه به صورت ترجمه و چه به صورت کتاب مرور کنم و تمام آرای ایشان را در این کتاب بیاورم. بخشی از آرای ایشان در حوزهی تاریخ فرهنگی زبان است و در این حوزه ایشان بر این عقیده هستند که زبان فارسی در منطقه خاورمیانه از دوره پارسی باستان تا زبان پهلوی موجب اهمیت و نفوذ در زبانهای دیگر منطقه بوده است و زبانهای دیگر منطقه کلمه و ترکیبات مختلفی را از زبان فارسی باستان و از پهلوی گرفتند و در کنار زبانهای دیگر به شکل تغییر یافته در کنار آن زبانها استمرار پیدا کرده است. البته عدهای معتقدند این نظر افراطی است از جمله در مجلهی زبانشناسی این موضوع تأکید شده. عدهای دیگر معتقدند که نظرهای مقدم افراطی نیست و نمونههایی از این موضوع وجود دارد. دکتر مقدم بعد از اینکه از دانشگاه پرینستون فارغالتحصیل شد و برگشت شعر را کنار میگذارد و صرفاً به تحقیقات ایرانشناسی و زبانشناسی و زبانهای باستانی میپردازد و بعد از این دوره هیچگونه شعری از دکتر مقدم ندیدم و تلاش کردم از مجموعههای شخصی و خانواده ایشان چیزی پیدا کنم ولی به نتیجهای نرسیدم. احتمالاً شعری نگفته است و تمام همّ و غم خود را در حوزه زبان شناسی و زبان فارسی و تدریس این رشته در دانشگاه تهران صرف کرد و دیگر شعر نگفت. در آن دوره تاریخی کارش از نظر تاریخ شعر مهم است و شاید کسی الان این شعرها را بگوید اهمیت زیادی نداشته باشد ولی چون در آن دوره تاریخی این شعرها گفته شده است بسیار اهمیت دارد و البته از نوشتههای او برمیآید که ذوق شعر داشته است چون کسی که با زبان کار دارد حتماً ذوق شعری هم دارد ولی دیگر ذوق شعری را صرف شعر گفتن نکرده است.