تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
با لاینحل ماندن مسالهی دو شرکت شهر کتاب و رویداد مهندسی صبا با وزارت راه و شهرسازی بر سر خانهی وارطان، عصر دیروز، اول دیماه، مهدی فیروزان و علیرضا بهزادی، مدیران شهر کتاب و صبا، نشستی خبری را در خانهی وارطان برگزار کردند.
فیروزان و بهزادی در این نشست گفتند که بعد از بیش از یک سال دوندگیهای بیحاصل میخواهند صدای خود را به گوش مردم و مسئولان برسانند و بدین وسیله از وزیر راه و شهرسازی بخواهند تا برای حل مسائل اقدام کند.
در انتهای این گفتوگوی خبری، فیروزان گفت: چون دوستان من در دولت به من گفتهاند که به وزیر راه و شهرسازی انتقاد نکنم، از ایشان خواهش میکنم مسالهی ما را زودتر حل کنند. من گمان میکنم مشکل، رویکرد فرهنگی ما است. شهر کتاب متعلق به ملت است؛ اما ممکن است وزارتخانه متعلق به طیفی خاص باشد. مشکل ما این است که مستقلیم و وزارتخانه میخواهد استقلال ما را از بین ببرد. در کشوری که قرار است مدیرانش مدبر باشند و عقلانیت و خلاقیت داشته باشند، این طرز رفتار، نامی جز اتلاف منابع ندارد. تیم وزارتی به جای گرهگشایی، گره بر گره افزودهاند. امروز ما دنبال دادخواهی هستیم.
پروژهی «خانهی وارطان» را شهر کتاب با کمک شرکت «رویداد مهندسی صبا» در ۱۳۹۶ شروع کرد. فیروزان با بیان نکتهی فوق، سخنانش را اینطور آغاز کرد: این ساختمان را که حالت فرسوده داشت، وزارت راه و شهرسازی خریده بود. ما در زمان وزارت آقای آخوندی با وزارت راه و شهرسازی توافق کردیم که اینجا را مرمت و بازسازی کنیم و به آن کاربری فرهنگی و هنری بدهیم. زمینههای بازسازی بسیار بود و ما مبالغ زیادی را برای احیای این خانه هزینه کردیم. شرکت «مادرتخصصی عمران بهسازی» که اکنون نامش به «شرکت عمران و بهسازی شهری ایران» تغییر کرده، به ما قراردادی داد با عنوان «قرارداد مدرنسازی بهرهبرداری و اهتمام» که الان موجود است. هدف آن قرارداد «مدرنسازی و نوسازی بافتهای فرسوده» بود. قرار شد ما اینجا را بازسازی کنیم. ما هم یک طرح فرهنگی بزرگ ارائه کردیم؛ طرحی که شامل خانهی گفتمان معماری بود که نشستهای آن در طبقههای اول و دوم اینجا برگزار میشد. با درست شدن سالن اجتماعات و تامین تجهیزات صوتی، برنامهریزی برای برنامههای متعدد و متفاوت شروع شد. طبق این قرارداد که هیچ وقت امضا نشد و طبق نامههای گوناگونی که وزارتخانه در اختیار ما قرار داد، ما حق بهرهبرداری از اینجا را پیدا کردیم.
فیروزان در ادامه با اشاره به موقعیت خانهی وارطان در نزد معماران و اهل فرهنگ و هنر خاطرنشان کرد: در واکنش به اتفاقات این چند روز اخیر معماران و شهرسازان بسیاری از تعطیلی خانهی وارطان گله کردهاند زیرا اینجا خانهای شده بود برای معماران و شهرسازان. همزمان که نمایشگاههای گوناگونی در این ساختمان برگزار میشد، ما هم مشغول بازسازی قسمت دیگر حیاط بودیم. ما میخواستیم در این قسمت از خانهی واطان عرصهای جدید را برای فعالیتهای شهر کتاب تعریف کنیم. شهر کتاب که طبق اساسنامهاش موسسهی غیرانتفاعی و عامالمنفعه است تا کنون در زمینههای ادبیات، کتاب، نقد کتاب و نقد موسیقی فعالیت کرده است. در خانهی وارطان قصد ما این بود که وارد فعالیت در زمینهی هنرهای تجسمی شویم. قرار ما این بود که اینجا علاوه بر کتاب و موسیقی، در زمینهی گالری مجسمه، گالری نقاشی و ارائهی هنرهای نمایشی هم فعال باشد. حتی برای گروههای جوان که از بودجهی کافی برخوردار نیستند، پیشبینی استودیو را کردیم و بخشی از تجهیزات استودیو هم خریداری شد و در همین حیاط، کارگاههایی برگزار کردیم.
وی با تصریح بر این نکته که «برای بخش خصوصی، مثل ما، شخصیت وزاتخانه، یک شخصیت حقوقی است» افزود: فرقی نمیکند چه کسی وزیر باشد. وزیر، معاونان و مدیران کل حق ندارند امضاهای مسئولان پیشین را نقض کنند و قرارهای آنها را نادیده بگیرند. ما نامههایی داریم که وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران و بهسازی شهری تهران نوشتهاند. طبق این نامهها شرکت مادرتخصصی به شهر کتاب نمایندگی داده که ما اینجا را به خانهی وارطان بدل کنیم. این نامهها به فروشگاههای زنجیرهای شهر کتاب، به وزارت بازرگانی، به وزارت نیرو، به وزارت ارشاد و به ثبت شرکتها داده شده و حتی سند اینجا به ما داده شد تا بتوانیم هر جا که میرویم با ارائه کردن آن رضایت مالک را از فعالیتهای خود نشان بدهیم. معاون وقت عوض شدند و معاون بعدی، آقای مهندس عشایری، آمدند. من خدمت ایشان رسیدم و خواهش کردم تکلیف ما را روشن کنند. پرسیدم آیا ما میتوانیم به فعالیتهایمان ادامه بدهیم؟ ایشان در حضور همکاران من گفتند بله شما به فعالیتهای خودتان را در اینجا ادامه بدهید. علت امضا نشدن قرارداد در آن زمان این بود که از ما به عنوان یک برند فرهنگی که استانداردهای جهانی این عرصه را رعایت میکند، خواستند تا برای ۸۰ خانهی دیگر در سراسر ایران طرح بدهیم که ما طرح این ۸۰ خانه را هم دادیم. این طرح شامل ترکیبی بود از فروشگاههای کتاب، سیدی، محصولات فرهنگی، گالری، گلخانه، صنایع دستی در کنار امکان برگزاری نشستهای متعدد.
مدیرعامل شهرکتاب با اشاره به اینکه «تمام کارهای ما در این ساختمان با هماهنگی مدیران و معاونان وقت انجام شده و اینجا با حضور وزیر وقت، آقای آخوندی افتتاح شده است» گفت: در روز حضور آقای آخوندی، ایشان با ابراز رضایت از روند کار ما، خواستند تا این طرح را در شهرهای دیگر هم گسترش دهیم. آقای عشایری هم تاکید کردند که ما از این گروه برای شهرهای دیگر هم طرح خواستهایم. شرکت صبا و شرکت شهر کتاب، برای تجهیز و آمادهسازی اینجا بیش از سه میلیارد تومان، به ارزش پول وقت، هزینه کردهاند. قرار بود ما به ازای هزینهای که میکنیم، زمان بهرهبرداری داشته باشیم. ما حین بحثهای تخصصی بر روی قرارداد، خصوصا روی زمان بهرهبرداری بودیم که آقای عشایری گفتند میخواهند خانهی وارطان را به مزایده بگذارند. تمام اسناد ما دال بر این است که وزارتخانه اجازه داده است که در اینجا حاضر شویم. همهی طرحهای ما با شماره در وزارتخانه موجود است و همگی بررسی شدهاند. معاونان و مدیران وقت بارها به اینجا برای بازدید آمدند و روند کار ما را تایید کردند. آقای آخوندی گفتند مزایده حالت جدی ندارد و چون شما سرمایهگذار اینجا هستید، میتوانید بمانید. ما حتی پرسیدیم که اگر به هر مصلحت و منفعتی شما ما را انتخاب نکردید، تکلیف چیست؟ گفتند ما همهی هزینههای شما را برمیگردانیم. درست ده روز قبل از برگزاری مزایده، من و مدیر خانهی وارطان خدمت آقای عشایری رسیدیم و گفتیم در پیشنویس مزایده نوشته نشده که نفر برنده باید هزینهی نفر قبلی را پرداخت کند. گفتند چیزی نیست و خیالتان راحت باشد؛ مدیریت خانهی وارطان با شما و شرکت صبا خواهد بود. صبا مجموعهای از فضاهای گفتمانی را ایجاد کرده بود که در زمینهی معماری و شهرسازی در منطقه بینظیر است. تصمیم بر این بود که استارتاپهای معماری و شهرسازی در این ساختمان جمع شوند. طرحهای زیادی در این خانه اجرا شد و نسل جوان استقبال خوبی از برنامههای ما کردند. خانهی وارطان اولین خانهی فرهنگی ایران است که بدون نقص، نه در طرح که در عمل، همهی فعالیتها را پوشش داده است. ما در اجرای برنامهها همهی ضوابط وزارتخانه و شهر کتاب را لحاظ میکردیم. گالری خانهی وارطان خیلی زود بین مهمترین گالریهای ایران قرار گرفت و امسال هم جایزهی هویت بصری سرو نقرهای دو سالانهی گرافیک ایران به خانهی وارطان داده شد. میزان دقت علمی و دقت اجرایی اعمال شده در این مجموعه بینظیر است.
فیروزان در ادامه تاکید کرد: وقتی وزیر وقت به ما میگوید که با قدرت ادامه بدهیم؛ وقتی معاونان وقت و اعضای هیأت مدیرهی شرکت مادر تخصصی به ما میگویند که با قدرت ادامه بدهیم، معاون عوض میشود و معاون جدید هم همان حرف را تکرار میکند، در هزینه کردن دچار تردید نمیشویم. حتی ما پرسیدیم که اگر بنا است مدیریت اینجا از ما گرفته شود، دیگر برای خانهی وارطان هزینه نکنیم که در جواب گفتند نه شما به کارتان ادامه بدهید. رسیدیم به نوشتن اسناد تعریفی مزایده. همهی فضاهای تعریف شده در اسناد تعریفی مزایده، مثل گالری، کافهکتاب، محل گفتوگو و گلخانه را ما نوشتهایم. خانهی وارطان صاحب اولین کافهکتاب واقعی جهان است. در کافهی ما همزمان دو منو ارائه میشد و اگر مشتری اقدام به خرید کتاب میکرد، برای منوی خوراک، از ده تا پانزده درصد تخفیف برخوردار میشد. ما این طرح را به یونسکو دادیم، یونسکو آن را پذیرفت و به زودی در پاریس اجرا میشود.
فیروزان با اشاره به روند اجرایی مزایده گفت: مزایده برگزار شد. مزایده معمولا سه پاکت دارد. پاکت اول پاکت تعاریف است. پاکت دوم ارزیابی صلاحیت است و پاکت سوم، قیمت. غیر از ما، پنج نفر در مزایده نشسته بودند که هیچ یک فرهنگی نبودند. همه یا از قسمت مالی بودند یا معمار و شهرساز. این اولین ایراد مزایده بود. در این مزایده در بخش ارزیابی پرسیده بودند چه تعداد پرسنل داریم؟ چه مقدار سابقهی فعالیت فرهنگی داریم و چه مقدار رویداد فرهنگی برگزار کردهایم؟ چقدر برای حوزهی فرهنگ هزینه کردهایم؟ در برابر پنج شرکت دیگر، ما را با ۲۵۰۰ کارمند و ۱۳۷۰ رویداد فرهنگی، در ارزیابی کیفی و تخصصی رد کردند.
وی در پایان سخنانش گفت: شهرکتاب در هیچ حادثهای ابراز نظر نمیکند؛ چون ما اقتصاد فرهنگ هستیم و باید چتری باشیم که همهی مردم و جریانهای فکری و فرهنگی را پوشش بدهیم. ما چندین ماه است که در اتاقهای مدیران سرگردانیم و میگوییم حالا که ما در مزایده پذیرفته نشدهایم، هزینههای ما را برگردانید. از روز اول گفتند که میدهیم. در طول بیش از یک سال، بارها تقاضا کردهام پولی را که ما به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی هزینه کردهایم به ما برگردانید. استنباط من این نیست که آقایان پول ندارند. از نظر حقوقی هم کسی نمیتواند اینجا را از ما بگیرد؛ چون به محض استقرار شما در یک جا، دیگری باید نادرست بودن حضور شما را اثبات کند. من میخواهم احقاق حقم به گوش مدیران برسد. ما بیش از یک سال است که در راهروهای وزارتی سرگردانیم. برای اینکه ما اینجا را به برندهی مزایده تحویل بدهیم، باید وزارتخانه هزینههایی را که ما انجام دادهایم و ایشان تایید و امضا کردهاند، به ما برگردانند، و تعلل آنها در بازپرداخت باعث شده برندهی مناقصه، خانم منیژه حکمت هم از ما گلایه کنند. ما اگر اینجا را تخلیه کنیم، قطعا نخواهیم توانست مبلغ هزینههایی را که برای مرمت و احیای اینجا کردهایم پس بگیریم. وزارت هم جلوی کار ما را گرفته و هم باعث شده برندهی مناقصه نتواند کارش را شروع کند. جا دارد من از دکتر ایزدی تشکر کنم که پای قولهاشان ایستادند و هرجا لازم بوده با بیان حقایق از ما دفاع کرد.
علیرضا بهزادی، مدیر شرکت رویداد مهندسی صبا هم گفت: سال ۱۳۹۴ دکتر آخوندی و دکتر ایزدی تصمیم گرفتند فضایی را بر گفتوگو و اتفاقات معماری، شهرسازی، جامعهشناسی و فرهنگی تاسیس کنند. صاحبان آن خانه که میتوانستند اینجا را تخریب کنند، با فرهنگدوستی تمام، اینجا را به شرکت عمران بهسازی فروختند که اسم آن اکنون به بازآفرینی تغییر یافته است. کلید اینجا را دکتر ایزدی در اختیار ما گذاشتند و من از آقای فیروزان به عنوان کسی که تجربهی کار در شهر کتاب و مدیریت فرهنگی دارند، درخواست کردم کنار ما باشند. متاسفانه در کشور ما گمان میکنند با تغییر مدیریت، باید اقدامات مدیران قبلی را متوقف کرد. ما دنبال محکوم کردن کسی نیستیم. ما میخواهیم این نهاد همچنان با همین روند به کار خود ادامه بدهد. قوانین چنین خانهای را باید بخش خصوصی تعیین کند، نه وزارتخانه. ما اینجا را به عنوان خانهای در آستانهی تخریب کامل تحویل گرفتیم و ساختیم. ما میخواهیم مدیران به ما از بالا نگاه نکنند و برای گفتوگو یک بار هم که شده به محل ما بیایند تا دور از فضاهای محافظت شده با هم مکالمه کنیم.