تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 16 مهر 1401 کد مطلب:30625
گروه: گفت‌وگو

ادبیات سانسورپذیر نیست

گفت‌وگو با علی‌اشرف صادقی

هم‌میهن: علی اشرف صادقی، زبان‌شناس، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و از چهره‌های ماندگار در حوزه ادبیات است. با او که خود سابقه تالیف کتاب درسی «دستور زبان فارسی» برای تدریس در دوره دبیرستان را در کارنامه خود دارد، در زمینه تغییر کتاب‌های درسی ادبیات سخن گفتیم و نظر او را در این زمینه جویا شدیم.

نظر شما درباره حذف آثار برخی شاعران و نویسندگان در کتاب‌های درسی چیست؟

در ادبیات فارسی آثار درخشان فراوانی وجود دارد و در نگاهی کلی باید برای دانش‌آموزان از انواع این آثار نمونه‌هایی وجود داشته باشد. چه‌بسا در میان این دانش‌آموزان کسانی باشند که علایق ادبی دارند و با خواندن همین کتاب‌های درسی به این حوزه کشیده شده و شاعر، ادیب، نویسنده و محقق‌ادبیات می‌شوند. بنابراین تدریس ادبیات، سانسورپذیر نیست و اصلا نمی‌شود و نباید سانسور کرد و یک مقوله از ادبیات را یا یک گرایش خاص را در کتاب‌های درسی قرار داد. این اندک‌اندک باعث رویگردانی دانش‌آموزان می‌شود و شاید به‌عنوان تکلیف و امتحان‌دادن آن را بخوانند، اما آن را درونی نمی‌کنند. پسر من 25سال پیش دبیرستانی بود و در زمینه دستور زبان از من سوالی کرد. من خود پیش از انقلاب در این زمینه کتاب درسی دستور زبان برای آموزش‌وپرورش نوشته بودم. به او گفتم، این‌که در کتاب شما آمده، غلط است و درست آن این است، اما تو همان غلط را حفظ کن و در امتحان همان را بنویس. چنین امری باعث ایجاد نوعی دورویی و تناقض در دانش‌آموز نیز می‌شود. در مدرسه به چیزی بلی می‌گوید، اما در بیرون از مدرسه، از کتاب‌های آزاد استفاده می‌کند که چیزی دیگر می‌گویند. بنابراین من با سانسورهایی که فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش‌وپرورش و دیگر جاها می‌کنند، موافق نیستم زیرا کتاب را مثله می‌کنند. برداشتن بخشی از یک داستان یا حذف یک‌نام و لغت و... شیر بی‌یال‌ودم و اشکمی پدید می‌آورد. بنابراین من به‌کل با سانسور ادبیات مخالفم.

بحث کمبود فضای کتاب‌های درسی، گسترش دامنه ادبیات و تعداد شاعران و نویسندگان و متون جدید را چه‌باید کرد؟

به نظر من، طرفداران ادبیات قدیم و طرفداران ادبیات جدید، دو گروه باید بنشینند و روبه‌روی هم بحث کنند. با چند جمله من، مساله حل نمی‌شود.

آثار شاملو و فروغ به‌کل در کتاب‌های ادبیات ما غایب است. به‌نظر شما چرا؟

درحالی‌که جوانان ما به این دو شاعر بسیار علاقمند هستند. این حذف را این‌گونه توجیه می‌کنند که شعر آنها با انقلاب و فضای جامعه بعد از انقلاب تناسب ندارد، اما شعرهای شاعرانی دیگر چون نادرپور، سیمین بهبهانی و... که قابلیت طرح دارد. از همان شاعران هم می‌توان شعرهایی برگزید که متناسب با شرایط باشند، نه اینکه به‌طور کلی با حذف، صورت‌مساله را پاک کرد.

پس به‌نظر شما مساله‌اصلی در انتخاب متون، باید همان ادبیات و درخشش متن ادبی باشد؟

نمونه‌هایی از هر نوع ادبیات از گذشته تا امروز، باید وجود داشته باشد. در دوران معاصر شاید بتوان اجازه داد کمی دست‌شان در انتخاب باز باشد و برخی را انتخاب نکنند.

مولف کتاب‌های پیش از انقلاب، افرادی بزرگ چون ناتل خانلری بودند. وجاهت علمی مولفان کتاب‌های جدید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شوراهایی موجود با دستورالعمل‌هایی که به آنها دیکته می‌شود، باید عمل کنند. برای مثال وقتی دستورالعمل حذف شاهان باشد و نباید به آنها پرداخت یا فقط به کریم‌خان زند پرداخت و بقیه را کنار گذاشت، چه انتظاری از شورا می‌توان داشت؟ همه تاریخ ما بالاخره همین بوده است و کار استاد خانلری با آن دانش، تفکر و تاملی که داشت، باید جدی گرفته شود. محتوای کتاب‌های تاریخی اگر صحت نداشته باشد و بعد دانش‌آموز متوجه این امر شود، مایه بی‌اعتمادی او به همه‌چیز می‌شود. لازم است عاقلانه راه درست را بااحتیاط پیمود.

*احتیاط در چه؟

بعضی مسائل را باید دقت کرد. لازم نیست آدم سفاکی، چون تیمور را بزرگ کرد. در ازبکستان او را تقدیس می‌کنند، اما برای ما چنین شأنی ندارد. اینها را باید ذکر کرد.

حتی در غرب نیز این بحث پیش آمده که نشر برخی متون‌ادبی کلاسیک چون متضمن برخی مفاهیم نژادپرستانه، زن‌ستیزانه و... هستند، باید مورد بازنگری قرار گیرد.

بله. این درست اما این را باید با توضیح حل کرد، نه با حذف. باید ضمن نشر آن متن، به این نکته نیز اشاره کرد که این مطالب با معیارهای امروزی مطابقت ندارد. ارزش ادبی آن آثار اما امری جداست و نمی‌توان به بهانه معیارهای مدرن و امروزی آن آثار را به‌کل کنار گذاشت. باید معرفی و در عین حال داوری کرد و گفت، نویسنده فلان‌دیدگاه را دارد که امروزه پسندیده نیست.

 

 

http://www.bookcity.org/detail/30625