تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
آرمان ملی: یادداشت حاضر با یادداشتهای قبلی زیر چتر نقد متفاوت است. زیرا به اثری ترجمه شده نمیپردازد. بلکه اثری در باب ترجمه را مورد بررسی قرار میدهد. به عبارت بهتر قرار است اثری درباره نقد ترجمه «زیر چتر نقد» قرار گیرد. «تحلیل انتقادی ترجمه» اثری علمی-پژوهشی از دکتر علیرضا خانجان است که نشر آگه در سال ۱۴۰۰ آن را به زیور طبع آراست و روانه بازار کتاب کرد. این اثر به موضوعی مهم و راهبردی به نام نقد ترجمه میپردازد و کوشیده تا مدلی علمی و در عین حال کاربردی برای نقد ترجمه مبتنی بر نقشگرایی ارائه نماید. خانجان در مقدمه کتاب و البته پیش از آن در نشستهایی که توسط انجمن صنفی مترجمان درخصوص نقد ترجمه برگزار شده، به این موضوع اشاره کرده است که جرقه اولیه تحلیل انتقادی ترجمه در جریان رساله دکتری وی خورده و درحقیقت واکنشی بوده است به مدل نقد ترجمه جولیان هاوس. خاطر نشان میسازد دکتر علیرضا خانجان، دانشآموخته دکتری زبانشناسی از دانشگاه اصفهان، مترجم و پژوهشگر حوزه ترجمه است. خانجان در پیشگفتار این اثر به خوبی سه کارکرد را برای نقد ترجمه تبیین میکند که عبارتند از: سازندگی، اصلاح و بهبود؛ ادای حق نویسنده و خواننده؛ آگاهی بخشی. به واقع میتوان نقد را اصلاحگر دانست و نقدی که چنین هدفی را دنبال نکند، بهنوعی بیراهه رفته است. همین دلیل است که بهجای تیغ نقد، چتر نقد را برگزیدهایم. زیر چتر نقد است که میتوان به اصلاح و بهبود کیفیت ترجمه امیدوارتر بود.
از طرفی دیگر مترجمی که دست به ترجمه اثری میبرد باید هم به نویسنده متعهد باشد و هم به خواننده و نقد اصلاحگر میتواند به ادای دین مترجم به نویسنده و خواننده کمک کند. و اما درباره آگاهیبخشی، باید گفت نقد علمی و کاربردی ذائقه مخاطب را ارتقا میدهد و همین امر گزیش ترجمه و مترجم را برای او تسهیل میکند. آنچه به اعتقاد راقم این سطور باید به کارکردهای سهگانه مورد اشاره خانجان برای نقد اضافه کرد، «آموزش» است. نقد نظریهبنیاد میتواند برای مترجمان نیز جنبه آموزش داشته باشد. خوانده و شنیدهایم که برخی مترجمان نامدار گذشته نیز به تطبیق ترجمههای خوب بامتن اصلی بهعنوان راهبردی آموزشی اشاره کردهاند. بنابراین برای نقد نیز میتوان کارکرد آموزشی در نظر گرفت. زیرا الگوی اندیشیدن و راهبردهای منتخب مترجمان را نیز بهبود میبخشد. دکتر خانجان در «تحلیل انتقادی ترجمه» نقد علمی را از نقد ژورنالیستی متمایز کرده و داشتن چارچوب نظری و نظاممندی را مرز تمیز بین این دو نوع نقد عنوان میکند. البته ایشان در این اثر ارزش نقد ژورنالیستی را نفی نمیکند اما به اعتقاد نگارنده، نقد ژورنالیستی در شرایط اکنون با کارکرد آگاهیبخشی مخاطب همخوانی بیشتری دارد و در نتیجه نباید از آن غافل شد. متاسفانه آنچه شاهدش هستیم، انباشت مقالهها و پایاننامههای علمی متعدد نظریهبنیاد و نظاممند در حوزه نقد است که به سبد مطالعه مخاطب عام کتاب راهی نیافتهاند. بنابراین ضمن تأکید مجدد بر اهمیت نقد ژورنالیستی، به نظر میرسد شایسته و حتی بایسته است به همپوشانیهای نقد علمی و ژورنالیستی نگاهی ویژه داشت. «تحلیل انتقادی ترجمه» در ۵فصل به مخاطب ارائه شده است که شامل مقدمه، ارزیابی کیفیت ترجمه از نگاه دیگران، زمینه نظری، بازخوانی و نقد الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه و پیشنهاد الگوی تحلیل انتقادی ترجمه است. خانجان کوشیده تا در فصل «زمینه نظری» مبانی مدنظر برای الگوی خود را تبیین کند که به نظر کافی و ضروری میآید. در فصل پنجم نیز علاوه بر معرفی الگوی خود، نمونههایی از کاربرد عملی الگوی تحلیل انتقادی ترجمه را ارائه کرده است که در نوع خود جالب توجه و کاربردی است، گرچه افزودن نمونههای بیشتر میتوانست در کاربردیتر کردن این اثر مفید باشد و آن را به کتاب کاری برای منتقدان ترجمه تبدیل کند؛ موضوعی که پیشنهاد میشود نویسنده آن را برای ویراستهای بعدی مدنظر قرار دهد. نکته مهم دیگری که در این اثر چشمنواز است، ارائه تبیینها و توضیحات بیشتر در پیرامتن اثر بهویژه پانوشت است. توضیحات ارائه شده سودمند و در برخی موارد ضروری هستند. در بررسی «تحلیل انتقادی ترجمه» نباید از قلم شیوا و انسجام کلامی خانجان غافل شد. وی زبانی پیراسته و قلمی ویراسته دارد که خوانش اثری علمی را هم برای مخاطب پژوهشگر و هم علاقهمند به نقد تسهیــــل میکند. امیــــد است ایـــــــــن اثر بتواند مبنـای تولیدات بیشتــری در حوزه نقد ترجمه قرار گرفتــــه و به توسعه نقــد علمی و کاربــردی کمک کند.