تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
آرمان ملی: کتاب «مرگ يک شاعر: واپسين روزهاي زندگي مارينا تسوهتايوا»(The Date Of a Poat) نوشته ايرما کودرووا که به تازگي با ترجمه سحر حديقه و از سوي نشر آفتابکاران به چاپ رسيده، شامل بخشهايي همچون رونوشت بازجويي م. تسوهتايوا در اداره پليس فرانسه (۱۹۳۷)، يادداشتي از مارينا تسوهتايوا(۱۹۴۰)، نامه تسوهتايوا به استالين و چهار فصل به نامهاي «بولشو»، «لوبيانکا»، «دوزخ ناانسانها» و «يلابوگا» است. در مقدمه ناشر بر کتاب آمده که در عرصه شعر معاصر جهان، خانم مارينا تسوهتايوا شاعر بزرگ روس(۱۸۹۲- ۱۹۴۱) در شمار آن دسته شاعراني است که، بهجز ايامي چند از دوران زندگياش، در باقي عمر هرگز سقف محکمي بالاي سرش نداشته است. سرودههاي تمام عمر تسوهتايوا، به تعبير هايکونويسان سرشار از عنصر «وابي/ سابي» است. وابي سابي در اصطلاح هايکو دلالت دارد بر عنصر اصلي هايکو، يعني روح و جانمايه اصلي و تفکربرانگيز و شاعرانگي آنکه هايکوي قوي را از هايکوي ضعيف متمايز ميکند و روح جاودانگي را در آن ميدمد.
در بخشي از کتاب ميخوانيم: «تسوهتايوا در يلابوگا به چيز زيادي نياز نداشت. حداقل کاري براي خورد و خوراک پسرش و گاهبهگاه فرستادن بستهاي به دختر و همسرش در اردوگاه و چند ساعت در روز فرصت نوشتن. (آخرين خطهاي شعرش را کي نوشت؟ يا دستکم آخرين جمله در دفتر خاطرات روزانهاش؟ «از نوشتن دست ميکشم و از بودن.» قاعدهاي را که به نظر جمله مرگ ميآيد، سال ۱۹۴۰ در دفتر کارش يادداشت کرد.) هميشه خودش را بازمانده ميناميد. او آنقدر قدرت داشت که در مقابل تمام ماموران امنيتي جهان و تمام مشکلات مقاومت کند، اگر و فقط اگر دو تکيهگاه اصلي هستياش را از او نگرفته بودند. روز ۳۱ آگوست او به قلمروي آزادي قدم گذاشت. آيا آن روز صبح تسوهتايوا به خاطر داشت يکسال پيش در همين روز ۳۱ آگوست در کميته مرکزي حزب بود؟»
مارينا ايوانوونا تسوهتايوا، شاعر و نويسنده روس، ۳۱ اوت ۱۹۴۱ مدتي پس از آنکه همسرش به جرم خيانت تيرباران شد، با حلق آويز کردن خود از سقف خانهاش در يلابوگا به زندگياش پايان داد. وي يکسال پيش از آن نوشته بود: «آنچه من ميخواهم نبودن است، نه مردن.». کتاب «مرگ يک شاعر» با شمارگان ۳۰۰ نسخه، به قيمت 95 هزار تومان و در ۳۴۰ صفحه منتشر شد