تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 کد مطلب:3106
گروه: یادداشت و مقاله

این نشر کوچک می‌تواند دنیای‌تان را تغییر دهد!

نگاهی به قربانی شدن ناشران کوچک جدی در عرصه‌ی رقابت با ناشران بزرگ.

آیدین فرنگی: ناشران کوچکی که در پی چاپ کتاب‌هایی بامحتوای جدی هستند و می‌خواهند استانداردهای نشر را تا جایی که ممکن است رعایت کنند، بیش از هر چیز دنبال کسب رضایت درونی‌اند. این‌ها قهرمانان بی‌نام‌ونشان دنیای کتاب‌اند. اگر این قسم ناشران نبودند، دنیای فرهنگ و ادبیات بسیاری کتاب‌ها را کم داشت و نویسندگان بسیاری بعد‌ها نمی‌توانستند فرصت کار با بنگاه‌های بزرگ چاپ کتاب را به دست بیاورند؛ زیرا در کشور ما ناشران کوچک بار اصلی معرفی نویسندگان جوان را بر دوش می‌کشند. ناشران کوچکِ متعهد، نویسندگان بسیاری را به دنیای کتاب معرفی کرده‌اند؛ نویسنده‌هایی که بعد‌ها به برگ‌های برنده‌ی ناشران بزرگ بدل شده‌اند. اگر ناشران کوچک نبودند، آیا ناشران بزرگ زحمت کشف و معرفی این نویسنده‌ها را متحمل می‌شدند؟
ناشران کوچکی که جز به چاپ کتاب‌های باارزش رضایت نمی‌دهند، در واقع انسان‌های شوریده‌سری هستند که مسیر کار را برای نویسندگان جوان و نیز برای بنگاه‌های بزرگ نشر هموار می‌کنند. اگرچه ناشران کوچک متعهد، با تمام توان در پی تولید و عرضه‌ی کتاب‌های باکیفیت‌اند، دیده نمی‌شوند و نام‌ونشانشان در هجمه‌ی گسترده‌ی بنگاه‌های بزرگ گم می‌شود. آیا همه‌ی کتاب‌های خوبی که خوانده‌اید متعلق به ناشران بزرگ بوده است؟ اگر آری، پس شهرت ناشران بزرگ باعث شده ناشران کوچک را نادیده بگیرید؛ و اگر نه، آیا نام این ناشران کوچک در خاطرتان مانده است؟
ناشران کوچکِ متعهد شاید در طول سال بیش از پنج شش عنوان کتاب منتشر نکنند، اما با توجه به کم نبودن تعدادشان، در کنار یکدیگر یکی از پایه‌های اصلی فرهنگ مکتوب ما به حساب می‌آیند؛ پایه‌ای که اجزاء تشکیل‌دهنده‌ی آن در یخبندان بی‌اعتنایی مدام فرسوده می‌شود. ناشر کوچک متعهد، نه دنبال شهرت است، نه دنبال ثروت. دغدغه‌ی این ناشران چیزی جز کتاب نیست. این‌ها آوازخوان‌های ناشناخته‌ای هستند که به رغم اصالت‌ هنرشان، اغلب به دلیل سلیقه‌‌ها، گرایش‌ها و وسواس‌های ویژه‌شان، یا از ورود به جریان تجاری فرهنگ بازمانده‌اند، یا هرگز چنان سودایی در سر نپرورانده‌اند. این ناشران تحقیر می‌شوند، تمسخر می‌شوند، سرکوب می‌شوند، اما تا جایی که بتوانند، می‌کوشند به حیات خود ادامه دهند؛ زیرا به محتوایی که عرضه می‌کنند باور دارند و معتقدند اگر به حمایت از آن محتوا نپردازند، دیگران کمر به قتل آن خواهند بست.
ناشر کوچک متعهد، لاجرم معترض است؛ معترض به سلیقه و داوری بنگاه‌های بزرگ. او صداهای ضروری‌ای را بازتاب می‌دهد که در کوران تجارت فرهنگ و باندبازی‌ها و گروه‌گردانی‌های فرهنگی مغفول مانده است. هرچند شاید صدای متفاوتی که ناشر کوچک بازتاب می‌دهد، به وضوح شنیده نشود، باز صدایی است که از لای دیوارهای ضدصدای جریان‌های غالب رهایی یافته و احتمال شنیده شدن پیدا کرده است.
کتاب‌های ناشران کوچک متعهد، به ندرت ممکن است در فهرست پرفروش‌ها قرار بگیرد. ناشران کوچک در قیاس با بنگاه‌های بزرگ، به نوعی کار زیرزمینی انجام می‌دهند. گرایش خریداران به تهیه‌ی کتاب‌های پرفروش، آسیب‌های جدی‌ای را بر پیکر ناشران کوچک وارد می‌کند. تهیه‌ی فهرست پرفروش‌های هفته یا ماه از سوی کتابفروشی‌های بزرگ و نصب آن در فروشگاه‌ها‌، اغلب به انتخاب و سلیقه‌ی خریدار جهت می‌دهد. بار‌ها شنیده‌ام خریداری از متصدی کتابفروشی پرسیده است: «میز پرفروش‌هایتان کدام است؟» و بدین ترتیب خریدار به جای کندوکاو در قفسه‌ها و به جای کلنجار رفتن با کتاب‌ها، ترجیح داده کتابش را بین کتاب‌هایی انتخاب کند که ـ ظاهراً ـ دیگران بیشتر آن را خریده‌اند. این شاید به نوعی پیروی از مد باشد، شاید نشانه‌ی فقدان تفکر مستقل باشد، شاید نوعی ترس از انتخاب در پس این رفتار نهفته باشد، نوعی فقدان اعتماد به نفس و... به هر روی، به پسند خریدار به همین راحتی سمت‌وسو داده می‌شود و در این سمت‌وسوی داده شده، صدافسوس که نمی‌توان ردی از کتاب‌های خوب ناشران کوچک پیدا کرد.
نادیده گرفته شدن از طرف شرکت‌های پخش و بازاریابان کتاب نیز آفت دیگری است که همواره خرمن مختصر ناشران کوچک را با خطر نابودی روبه‌رو می‌کند. «پخشی‌ها» ترجیح می‌دهند فقط کتاب‌های ناشران معروف را توزیع کنند و ناشران کوچک نامعروف برای کسب شایستگی پخش شدن کتاب‌هایشان باید سال‌ها چشم انتظار بمانند. حرف پخشی‌ها هم از جنبه‌ای غیر منطقی به نظر نمی‌رسد: «مردم این نشر‌ها را نمی‌شناسند؛ بنابراین کتاب‌‌هایشان فروش نمی‌رود.» ناشران کوچک پولی ندارند که برای معرفی و تبلیغ کتاب‌هایشان در روزنامه‌ها و مجله‌ها صرف کنند؛ و از آنجا که شنا در جهت مخالف جریان آب را انتخاب کرده‌اند، به عنوان بازتاب‌دهنده‌ی صداهایی متفاوت یا کم‌مخاطب، کتاب‌هایشان اغلب مورد توجه دبیران بخش‌های ادبی و فرهنگی رسانه‌ها قرار نمی‌گیرد. بنگاه‌های بزرگ رابطه‌ی خوبی با رسانه‌ها برقرار کرده‌اند و در این عرصه نیز ناشر کوچک معمولاً از هیچ فرصتی برخوردار نیست.
ناشران کوچک متعهد بسیار بیشتر از ناشران بزرگ و نامدار، از انتشار آثارشان شادمان می‌شوند. انتشار هر کتاب آن‌ها را مشعوف می‌کند و نشانه‌های رضایت درونیشان را می‌توان در رفتار و در چهره‌شان مشاهده کرد. انتشار هر عنوان کتاب برای چنین ناشرانی در حکم فتحی است به یاد ماندنی؛ در حالی که شاید صاحبان بنگاه‌های بزرگ به ندرت از انتشار کتاب‌های جدید چنان شادمان شوند.
ناشر کوچک متعهد، برای مضون اثر و به کیفیت چاپ کتاب اهمیت بسیاری قائل است. نشر برای او دکانی برای پول درآوردن نیست؛ که اگر بود، مثل خیل سیاهی‌لشگر ناشران بی‌مایه می‌رفت سراغ بازنشر بی‌کیفیت و بی‌اذن ‌و اجازه‌ی آثار آل‌احمد، شریعتی، فروغ، نیما، سپهری، بهرنگی، شاملو، اخوان، مشیری و... یا در نازل‌ترین سطح ممکن به چاپ متون کهن فارسی اقدام می‌کرد. بازار کتاب‌های بی‌ارج و فاقد بار علمی در حوزه‌های روان‌شناسی، گیاهان دارویی و... هم که بسیار داغ است؛ اما ناشر کوچک متعهد سراغ هیچ یک از این شعبده‌بازی‌ها نمی‌رود.
ناشران کوچک متعهد سرمایه‌ای بیش از آنچه برای نشر کتاب‌ها هزینه می‌کنند، در اختیار ندارند. این‌ها منتشر می‌کنند، به امید اینکه روزنه‌ای رو به دنیای ادبیات و فرهنگ بگشایند. این‌ها کار می‌کنند تا تغییر دهند؛ تا مسیرهای جدیدی به روی دوست‌داران کتاب بگشایند.
کدام نویسنده است که دوست نداشته باشد کتابش را ناشری بزرگ چاپ کند؟ کتابی که آن را ناشری بزرگ چاپ کرده، دیده می‌شود، خریده می‌شود، در موردش بحث می‌شود؛ اما کتاب خوبی که ناشر کوچک متعهد چاپ کرده...
اگر نبود حس آرامش و لذت درونی، آیا ناشران کوچک در گردونه‌ی سرگیجه‌آور نشر ایران می‌توانستند برای ادامه‌ی بقا به تلاششان ادامه بدهند؟
کمی از نام‌ها یا «برند»‌های مطرح نشر فاصله بگیریم. مطئن باشید دست خالی کتابفروشی‌ها را ترک نخواهید کرد. سعی کنیم نام‌ها و کسانی را که از فرصت دیده شدن محروم مانده‌اند، ببینیم، بخوانیم و بشنویم. اجازه ندهیم سلیقه‌مان وفق نظر بنگاه‌های بزرگ شکل بگیرد. اگر درباره‌ی کتابی در رسانه‌ها بحث نشود، اگر برای کتابی در فرهنگسرا‌ها برنامه‌ی رونمایی گرفته نشود و اگر کتابی در ویترین کتابفروشی‌ها جا خوش نکند، دلیل بر بی‌مایگی آن نیست.
به زودی نمایشگاه کتاب تهران میزبان کتاب‌خوان‌های سراسر ایران خواهد شد. متأسفانه اغلب علاقه‌مندان، مستقیم سراغ ناشران مطرح می‌روند و از تماشای ویترین ناشران متعهد نا‌شناس پرهیز می‌کنند. کافی است کمی تأمل داشته باشیم تا بتوانیم موضوعات و مضامین دلخواه‌مان را در میز ناشران کوچک نیز بیابیم. گاهی ناشری شهرستانی پیدا می‌شود که چندین کتاب باارزش منتشر کرده، اما به جرم شهرستانی بودن، هرگز از فرصت دیده شدن بهره‌ای نبرده است. نشر ایران فقط چند بنگاه بزرگ نیست. ناشران کوچک به توجه کتاب‌خوان‌ها نیاز دارند تا کتاب‌های بیشتری را از خطر مرگ نجات دهند. با بی‌توجهی از مقابلشان رد نشویم!

http://www.bookcity.org/detail/3106