تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
وینش: انواع سیستمهای پیچیده در جهان انسانی و زیستی وجود دارند که چگونگی ساز و کار آنها ذهن ما را به پرسش وامیدارد. اجتماع زنبورها و مورچهها از نمونههای اسرارآمیز سیستمهای پیچیده است. مثلاً جامعه مورچگان را در نظر بیاورید که در آن هر مورچه به عنوان جانوری نسبتاً ساده، در جستجوی غذا یا واکنش به سیگنالهای شیمیایی سایر مورچهها، یا مبارزه با متجاوزین، از الزامات ژنتیکیاش تبعیت میکند، اما در عین حال هرکدام از این مورچهها با واکنشهای نسبتاً سادهای که انجام میدهند، در ساختار پیچیدهای مشارکت میکنند که برای بقاء اجتماع کل مورچگان ضروری است.
استفاده مورچهها از شاخ و برگها برای ساختن لانههای دستهجمعی و همچنین دیگر رفتارهای فردی و گروهی مورچگان و ساختار پیچیده حاکم بر آنها را هنوز دانشمندان نتوانستهاند به طور کامل توضیح دهند. این که چطور مورچهها به هم علامت میدهند و چگونه اجتماع آنها در کل، خود را با وضعیتهای متحول انطباق میدهد؟ کتاب سیری در نظریه پیچیدگی اثری مرتبط با این قبیل پرسشها و درباره علم پیچیدگی است.
تا گذشتههای نه چندان دور، دانشمندان بر این باور بودند که پاسخگویی به این مسائل، باید با رویکرد تقلیلگرایی انجام شود. نظریه پیچیدگی رویکرد جدیدی در علم و در نقطه مقابل رویکرد تقلیلگرایانه سابق قرار دارد. رویکرد تقلیلگرایانه بر این اساس استوار است که هر چیز پیچیدهای را باید آنقدر تجزیه کرد تا به سادهترین اجزای آن برسیم؛ آنگاه از طریق فهم و تحلیل آن اجزا میتوانیم آن کل پیچیده را به طور کامل دریابیم. این دیدگاه یک پیشفرض اساسی دارد و آن هم این است که یک کل پیچیده چیزی نیست جز مجموعهای از اجزای ساده. به عبارت دیگر مجموعه و برآیند اجزای ساده است که یک کل پیچیده را به وجود میآورد.
توضیح تقلیلگرایانه پدیدهها بر مبنای فیزیک بنیادی، از زمان دکارت و نیوتون تا آغاز قرن بیستم یکی از اهداف اصلی علم بوده است؛ اما بسیاری از پدیدهها از جمله ظرافتها و طبیعت انطباقپذیر انداموارههای زنده و پیشبینیناپذیری وضعیت آب و هوا و شرایط اقلیمی و همچنین روابط جوامع، این روش را به بنبست کشاند. علم تازهتاسیس پیچیدگی توضیح میدهدکه چگونه از مجموعههای بزرگ اجزای ساده، رفتار پیچیده سر میزند. علم پیچیدگی میگوید نمیتوان عملکرد یک کل پیچیده را به اجزاء آن فرو کاست.
کتاب سیری در نظریه پیچیدگی درباره این علم و همچنین تاریخ مفاهیم بنیادین این علم بحث میکند. علم پیچیدگی اگر چه تازهتاسیس است، اما به دوران گذشته برمیگردد. نویسنده کتاب حاضر به تاریخ موضوعات اشاره میکند و دهها نویسنده را نام میبرد که دیدگاههای مرتبط با پیچیدگی را ارائه کردهاند.
کلیت این کتاب، طرح و پاسخ به پرسشهایی است در مورد سیستمهای پیچیده و بحث در این مورد که چگونه سیستمهایی در طبیعت که پیچیده و انطباقپذیر نامیده میشوند مثل مغزها، جوامع حشرات، سیستم ایمنی، سلولها و اقتصاد جهانی، چنین رفتار پیچیدهای را بر مبنای قواعد زیربنایی سادهای شکل میدهند. چگونه انداموارههای وابسته به هم اما منفعتجو میتوانند کنار هم قرار بگیرند تا در حل مسائلی همکاری کنند که بقای آنها را در کل تحت تأثیر قرار دهد.
آیا اصول و قوانین عمومیای وجود دارد که در چنین پدیدههایی کاربرد داشته باشد؟ و آیا میتوان هوش و حیات و انطباق را به صورت ماشینوار و محاسباتی فهمید؟ آیا میتوانیم ماشینهای هوشمند و زنده بسازیم؟ اگر هم بتوانیم آیا اساساً میخواهیم این کار را بکنیم؟
طبق نظر نویسنده سیری در نظریه پیچیدگی سیستمهای پیچیده، یک علم چندرشتهای از پژوهش است که میخواهد توضیح دهد چگونه تعداد زیادی از موجودیتهای نسبتاً ساده بدون برخورداری از هرگونه کنترلکنندگی مرکزی، خود را به شکل جمعی سازمان میدهند که الگوهایی را به وجود میآورد و اطلاعات را به کار میگیرد و در مواردی تکامل مییابد و یاد میگیرد.
پژوهشگران سیستمهای پیچیده بر این تاکید دارند که سیستمهای پیچیده عالم از قبیل جوامع حشرات، سیستمهای ایمنی، مغزها و اقتصادها همانندیهای بسیاری دارند. این کتاب در ابتدا به بررسی این همانندیها میپردازد و شرح میدهد که چطور به گونه مشترکی، هم در رفتار اجتماع مورچگان، هم در عملکرد مغز و هم در سیستمهای ایمنی، اجزایی کمابیش ساده به رفتار بسیار پیچیدهای پر و بال میدهند که شامل سیگنالدهی و کنترل است و در طول زمان در آن انطباق رخ میدهد.
در اقتصاد نیز چنین اتفاق مشابهی میافتد و چنان که آدام اسمیت تبیین کرده رفتار خود سامان بازارها که «دست نامرئی بازار» نامیده میشود از کنشهای خرد بیشمار خریدارها و فروشندهها پدید میآید.
بنابراین علیرغم جزئیات هرکدام از این سیستمها، خواص مشترک بین آنها وجود دارد، از جمله رفتار پیچیده جمعی، پردازش سیگنالها و اطلاعات و انطباق. نویسنده بر اساس این خواص مشترک، واژه «دانش پیچیده» را اینگونه تعریف میکند: سیستمی که شبکه بزرگ اجزای آن فاقد کنترل مرکزی هستند و مطابق با قواعد سادهای عمل میکنند. پردازش اطلاعات پیشرفته و انطباق از راه یادگیری و تکامل انجام میشود.
طبق نظر نویسنده کتاب سیری در نظریه پیچیدگی رفتار سیستمهای پیچیده غیرقابل پیشبینی، نوظهور و خودسامان است. اما پرسش اصلی در مورد پیچیدگی این است که چگونه این رفتار خودسامان و نوظهور رخ میدهد. در واقع مسئله اینجاست که با توجه به تفاوتی که بین سادگی اجزا و پیچیدگی سیستم وجود دارد، چگونه میتوان این پیچیدگی را فهمید. به عبارت دیگر، ساز و کار این پیچیدگی چیست و چطور میشود که رفتارهای ساده هر یک از اجزا در سطح خود به رفتاری پیچیده در سطوح دیگر میانجامد؟
پرسش دیگر در مورد سیستمهای پیچیده پرسش کمّی است؛ اینکه یک سیستم پیچیده خاص، دقیقاً چقدر پیچیده است؟ یعنی پیچیدگی را چگونه باید اندازه بگیریم؟ آیا راهی وجود دارد که بگوییم یک سیستم چقدر پیچیدهتر از دیگری است؟ نویسنده این کتاب (ملانی میچل) چندین مورد از مقیاسهای پیچیدگی و سودمندی آنها را در بخشهای مختلف کتاب بیان میکند تا درک بهتری از علم پیچیدگی در ذهن مخاطب شکل بگیرد. این متن تلاشی برای تبیین نظریه پیچیدگی بر مبنای مفاهیم و مبانی مشترک سیستمهای پیچیده است و خواندن آن میتواند اطلاعات دقیقتری برای نیل به پاسخ پرسشهای فوق به خواننده بدهد.