تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 10 دی 1401 کد مطلب:31149
گروه: گفت‌وگو

ثابت کردم خط کوفی از اوستایی گرفته شده

گفت‌وگو با علی‌اصغر مقتدایی

ایلنا: اینکه چرا هنر خوشنویسی ما ایرانیان شکل و شمایلی بین‌المللی به خود نگرفته حتی بخش‌هایی از آن طی سال‌های اخیر توسط کشورهای دیگر تصاحب و ثبت جهانی شده است، چند دلیل عمده دارد.  مطمئنا چنین اتفاقاتی با همه توجیهات و دلایلی که تا امروز ارائه شده، تاکیدی بر عدم تمرکز انجمن خوشنویسان ایران (به عنوان تنها متولی این هنر ایرانی، اسلامی) روی مسائل مهم فرهنگی و هنری است!

اینکه چرا هنر خوشنویسی ما به لحاظ تئوریک و آکادمیک آنطور که باید مورد توجه و بهره‌برداری قرار نگرفته نیز چالش دیگری است که از مشکلاتی بزرگتر و جدی‌تر نشات می‌گیرد. بدون شک‌ عدم وجود پژوهش‌های جدی در حوزه خوشنویسی و عدم انجام واکاوی‌های عمیق تاریخی خلایی جدی در بخش منابع مکتوب این رشته مهم هنرهای تجسمی ایجاد کرده است.

اما دلیل اینکه خوشنویسی پژوهشگران و مولفان کمی داشته، چیست؟ پاسخ این است که اغلب استادان خوشنویسی ما صرفا به فعالیت‌های عملی و اجرایی پرداخته‌اند؛ که البته در نوع خود ارزشمند است چراکه به نوعی زنده نگه داشتن خطوط و سبک‌هایی را سبب شد، اما این تنها یک بخش از کار است. اینکه استادان فن و پیشکسوتان و حتی هنرمندان معاصر به موضوعات و مسائل تئوریک اشراف نداشته باشند و از تاریخ خوشنویسی و جریانات مهم آن در مقاطع مختلف تاریخی، ندانند، ضعفی بزرگ است که از نبود منابع مکتوب و مرجع ناشی شده! درست است که طی چند سال گذشته هنر خوشنویسی در حوزه آکادمیک دانشگاهی هم دارای رشته و جایگاه شده اما اگر واقع‌بینانه بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که این اتفاق باید در دهه چهل و پنجاه رخ داده می‌داده است. اگر خوشنویسی در فضای آکادمیک رسمیت یافته، اتفاق خوبی است که به گفته علی‌اصغر مقتدایی (خطاط، پژوهشگر، مولف و مدرس خوشنویسی) طی چند سال گذشته توسط خودش رقم خورده.

علی‌اصغر مقتدایی که بیش از چهل دهه به طور توامان در دو عرصه اجرا و پژوهش فعال بوده و حاصل تلاشش چندین جلد کتاب آموزشی و پژوهشی است، در گفتگو با ایلنا ضمن توضیح درباره فعالیت‌های اخیرش از کتابی مرجع و دوجلدی گفت که تقریبا تمام مباحث و سرفصل‌های مهم خوشنویسی ایران را دربرمی‌گیرد. او همچنین از کم و کیف فعالیت دانشجویان رشته خوشنویسی درتهران و دیگر شهرها گفت. در خلال گفتگو چند اثر از  این هنرمند منتشر شده است.

 

شما اواخر یا اواسط دهه نود کتاب «تاریخ خط و خوشنویسی» را در دو جلد تالیف و چاپ کردید که بسیار جامع بود. با توجه به اینکه خوشنویسی ما به وجود کتاب‌های مرجع نیاز مبرم دارد، چرا این اثر به چاپ دوم نرسید؟

این دایره‌المعارفی که می‌گویید و من آن را نوشته‌ام محدود به دو جلدی که می‌گویید نیست؛ سه جلد دیگر هم دارد که آن‌ها را منتشر خواهم کرد. این کتاب دو جلدی که منتشر شد و درباره‌اش حرف می‌زنیم در اصل یک جلد بود اما از آنجا که به لحاظ حجم سنگین بود آن را به دو جلد تبدیل کردم تا ضمن حمل بهتر، راحت‌تر باز و بسته شود. این اثر را اگر در یک جلد منتشر می‌کردم وزنش پنج کیلو می‌شد. این اثر در حوزه هنر خوشنویسی؛ دایره‌المعارفی جهانی است و این نظریه بنا به محتوای آثار قابل تحلیل و اثبات است.

منظورتان از دایره المعارف جهانی این است که در آن به خط و خوشنویسی دیگر کشورها هم پرداخته‌اید؟

بله همینطور است. تمام اطلاعات راجع به خط و خوشنویسی پنجاه و دو کشور جهان در دوره اول کتاب یا همان اثر دو جلدی منتشر شده، ارائه شده است.

نمونه خط‌هایی هم در اثر هست که آن‌ها را در کتب دیگر ندیده‌ایم درحالی‌که جامعه هنرمندان خوشنویس و پژوهشگران این عرصه هنوز درباره تعداد خط‌ها و سرنوشت‌شان در طول تاریخ به اجماع نرسیده‌اند.

من ۸۵۰ نوع خط را جمع‌آوری کرده‌ام که حدود سیصدتای آن‌ها را شرح داده‌ام. باید گفت تعدادی از خط‌ها از دوره باستان به این سو منسوخ شده‌اند و از آن‌ها تنها نامی باقی مانده است. این رویه بخصوص پس از اسلام و بعد از خط کوفی تا اقلام سته (که مربوط به قرن چهارم است) وجود داشته است.

 

این تعداد خط در کل چه سرنوشتی پیدا کردند؟

در دوره امویان و عباسیان تقریبا صد نوع خط وجود داشته است که اغلب آن‌ها منسوخ شده‌اند و فقط اقلام سته باقی مانده است. خوشبختانه کشور ما به لحاظ فرهنگی و هنری خیلی غنی است. من در دایره المعارفم به جرات از ایران به عنوان یکی از مفاخر هنر جهان از دوران باستان به این طرف، نام برده‌ام. واقعا هم همینطور است. متاسفانه کشورهای دیگر بیشتر از ما به هنر خوشنویسی توجه نشان داده‌اند. الان ترکیه و برخی دیگر از کشورها صاحب خطوط شده‌اند؛ یعنی آن‌ها را به اسم خودشان ثبت جهانی کرده‌اند! من اثبات کرده‌ام که خط کوفی هم از خط اوستایی گرفته است.

اما خط کوفی پس از اسلام ایجاد شد.

خط اوستایی پیش از خط کوفی وجود داشته که در دوران ساسانی مورد توجه بوده است. چندین حرف کوفی به حروف اوستایی شباهت دارد. می‌توانیم بگوییم خطوط کوفی پس از اسلام کامل شده و این ایرانیان بوده‌اند که در این رشد و تکامل نقش داشته‌اند. این ایرانیان بودند که به واسطه وجود کتیبه‌ها نوع خطوط را با خلاقیت‌های بسیاری که به خرج می‌داده‌اند، احیا کردند.

با این تفاسیر درست است که مجموعه آثار «تاریخ خط و خوشنویسی» را آرشیوی از خطوطی بدانیم که در طول تاریخ ظهور و افول کرده‌اند؟

بله. من در اثر، هم خطوط منسوخ شده و هم خطوط رایج را مدنظر داشته‌ام. به نقش ایرانیان در پیدایش و گسترش خطوطی که قبل و پس از اسلام ایجاد شده نیز پرداخته‌ام. یک فصل از اثر هم به زنان خوشنویس اختصاص داده شده است.

از تعداد و جمعیت زنان خوشنویس کشور اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ لذا کاری که شما در کتاب «تاریخ خط و خوشنویسی» به آن پرداخته‌اید کاری با ارزش است.

بله در رابطه با زنان خوشنویس ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست. حدود هزار زن خوشنویس را تا سال ۱۳۹۳ در اثر مدنظر داشته‌ام. این کار واقعا دشوار بود و باید آماری را به دست می‌آوردیم که کار راحتی نبود. در این میان آثار حدود سی، چهل بانوی خوشنویس را هم با نظر استادان گزینش کرده‌ام تا نمونه آثاری از آن‌ها را در اثر داشته باشیم. بخش دیگری را هم به کتاب افزوده‌ام که عنوانش کتاب نامه است. هر کتاب و رساله‌ای که طی هزار سال گذشته با موضوع خوشنویسی مکتوب شده را در آن لحاظ کرده‌ام؛ مانند نسخ خطی، نام ناشر، مولف و تاریخ نشر را در یک سرفصل آورده‌ام.

با این حساب مجموعه آثارتان که هنوز یک مجموعه از آن در قالب دو جلد منتشر شده منبع خوبی برای محققان هنر و پژوهشگران حوزه خوشنویسی است؟

بله تلاش کرده‌ام اثری کامل را منتشر کنم و پیش روی مخاطبان قرار دهم. این اثر برای انجام امور پژوهشی اثری کامل به حساب می‌آید.

 تالیف مجموعه آثار «تاریخ خط و خوشنویسی» چقدر از شما زمان گرفت؟

بیش از پانزده سال روی این مجموعه کار کرده‌ام. به طور واضح‌تر و دقیق تر، من از سال هفتاد و پنج تا حدود سال ۱۳۹۴ که کتاب چاپ شد، مشغول کار کردن روی آن بودم و همچنان به تحقیقاتم ادامه دادم.

در نهایت قرار است همه مجموعه را چه زمانی را منتشر کنید؟

می‌خواهم همه مجلدها را با هم منتشر کنم. خودتان می‌دانید که اوضاع نشر و بازار چاپ کتاب خوب نیست و خرید و فروش کتاب متاسفانه کم شده اما با این حال اثر باید منتشر شود. بیشتر پژوهشگران و محققان هنر و خوشنویسی هستند که از چنین آثاری استفاده می‌کنند.

با این حساب قیمت پشت جلد کتاب‌هایتان هم بالا خواهد رفت. آخرین قیمتی که از دوره دو جلدی «تاریخ خط و خوشنویسی» در سایت‌های فروش ثبت شده ششصد و پنجاه هزارتومان است.

بله مبلغ همین است. بدون شک این مبلغ در چاپهای جدید بیشتر خواهد بود.

از هزینه و بودجه‌ای که طی پانزده سال صرف کرده‌اید عایدی و سودی هرچند اندک نصیبتان شده؟

سودی در کار نبوده و هیچ عایدی از این کار نصیبم نشده است. من پانزده سال از عمرم را صرف اثر کرده‌ام. طی این مدت حدودا روزی هشت ساعت را صرف اثر کرده‌ام و حدود ۵۰۰۰ تصویر را خودم شخصا اسکن کرده‌ام. انجام امور مربوط به ادیت و دیگر موارد هم به عهده خودم بوده است. خروجی این روند در رابطه با تصاویر ۱۲۰۰ اثر منتخب بود که در کتاب درج خواهند شد. طراحی کتاب با خودم بوده است. می‌توانم بگوییم تنها کاری که خودم انجام نداده‌ام ادیت متون تایپ شده بوده است وگرنه انجام بیشتر کارهای فنی به عهده خودم بوده است.

 

موضع انجمن خوشنویسان ایران نسبت به چاپ آثار مکتوب و فعالیت‌های پژوهشی خوشنویسان چیست؟

درست است من یکی از اعضای شورای انجمن هستم و بوده‌ام. پس از به سرانجام رسیدن کتاب و پس از تماسی که با انجمن داشتم دوستان خیلی خیلی خوشحال شدند و از من دعوت به عمل آورند که بیا و شورای پژوهشی ابلاغیه داده است. جلساتی هم داشتیم که مباحث نظری خوشنویسی را در کنار تعلیمات عملی اساتید انجمن خوشنویسان ایران قرار دهیم. اتفاقا در اینباره کتابی هم تالیف شد.

آن اثر چه نام داشت و نویسنده‌اش که بود؟

کتاب «آیین خوشنویسی» که ۱۲۰ صفحه است و خودم آن را تالیف کردم. به واسطه این اثر قرار بود در کنار موضوعات عملی، مباحث نظری هم تعلیم داده شود. و اینکه قرار بود اساتید انجمن خوشنویسان ایران (استاد و فوق ممتازها و آن‌هایی که مدارک هنری ارشاد را دارند) از آن استفاده کنند. در راستای اتفاقات رخ داده حدود پانزده جلسه هم برگزار کردیم اما متاسفانه با همه گیری بیماری کرونا مواجه شدیم که روند قبلی را تحت تاثیر قرار داد. بعد هم دیگر جلسات برگزار نشد و پروژه تعطیل شد.

پس کتاب «آیین خوشنویسی» بی‌استفاده ماند؟

جلد اول این اثر برای مقاطع مبتدی و متوسطه تالیف شد و به مرحله چاپ هم رسید، اما جلد دوم آن به مرحله چاپ نرسید.

پس از پایان گرفتن پاندمی کرونا دیگر پیگیر انجمن خوشنویسان نشدید؟

چرا شدم. همین هفته گذشته بود که برای صحبت درباره ادامه روند قبلی به انجمن رفتم اما متاسفانه اصلا استقبالی صورت نگرفت.

کتاب دوجلدی «تاریخ خط و خوشنویسی» را به مسئولان اصلی انجمن نشان داده‌اید و در جریان جزییاتش هستند؟

بله من دایره المعارف را به انجمن بردم و روی میز گذاشتم. با آقای صندوق آبادی هم جلسات متعددی داشتیم. من اثر را به انجمن دادم و گفتم آن را مطالعه بفرمایید که این درخواست و پیشنهاد تا به امروز نتیجه‌ای نداشته است.

شما در زمینه تالیف کتاب‌های خوشنویسی دانشگاهی هم فعالیت‌های جدی دارید. درباره جزییات این اتفاق بگویید.

برای تدریس در دانشگاه و آموزش دانشجویان خوشنویسی (که باعث و بانی تشکیل و ایجاد چنین رشته‌ای خودم بوده‌ام) حدود بیست و سه درس تالیف کرده‌ام که در قالب کتاب منتشر شده‌اند. هنر تجسمی، نگارگری، گرافیک، هنرهای صنایع دستی و برخی دیگر از رشته‌ها درس خوشنویسی دارند، که برخی از آن‌ها درادامه به دروس ۱.۲، ۳ و چهار گسترش می‌یابند و تقسیم می‌شوند. دانشجو باید همه آن‌ها را پاس کند.

کتاب دو جلدی «تاریخ خط و خوشنویسی» هم یکی از منابع دانشگاهی خوشنویسی است؟

من در چند دانشگاه تدریس می‌کنم و چند سرفصل دانشگاهی را هم تا به امروز خودم نوشته‌ام. بر همین اساس گفتم تمام سرفصل‌های لازم در کتاب «تاریخ خط و خوشنویسی» وجود دارد و آن را به عنوان منبع معرفی کنید. متاسفانه این اتفاق در نهایت رخ نداد. همه اینها در حالی است که اگر کتاب را ورق بزنید متوجه اهمیت آن خواهید شد. مثلا یکی از بخش‌های مهم کتاب که کمتر آن پرداخته شده، خط میخی است. من در کتاب از حدود ۹ یا ده خط میخی نام برده‌ام و دیگر اینکه حدود ۶۰ نوع خط کوفی را از دل منابع تاریخی بیرون کشیده‌ام.

قضیه رمزگشایی از برخی آثار در کتابتان چیست؟

جالب است که از این موارد کتاب یک به یک نام می‌برید. در پاسخ باید بگویم بله برای کشف اینکه خطوط میخی از چه مواردی گرفته شده‌اند و مبنای انتخاب عنوان آن چیست، به کشف رمز خطوط باستانی هم پرداخته‌ام. در انتهای فصل چهارم کتاب است که به این مبحث را درج کرده‌ام.

درباره تلاش‌تان برای ایجاد رشته خوشنویسی در دانشگاه پیام نور بگویید.

بله سال نود یک یا نود و دو بود که دانشگاه پیام نور رشته خوشنویسی را تاسیس کرد. در آن مقطع خودم سرفصل‌ها و جزوات را نوشتم و تنظیم کردم. من یازده کتاب دانشگاهی دارم که حدود شش، هفت تای آن‌ها برای مقطع کارشناسی و در رابطه با دانشگاه خوشنویسی است.

این نگارش‌ها و تالیف‌ها چه زمانی رخ داد؟

این اتفاقات حدود سال‌های ۱۳۹۲ و ۹۳ رخ داد.

از این مقطع به بعد یازده کتاب شما در دانشگاه تدریس می‌شود؟

بله و ما در دانشگاه رشته کارشناسی خوشنویسی هم داریم.

از روند آکادمیکی که طی این سال‌ها طی شده، رضایت دارید؟ آیا لازم نیست خوشنویسی ما دانشگاه یا حتی هنرستانی تخصصی داشته باشد؟

بله اما مشکلی که وجود دارد کم بودن تعداد دانشجویان رشته خوشنویسی است. درباره بخش دوم سوالتان هم باید بگویم، من پیشنهادم را با انجمن مطرح کردم و با استادان صندوق آبادی، براتی و آقای خیام معاون پژوهشی مفصل حرف زدم. حتی با استاد امیرخانی هم صحبت کردم و تاسیس دانشگاه خوشنویسی را مطرح کردم و گفتم چند کشور اسلامی چنین کاری انجام داده‌اند. متاسفانه مسئولان انجمن خوشنویسان ایران درگیر مسائل و مشکلات خودشان هستند.

 

همه انتقادها به کنار اما واضح است که انجمن خوشنویسان ایران چنین بضاعتی ندارد که به تاسیس دانشگاه بپردازد. گویا انجمن در وزارت ارشاد هم نفوذ و قدرتی ندارد تا به آن واسطه روند تاسیس دانشگاه خوشنویسی را بهبود بخشد.

تا آن زمان که خودم توضیح ندادم انجمن خوشنویسان ایران در جریان اتفاقات رخ داده نبود. مسئولان مربوطه در انجمن زمانی که سرفصل‌ها، مباحث و کتاب‌ها و جزوه‌ها را دیدند و درباره مقوله آموزش و تدریس دانشگاهی صحبت کردم، تعجب کردند.

حال پس از چندین سال بسیاری از علاقمندان و هنرجویان نمی‌دانند که خوشنویسی رشته دانشگاهی دارد.

بله این مورد هم یکی از دلایل کم بودن دانشجویان خوشنویسی است.

آیا می‌توان الان درباره خروجی رشته خوشنویسی در چند سال گذشته آماری ضمنی ارائه کرد؟

اگر درست بگویم اولین خروجی ما سال ۱۳۹۵ بود. در این مقطع و در سری اول ۲۱ دانشجوی خوشنویسی داشتیم که شانزده تای آن‌ها ممتاز و فوق ممتاز بودند و باقی با رتبه‌های عالی و چنین مواردی فارغ التحصیل شدند و حال به نوعی کارشناس خوشنویسی هستند. چنین اتفاقی برای آموزش و پرورش بسیار مفید است. آموزش و پرورش می‌تواند از وجود فارغ التحصیلان رشته خوشنویسی افراد متخصص را به عنوان معلم و دبیر انتخاب کند.

طی همین روند است که می‌توانیم بر خروجی مدارس هم تاثیر مثبت بگذاریم و کیفیت تدریس و آموزش در مقاطع پیش از دانشگاه را ارتقاء دهیم. در صورت چنین تعاملی رشته‌هایی چون نقاشی، طراحی و گرافیک هم اوضاع بهتری پیدا خواهند کرد. فارغ التحصیلان رشته خوشنویسی به لحاظ سواد آکادمیک حال جایگاه مشخصی دارند و مطمئنا اغلب آن‌ها در بخش‌هایی مرتبط مشغول کار هستند، اما همانطور که گفتم تعداد دانشجویان رشته خوشنویسی همچنان کم است.

دلیل این‌ عدم توجه را چه می‌دانید؟

به هرحال متولی این کار می‌تواند انجمن خوشنویسان ایران باشد. این تشکل می‌تواند موضوع را به طور جدی پیگیری کند اما خب متاسفانه چنین حمایت‌هایی وجود ندارد.

بهتر است بگوییم متولی چنین اتفاقاتی انجمن خوشنویسان ایران است و بس.

بله درست می‌گویید. من از شما و دیگر رسانه‌ها می‌خواهم قید بفرمایید که در دانشگاه پیام نور رشته خوشنویسی به صورت تخصصی تدریس می‌شود. البته این رویه در دانشگاه سوره هم ایجاد شد. من در مقطعی در سوره تدریس می‌کردم و پایان نامه چند دانشجو هم با من بود. از وضعیت فعلی خوشنویسی در دانشگاه سوره خبری ندارم اما به طور قطع روند ادامه تحصیل علاقمندان خوشنویسی در دانشگاه پیام نور باز است. تکرار می کنم که تنها مشکل کم بودن تعداد دانشجویان خوشنویسی است که در اینباره باید بگویم این رشته کنکور ندارد. مسئولان در دانشگاه پیام نور هر مدت یک بار اعلام می‌کنند که دانشجوی بدون کنکور می‌پذیرند و تنها لازمه آن داشتن مدرکی تحصیلی است. وجود رشته خوشنویسی با شرایط موجود فرصتی مناسب برای آن‌هایی که خوشنویسی را صرفا در قالب فعالیت‌های عملی دنبال کرده‌اند و به لحاظ مبانی نظری صفر هستند یا اطلاعات کمی دارند.

با توجه به مواجه مستقیمتان با علاقمندان و دانشجویان و خوشنویسان در دانشگاه از کم و کیف این روند بگویید. نظر کلی دانشجویان درباره وجود رشته خوشنویسی در دانشگاه پیام نور و کم و کیف آن، چیست؟

باور کنید وقتی سرکلاس با دانشجویان ممتاز و فوق ممتاز مواجه می‌شدم و به تدریس دروس می‌پرداختم از اینکه چهارسال در انجمن خوشنویسان ایران آموزش دیده‌اند و مباحث مربوطه را نشدیده‌اند و فرا نگرفته‌اند، تعجب می‌کردند.

اتفاق مهم و مغفول مانده این است که در نهایت دانشجویان و خوشنویسانی که مباحث نظری و تئوریک را کاملا فرا گرفته‌اند، می‌توانند در آینده‌ای نزدیک به فعالیت‌های پژوهشی بپردازند.

دقیقا. خیلی از دانشجویانم به واسطه وجود دروس و جزواتی که داریم پایان‌نامه‌ها وتحقیقات خوبی ارائه کرده‌اند. من تا چند سال پیش استاد راهنمایی حدود صد دانشجو برای ارائه پایان‌نامه‌هایشان بوده‌ام لذا آنچه گفته‌ام و می‌گویم بر اساس همین تجارب است.

حال که با دانشجویان نسل‌های جدید در تماس هستید از استعداد و خلاقیت آن‌ها نسبت به نسل‌های قبل بگویید. به نظر می‌رسد تعصب اساتید گذشته نسبت به مقولات مختلف خوشنویسی، خلاقیت خوشنویسان خوش فکر گذشته را کشته است.

دانشجویان و هنرجویان نسل‌های جدید واقعا تشنه یادگیری هستند. این دسته از افراد آماده‌اند و کافی است به آن‌ها و روند فعالیتشان جهت دهیم. اگر پایان‌نامه بچه‌ها را جایی ارائه دهم متوجه تفکر و خلاقیت عمیق آن‌ها خواهید شد. به هرحال نسل‌های جدید با مقوله‌ای به اسم اینترنت و فضای مجازی آشنا و همراه هستند. آن‌ها با وجود چنین بستری به دیتاهای مختلفی دسترسی دارند و خب چنین امکانی اطلاعات بیشتر و گسترده‌تری در اختیار آن‌ها می‌گذارد. در دوره ما چیزی به اسم اینترنت و فضای مجازی وجود نداشت و تنها مقوله‌ای که می‌توانستیم به آن‌ها رجوع کنیم کتاب‌ها و مقاله‌ها بودند که آن‌ها هم به راحتی قابل دسترس نبودند. در حال حاضر نمونه خطوطی وجود دارد که ما در دهه‌های گذشته به آن‌ها دسترسی نداشتیم. بیست سال قبل که می‌خواستم تالیف و نگارش کتاب و تدریس را شروع کنم، هیچ منبعی در اختیار نداشتم. تمام تصاویر و نمونه‌ها را دانه به دانه اسکن و ادیت کرده‌ام. آن زمان امکان ویژه‌ای برای انجام چنین کارهایی وجود نداشت. آنچه در دنیای امروز وجود دارد برای نسل‌های امروزی نوعی منبع محسوب می‌شوند. نمونه خط‌ها و تصاویر و دیگر دیتاها به راحتی قابل دسترسی است. همه این موارد بر کم و کیف فعالیت‌های هنرمندان و هنر پژوهان و خطاطان تاثیر می‌گذارد.

با توجه به تجارب برون مرزی‌تان ایران مخاطبان ایرانی را با هنردوستان دیگر کشورها چطور مقایسه می‌کنید؟

خیلی نمی‌توان مخاطبان ایرانی را با مخاطبان غیر ایرانی مقایسه کرد. مخاطبان کمی در ایران به دیدن نمایشگاه‌ها و آثار موجود در گالری‌ها می‌روند. مثلا در ایران تنها چند نفر از گالری «صبا» که با بخشهای عریض و طویل و استانداردهای لازم در فرهنگستان هنر دارد دیدن می‌کنند! اما در کشورهای اسلامی و کشوری چون ترکیه اینگونه نیست و مخاطبان برای دیدن یک نمایشگاه صف می‌کشند. من چنین صفی را در موزه لوور فرانسه دیده‌ام و شاهد بوده‌ام که مردم با اشتیاق به چنین مکان‌هایی می‌روند تا مثلا یک اثر از رامبراند یا پیکاسو را از نزدیک تماشا کنند. هنر همین است. هنر یعنی زیبایی که با روح انسان سر و کار دارد. چنین اتفاقی باید در کشور صاحب هنر ما به وفور رخ دهد.

در حال حاضر به فعالیت‌های آموزشی و هنری مشغولید؟

من حدود بیست سال در تهران تدریس می‌کردم و حال چند سالی است به شیراز نقل مکان کرده‌ام تا دوران بازنشستگی را بگذارم. البته فعالیت‌های آموزشی و اجرایی ام ادامه دارد.

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

مقالاتی را نوشته‌ام و برای چاپ به آمریکا فرستاده‌ام و منتظر نتیجه‌ام. تا این لحظه اعلام نکرده‌ام ولی قرار است نمایشگاهی برگزار کنم که به ۱۱۴ اثر بسم الله اختصاص دارد. من روند تولید این آثار را از حدود سال ۱۳۷۳شروع کرده‌ام و حال ۱۱۴ اثر شامل خطوط کوفی، نقاشی خط و... آماده ارائه است. تابلوهای مذکور با تلفیق، ترکیب، قطعه‌بندی‌ها و خطوط مختلف ارائه خواهند شد. این نمایشگاه را در یکی از کشورهای اسلامی برگزار خواهم کرد.

 

 

http://www.bookcity.org/detail/31149