تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : چهارشنبه 12 مهر 1391 کد مطلب:2257
گروه: اخبار حوزه فرهنگ

امیرخانی: «قیدار» آن‌چیزی نبود که مسئولین فرهنگی می‌خواستند

رضاامیرخانی گفت: برای نگارش رمان «قیدار» هیچکسی به بنده نگفت که بنویسم، حتی هیچکدام از مسئولان فرهنگی نمی‌خواستند که این اثر نوشته شود، اما موضوع این کتاب، موضوع روز است.

خبرگزاری فارس: به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا»، رمان «قیدار» نوشته رضا امیرخانی شب گذشته با حضور نویسنده اثر، زاهدی مطلق، محمدرضا بایرامی، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری و نادمی از نویسندگان پیشکسوت کشورمان در فرهنگسرای ارسباران رونمایی شد.
رضا امیرخانی نویسنده کتاب «قیدار»، در این مراسم بیان داشت: هیچ کدام از مسئولینی که امروز در این مراسم حضور دارند، بنده از حضورشان مطلع نبودم چرا که قرار بود حجت‌الاسلام زائری در کشور لبنان باشند و بجز آقای نادمی به دلیل نگارش اثری درباره «فتوت‌نامه» از حضور دیگر مدعوین بی‌اطلاع بودم.
وی اضافه کرد: کاری که بنده برای نوشتن این اثر انجام داده‌ام هر نویسنده‌ای انجام می‌دهد چرا که کار خاص و عجیب و غریبی نیست، اما بنده تلاش می‌کنم تا راجع به مطالبی که می‌خواهم بنویسم، نت‌برداری کنم.
امیرخانی ادامه داد: گاهی اوقات که به جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازم متوجه می‌شوم که این اطلاعات باید اطلاعاتی باشد که ساخته خود نویسنده بوده و تخیل آن سرچشمه گرفته باشد.
وی افزود: قسمتی از پشت صحنه کتاب «قیدار»‌‌ همان کاری است که بنده اسم آن را کشف می‌گذارم که تنها در این مراسم آقای نادمی به آن اشاره کرده است.
این نویسنده گفت: قسمت‌هایی از کتاب وجود دارد که برای آن‌ها زحمات بسیاری کشیده شده است، به طور مثال برای نگارش این اثر همه فتوت‌نامه‌های قدیمی را مورد مطالعه قرار داده‌ام. این امر برای بنده که از ادبیات چیزی سر در نمی‌آورم کاری بس دشوار بود.
وی اضافه کرد: بنده برای نگارش کتاب «قیدار» سعی کردم همه فتوت‌نامه‌ها را که در اختیارم بود و می‌‌توانستم پیدا کنم را مورد مطالعه قرار دهم یعنی آثاری را که در این راستا منتشر شده بود و چه آنهایی که در حقیقت در پستوی کتاب‌خانه‌ها موجود بود را، جستجو و به نوعی بنده تبدیل به فتوت‌نامه نویس شده بود.
امیرخانی ادامه داد: به دلیل آنکه اکثر فتوت‌نامه‌های قدیمی را مورد مطالعه قرار داده بودم، در برخی از اصناف می‌دانستم که مطلب مورد نیاز با چه کلمه‌ای شروع و با چه کلمه‌ای به اتمام می‌رسد.
نویسنده کتاب «قیدار» گفت: درست است که به خواندن فتوت‌نامه پرداخته‌ام، اما در نگارش این اثر تلاش کرده‌ام تا از این گونه نوشتن فاصله بگیرم.
وی اضافه کرد: برای نگارش این اثر به تحقیق می‌دانی پرداختم و به گاراژهای ماشین‌های سنگین که در جاده قدیم موجود بود، مراجعه و آن‌ها را مورد بررسی قرار دادم. باید بگویم اگرچه آن‌ها در نگارش اثر به بنده کمک می‌کردند اما واقعیت آن بود که بسیاری از آن لغت‌ها به بنده کمک نکرد، چرا که بسیاری از لغت‌ها از بین رفته بودند و یا اینکه اصلا آن‌ها را نمی‌شناختیم و یا در بین مردم بسیار شناخته شده بودند.
امیرخانی با بیان اینکه در این اثر مجبور شدم به اصطلاحات خود باختن بیشتر رجوع کنم، بیان کرد: بنده مطالبی که در پشت ماشین‌ها نوشته می‌شوند، همه را مورد مطالعه قرار دادم و در حقیقت به این نتیجه رسیدم که از آن‌ها استفاده نکنم چرا که همه لغات را مردم شنیده بودند.
این نویسنده با اشاره به بحث پژوهش، عنوان کرد: پژوهش امری جدی است اما نباید از روی آن نت‌برداری کنیم. در اصل پژوهش برای عدم استفاده از نت‌برداری است، همچنین این اثر بسیار ساده‌تر از آن است که آن را دشوار بنامیم.
وی درباره این پرسش که آیا رسم جوانمردی هنوز در جامعه وجود دارد، گفت: هیچ کسی به بنده نگفت، اکتب یعنی بنویس یعنی این کلمه بنویس را هیچ‌کس به بنده نگفت و من آن گوش شنوا و سمیع را نداشتم که حقیقت را دریافت کنم و به کتابت در بیاورم.
نویسنده کتاب «قیدار» اضافه کرد: آن چیزی که جامعه از من می‌خواست این نبود یعنی چیزی که جامعه از بنده طلب می‌کرد، کتاب «قیدار» نبود یعنی چیزی که وضعیت فرهنگی کشور و مسئولان فرهنگی از بنده می‌خواستند این کتاب نبود.
وی ادامه داد: هیچ کدام از آن‌ها این کتاب را نمی‌خواستند چرا که بیش از ۴ سال است که نسبت به موضوع کتاب «قیدار» درگیر هستم، یعنی ۴ درگیر موضوع جوانمردی بودم موضوعی که کاملا امروزی است.
امیرخانی افزود: این کتاب اگر در دهه ۲۰ یا ۳۰ و یا برای قرن آینده نوشته می‌شد، شاید بهتر بود، باید بگویم که موضوع «قیدار» امروزی است بنده بلد نیستم موضوعی را بجز روز جامعه‌ام را به نگارش در بیاورم.
این نویسنده با بیان اینکه وظیفه‌ام نمی‌دانم که موضوعی بجز موضوع جامعه امروز بنویسم، گفت: چهار سال است که موضوع جوانمردی در ذهن بنده وجود دارد هیچ کسی به بنده نگفت بنویس. یعنی کاری که از بنده می‌خواستند و کاری که مرا برای او تربیت می‌کردند نوشتن نبود چرا که به بنده می‌گفتند که اگر می‌خواهید راجع به جوانمردی کار کنید، برو یک دار و دسته‌ای را بیانداز و با آن‌ها جمع شو، یک نامه سرگشاده بنویس بعد برو لابی کن و به سراغ شورای فیلترینگ برو و به آن‌ها بگو که کلمه ناجوانمردی را فیلتر کنند.
وی افزود: وقتی این کلمه را فیلتر کردید یک پلاکارد دستت بگیر و برو به بوستان جوانمردان شهرداری تهران کلمه جوانمردی را بالا بگیر بعد هم ۴ تا مصاحبه انجام بده و ۴ تا صفت صحابه و بزرگان دین را به خودت ببند و بعد امیر تو کارت را طبق جوانمردی انجام داده‌ای.

http://www.bookcity.org/detail/2257