تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
آرمان ملی: روزی روزگاری بود که برای خواندن روزنامه و شنیدن رادیو، آداب و آیینی را باید به جا میآوردی و دستکم باید سر ساعت ۲ بعدازظهر مسیری را تا کیوسک روزنامه فروشی طی میکردی یا با موج رادیو ترانزیستوری کلنجار میرفتی تا به صدای دلخواهت برسی. گاهی هم دستهجمعی رادیو میشنیدیم و سر ساعت معین. اما امروز رسانهها خیلی سهلالوصول شدهاند. حتی مخاطبان هم حق دخل و تصرف در رسانه را پیدا کردهاند. رسانههای تعاملی، مدرنترین شکل رسانهها در زمانه ما هستند. اما با همه انواع رسانهها که امروز در فضای اینترنت وجود دارند، رسانههای شخصی مهمترین مغازههای فردی در این بازار بزرگ ارتباطاتند که از قضا برخی از آنها از رسانههای رسمی با میلیاردها دلار بودجه موفقتر عمل میکنند. برای شناخت این گونه از رسانهها، باید معنای رسانه را از آنچیزی که در کتابهای مبانی ارتباط خواندهایم متمایز کنیم. اینترنت و ارتباطات سایبری معانی واژههای کلیدی علوم ارتباطات، مانند؛ رسانه و مخاطب را تغییر داده است. آنچه در کتابهای مبانی علوم ارتباطات ذیل مدخلهای رسانه و مخاطب آمده با مفهوم آنها در رسانههای سایبری تفاوت ماهوی دارد. رسانه دیگر صرفاً بیانگر و بازنماییکننده وقایع اجتماعی در قالبهای مرسوم خبر و گزارش و میزگرد و تاک شو نیست. مخاطب هم صرفاً شنونده و خواننده و بینندهای نیست که در معرض اخبار و گزارشها و تصاویر و متون قرار گیرد و کاری از دستش برنیاید. رسانه در سپهر سایبری به معنای فضایی به ابعاد چند پیکسل است که پیامدهنده میتواند متن و تصویر و ویدئو را با هر مضمونی منتشر کند و مخاطبان را که حالا دنبالکنندهاند، با دیدگاه و زندگی شخصی و کاری خودش آشنا کند. از همه مهمتر اینکه میتواند مخاطب یا دنبالکننده را نیز انتخاب کند. در سوی دیگر ماجرا، مخاطب به کاربر تغییر ماهیت داده است. تفاوت مخاطب و کاربر بسیار زیاد است. کاربر در جایگاه پیام گیرنده میتواند با پیامدهنده بهطور مستقیم ارتباط بگیرد و حتی در متن پیام هم دخل و تصرف کند. این تفاوتهای اساسی میان مفهوم رسانه سنتی و مدرن، باعث شده تا رسانههای رسمی که در طولانی مدت به شیوههای کلاسیک، اطلاعرسانی کنند، تغییر روش دهند و آنها هم به سوی رسانههای تعاملی تمایل پیدا کنند. امروزه بخش مهمی از وقایع مانند سیل و زلزله و حتی دزدیهای شهری، پیش از آنکه در شبکههای رسمی منتشر شوند، در گوشیهای تلفن همراه مردم از طریق شبکههای اجتماعی منتشر میشود و تا پای دوربینهای تلویزیونی به محل حادثه برسد، تعداد زیادی از واقعه خبردار شدهاند. این ماجرا ترس عقب ماندن از رسانههای شخصی را برای شبکههای بزرگ رسانهای برجسته کرده است و آنها را واداشته تا دست به دامان مردم عادی شوند تا اخبار و گزارشهای روزانه را برایشان ارسال کنند و به عنوان خبرنگاران افتخاری، مفتخر به حضور در رسانهای معتبر باشند. در این میان کسانی هم هستند که فقط با بازنشر محتواهای تولید شده برای خود کاربرانی را دست و پا کرده و از این راه فرصت تبلیغاتی مناسبی را نیز فراهم کردهاند. در نهایت اینکه رسانههای فردی، موقعیت ممتازی را در بازار پیام پیدا کرده است. در این بازار گسترده، آنکه بتواند سلایق عموم مردم را به چنگ بیاورد از نظر شبکهای موفق عمل کرده است. اما این موفقیت به قیمت از دست رفتن واقعیت در جامعه امروز است. و بزرگترین آسیب این گسترش شبکههای فردی، انبوه اطلاعات بیفایده است که مغز ما را انبانی از زبالههای اطلاعاتی میکند که ارزش افزودهای جز افزایش تبلیغات ندارد.