تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 4 مرداد 1399 کد مطلب:22215
گروه: یادداشت و مقاله

تصحیح غزلیات سعدی آسان نیست

متن سخنان کوتاه دکتر محمود عابدی درباره‌ی تصحیح کلیات سعدی در سال‌روز تولدشان:

متن سخنان کوتاه دکتر محمود عابدی درباره‌ی تصحیح کلیات سعدی در سال‌روز تولدشان:

 

در همین آغاز سخن از اقدام آقای محمدخانی، فاضل سخت‌کوش و مجد که دیرگاهی‌ست در کارهای فرهنگی استثنایی، کارهای فرهنگی مفید و مثمر و هدف‌دار به خوبی فعالیت دارند و جامعۀ فرهنگی را به انحاء گوناگون بهره‌مند می‌کند و از جمله در این‌جا یک کسی مثل ناچیز را از خلوت خود بیرون آورده و این امکان را فراهم می‌کند که من با مخاطبان عزیز صحبت کنم قدردانی می‌کنم. کار ایشان از هر جهت در این سال‌های اخیر مفید و همچنان که گفتم هدف‌دار بوده و بسیار کارهای خوبی انجام دادند. امیدوارم که این گفت‌وگو وقت عزیز بینندگان و شنوندگان گرامی را ضایع نکند.
آن‌چیزی که در این فرصت من می‌توانم به عرض برسانم گزارشی از کار این سال‌های اخیر است. من که در این سال‌ها و چندین سالی است که در تصحیح متون کارم را متمرکز کردم این سال‌ها به تصحیح کلیات سعدی پرداختم و کلیات سعدی که در این‌جا عرض می‌کنم منظورم کلیات بدون گلستان و بوستان است. گلستان و بوستان سعدی را مرحوم دکتر یوسفی به بهترین شکل و زیباترین صورت تصحیح و شرح کرده‌اند، اگرچه ممکن است درباب تصحیح آن متون با یک تجدیدنظر و با نگاه دیگر و تازه‌ای می‌شود نکته‌هایی را پیدا کرد، ولی کار ارجمند مرحوم استاد دکتر یوسفی ارزشش بیش از آن است یا از نظر من بیش از آن بوده است که به تصحیح گلستان و بوستان بپردازم. من تقریباً همه نسخه‌هایی که استاد دکتر یوسفی داشتند پیدا کردم. این نسخه‌های شناخته شدۀ سعدی که من به آن‌ها رسیدم بیش از ۱۵ نسخه بود. از میان این ۱۵ نسخه من ۱۰ نسخه انتخاب کردم و با این‌که می‌دانستم در تصحیح متون کهن حدود ۵ نسخهٔ اصیل، دقیق و درست کافی بوده، ولی در کارم از ۱۰ نسخه استفاده کردم. همین‌جا یادآوری کنم که پیش از این بارها کلیات سعدی تصحیح شده است. از جمله معروف‌ترین آن‌ها تصحیحی است که در سال ۱۳۲۰، یعنی نزدیک به ۸۰ سال پیش از این، مرحوم فروغی به کمک و مساعدت استاد حبیب یغمایی تصحیح کردند و مقدمه‌های خوب و مفید و دل‌انگیزی هم در بخش‌های مختلف کتاب افزودند. انصافاً کار ایشان در آن سال‌ها و هنوز هم کار بسیار مهمی است. سعدی و آثارش را بیش از گذشته به میان علاقه‌مندان و خوانندگان برده و چه بسا خواستارانی از تصحیح خوب مرحوم فروغی استفاده کردند. بعد از ایشان هم بسیاری از استادان فاضل آن کلیات سعدی را تصحیح کردند و توضیحاتی بر آن افزودند. آخرین آن‌ها استاد دانشمند، استاد خلیق و بااخلاق و استاد بسیار بسیار معروف و عزیز و گرامی، مرحوم دکتر یوسفی است که غزلیات سعدی را تصحیح کردند و اتفاقاً چاپ شده است. باید اقرار کنم که تصحیح غزلیات سعدی و قصاید او جدا از رسائل سعدی که نسخه‌ها گاهی اوقات دقیق نیستند و یا متأخرند یا تصرف کرده‌اند، تصحیح غزلیات سعدی کار ساده‌ای نیست یعنی اگر کسی بخواهد بعد از این همه کار در باب غزل‌های سعدی انجام شده است نکته‌ای بیابد کار بسیار سختی است. من این را گاهی در گرو خواندن، خواندن و خواندن و بارها تامل کردن دیده‌ام تا به بعضی از نکته‌های تازه که اگر مقبول خوانندگان و علاقه‌مندان شعر سعدی بیفتد بسیار برای من پرارج خواهد بود، به این ضبط‌های جدید رسیده‌ام. امیدوارم کار من و یافته‌های من وقتی کار به سامان رسید و به حضور خوانندگان رسید، کاستی‌ها و نقص‌های کار را جبران کند. شاید در قصاید فارسی و عربی و رباعیات و قطعات به خصوص در رسائل عرضۀ ضبط‌های جدید آسان‌تر بوده تا غزلیات به خصوص که غزل‌ها به آن صورت که از دیرزمان به زبان افتاده و به حافظه‌ها رفته تغییر دادن احیاناً ضبط تازه‌ای کار دشواری است. این کار برای من تا به امروز بیش از ۵ سال وقت گرفته، کار ما از نیمۀ راه گذشته و قسمت‌های پایانی را می‌گذراند. آرزو دارم توفیق به دست بیاید و روزگار این فرصت را در اختیار ما بگذارد که بتوانیم کار را آن‌چنان که مطلوب است به خوانندگان عزیز تقدیم کنیم. خیلی دلم می‌خواست غزلی از سعدی را که مناسب حال من است پیدا کنم و در این‌جا بخوانم، ولی در این مورد انتخاب غزل مناسب هم کار ساده‌ای نبود و به ناگزیر به تفأل روی آوردم. ابیاتی از این غزل شاید هم کار ما را معرفی کند و هم این‌که انگیزۀ ما را نشان دهد:
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا منتهای کار من از عشق چون شود
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
یار آن حریف نیست که از در درآیدم
عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست
ور کوه محنتم به مثل بیستون شود
ساکن نمی‌شود نفسی آب چشم من
سیماب طرفه نبود اگر بی‌سکون شود
جز دیده هیچ دوست ندیدم که سعی کرد
تا زعفران چهرهٔ من لاله‌گون شود
چون دور عارض تو برانداخت رسم عقل
ترسم که عشق بر سر سعدی جنون شود
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا منتهای کار من از عشق چون شود
این غزل زیبای سعدی، هم گویای احوال ما در این روزهاست و هم گویای علاقه و انگیزۀ من در کار تصحیح شعر سعدی. امیدوارم کار، کاری باشد که من بتوانم سرفرازانه خدمت علاقه‌مندان‌ و دوست‌داران شعر فارسی، ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی تقدیم کنم. سلام و درود خداوند بر شما و همۀ آن‌هایی که به این فرهنگ خدمت می‌کنند. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.

 

 

http://www.bookcity.org/detail/22215