تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
اعتماد: قدیمیها تعریف میکردند وقتی بهار میشد، همه آدمها،
بهخصوص آنها که سن و سالی داشتند یا مریض احوال بودند، از اینکه سختی فصل سرما را
رد کردهاند و بار دیگر بخت یارند و نو شدن طبیعت را میبینند، شکرانه سر میدهند.
واقعیت این است که در گذشته بهویژه در روستاها و دهات و برای ایلات و عشایر
زمستان مثل حالا نبود، خیلی سخت میگذشت؛ نه از گاز و شوفاژ و گرما و رادیاتور و
حمام در خانه خبری بود، نه از امکانات پزشکی و درمانگاه، مواد غذایی به سادگی
امروز در دسترس نبود و با یک برف سنگین، همه راهها بسته میشد. اگر کسی بیمار میشد،
حسابش با کرامالکاتبین بود. برای داشتن تصویری از دشواری زمستان آن سالها مخصوصاً
در روستاهای ایران میتوان رمانهای محمود دولتآبادی بهویژه جای خالی سلوچ و کلیدر
را خواند. از این رو کسانی که زمستان را رد میکردند و به فصل گل و بلبل میرسیدند،
انگار هفت خان را سپری کردهاند.
سالی که گذشت هم برای ما ایرانیان، بیشباهت به زمستانهای
قدیمالایام نبود، از نوروز که با بارانهای شدید و سیلابها شروع شد و بعد از آنکه
فشارهای اقتصادی با افزایش تحریمها بیشتر شد، بهگونهای که از نیمه سال با گران
شدن بنزین اعتراضها صورت گرفت و... الخ. این روزها هم که نه فقط ایران بلکه همه
جهان درگیر ویروس کرونا شده و مردم سراسر دنیا با این بلای خودساخته دست و پنجه
نرم میکنند. خدا بهخیر کند. هنوز هیچکس نمیداند آخر و عاقبت ماجرا چه میشود و
سیر حوادث قرار است به کجا بینجامد. اما قطع یقین آن است که طبیعت بیتوجه به این مصائب
انسانی که اتفاقاً باعث و بانی همهشان خود بشر است، به کار خود مشغول است، درختها
در حال شکوفه دادن هستند، رودها پر آب میشوند، دشتها از علفهای نورس سبز میشوند
و حیوانات برخاسته از خواب زمستانی، به ادامه زندگی مشغول میشوند، ما آدمها باشیم
یا نباشیم.
فردریش نیچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰) فیلسوف آلمانی در بند هشتم بخش «پندها و خدنگها» از کتاب «غروب بتها: یا چگونه انسان با پتک فلسفهورزی کند» (۱۸۸۸) گزین گویه مشهوری دارد که بسیار شنیده و تکرار شده است: «آنچه مرا نکشد،
نیرومندترم میسازد.» مثل بیشتر تعابیر نیچه، به ویژه در این کتاب با آن عنوان فرعی،
کوبنده و تکاندهنده است، اما شاید الزاماً درست نباشد. یعنی نمیتوان با قطعیت
گفت که هر آن کس که یک مشکل و سختی را از سر میگذراند، از جانب آن مصیبت رویینتن
شده و دیگر از آن سوراخ گزیده نمیشود. مثلاً تا جایی که به بیماریها مربوط میشود،
تاکنون باور رایج این بود که کسی که به یک ویروس مبتلا میشود، دیگر دچار آن نمیشود.
کرونا عکس آن را نشان داد. یعنی متاسفانه بعید
نیست که کسی گرفتار آن شود و باز به دام چاله آن بیفتد. اما تعبیر نیچه از یک جهت دقیق و درست است.
ما سال سختی را از سر گذراندهایم و البته هنوز هم
گرفتار مصیبتهای آن هستیم. زمستان اوج این سختیها بود، دقیقاً مثل قدیم. برخی با
کمال تأسف این سختیها را دوام نیاوردند و خانوادهها و آدمهای زیادی مصیبتزده
شدند. خدا به همه ما صبر بدهد. اما آنها که
هستند، دستکم میتوانند از نظر ذهنی و در مواجهه با مشکلات قویتر شوند، آنها به
تجربه دریافتهاند زندگی آنقدر هم که تاکنون فکرش را میکردند، ارزش حرص و جوش
خوردن را ندارد. باید در لحظه زندگی کرد، مرگ را همواره فرارو در نظر داشت، با طبیعت
آشتی کرد و بیشتر به دیگران خوبی کرد. قبلاً خوانده و شنیده بودیم، اما حالا به
تجربه دریافتهایم که چون شکاریم یکسر همه پیش مرگ، پس بهتر است به کیفیت زندگی هم
فکر کنیم و تنها در پی جمع کردن مال و ستیزهجویی با خلق نباشیم. سال ۹۸ ما را با خودمان رویارو ساخت و به ما خاطرنشان کرد که سرنوشتمان
به یکدیگر و به طبیعت و هستی گره خورده و هیچکس به تنهایی رستگار نخواهد شد، پس
همه باید قوی شویم.