تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : سه شنبه 18 آبان 1400 کد مطلب:26688
گروه: یادداشت و مقاله

سفری عمیق در تیره و روشن روح انسان

اغلب خودم را به جای شخصیت‌های داستان می‌گذاشتم، به رنج، به ایمان، به اخلاق و به معنای زندگی فکر می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم که اگر من در آن شرایط بودم چه می‌کردم (یا چه باید می‌کردم).

 از میان کتاب‌های داستایفسکی فقط کتاب «جنایت و مکافات» را خوانده‌ام (پنج سال پیش و به زبان انگلیسی). به نظرم داستان بسیار گیرا (جذاب) و در عین حال تأثیرگذار بود. احساسات و انگیزه‌های ضد و نقیض شخصیت‌های داستان پیچیدگی‌های روح انسانی را به من نشان می‌داد و مرا عمیقاً در خودم فرو می‌برد.

اغلب خودم را به جای شخصیت‌های داستان می‌گذاشتم، به رنج، به ایمان، به اخلاق و به معنای زندگی فکر می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم که اگر من در آن شرایط بودم چه می‌کردم (یا چه باید می‌کردم). سال ۱۳۹۵، همان زمانی که «جنایت و مکافات» را می‌خواندم، در حال نوشتن مجموعه‌ی داستانم بودم. شاید مهم‌ترین تأثیری که داستایفسکی بر جهان داستانی‌ام داشت، این بود که مرا به سفری عمیق در تیرگی‌ و روشنایی روح انسانی برد و اهمیت «آن لحظه‌های ناگهانی آگاهی و شناخت» را برایم پررنگ‌تر کرد. نام مجموعه‌ی داستان من Epiphanies است، همان لحظه‌های شگفتی‌آوری (یا دردآوری) که آدمی به ناگهان به حقیقتی در درون خود یا دنیای اطراف خود پی می‌برد.

* منتقد و نویسنده‌‌ی مجموعه داستان Epiphanies که با عنوان «اگر برآید» و با ترجمه‌ی فاطمه نوروزی به فارسی برگردانده شده است.

http://www.bookcity.org/detail/26688