تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
روزبه رحیمی:
هر روز
به مرگ
بیماری، گرسنگی،
خشونت، تروریسم، جنگ،
و آخرالزمان فکر میکنم
تا به چیزهای دیگر فکر نکنم. (ص۱۱)
انتشار اولین کتاب از اشعار «راجر مکگاف» با ترجمهی یگانه وصالی و وحید روزبهانی اتفاق خوشایندی است. خوشایند از آن روی که مکگاف شاعر خوبی است و هنوز هم زنده است! پیش از این تنها چند شعر از این شاعر مشهور انگلیسی ترجمه شده بود که عمدتاً در فضای مجازی منتشر شده است. همچنین در کتاب «تو مشغول مردنت بودی» با ترجمهی روان محمدرضا فرزاد چند شعر از این شاعر میخوانیم. پس میتوان نتیجه گرفت که مکگاف برای خوانندهی فارسی زبان شاعر نامآشنایی نیست. برای بهدست آوردن اطلاعاتی از زندگی و آثار این شاعر انگلیسی جستوجویی کردم در سایتها و وبلاگهای فارسی و تنها نتیجهای که حاصل شد این بود که مکگاف در ۹ نوامبر ۱۹۳۷ در لیورپول انگلستان متولد شد، شاعری مردمی و بسیار محبوب است و اشعاری دارد سرشار از پیچیدگیهای زبانی!
در چنین وضعیتی لازم بود توضیحاتی هرچند مختصر در شناخت این شاعر در این کتاب گنجانده میشد. در مقدمهی مترجمان انتظار میرفت بخوانیم چرا مکگاف شاعری محبوب است. چند کتاب دارد و در چه زمینههای ادبیای فعالیت داشته است و.... احتمالاً باید صبر کنیم تا زمانی که مکگاف برندهی نوبل ادبیات شود و یا اینکه رخت سفر بربندد!
اتفاق خوشایند دیگری که در این کتاب افتاده است ارتباط مترجمان با شاعر در حین ترجمهی اثر است. از مقدمهی بسیار کوتاه مترجمان، همچنین یادداشتهای احمد پوری به همراه ترجمهی اشعاری از مکگاف در فضای مجازی، متوجه میشویم که بازیهای زبانی فراوان مکگاف و ایهام و جناسهایی که در اشعارش وجود دارد، ترجمهی این آثار را بسیار مشکل و بعضاً غیرممکن میکند. خوشبختانه همانطور که مترجمان اشاره کردهاند ارتباط با شاعر در حین ترجمه کمک کرده تا این اشعار تا جای ممکن به شکل صحیح و زیبایی به خواننده فارسی زبان ارائه شود. اما ای کاش مترجمان قضاوت در مورد کارشان را به دیگران واگذار میکردند و در مقدمه خود چنین نمینوشتند: «... شاید بیپشتوانهی حضور شاعر، ترجمهای با این دقت و شیوایی (!) ممکن نبود.» (ص۹)
ارتباط با شاعر زنده در حین ترجمه آثارش تجربهی بسیار موفقی است که به طور مثال در ترجمهی زندهیاد فریدون فریاد از آثار «یانیتس ریتسوس»، شاعر یونانی، نیز مشاهده میشود. و باید امیدوار باشیم این شیوه در میان مترجمان ما مرسوم شود و دیگر شاهد مترجمانی نباشیم که از زبانها و شاعران مختلف ترجمههای فراوانی کردهاند.
راجر مکگاف مقدمهای بر این کتاب نگاشته است که نسخهی دستنویس و ترجمهی آن را در آغاز کتاب میبینیم.
«هیچوقت نمیخواستم شاعر شوم. پدرم در باراندازهای لیورپول کار میکرد و پدرش هم پیش از او. من اما از سعادت تحصیلات عالی برخوردار بودم و مادری که رویاها و آرزوهایش برای آیندهی پسرش تا آن سوی رودخانهی مرسی فرا رفته بود.
اواخر نوجوانی آغاز به نوشتن شعر کردم و تا به اکنون از آن دست نکشیدهام. دوست دارم اینطور با خود فکر کنم که شاید شعر مرا برگزیده بود.
چاپ کردن کتاب شعر خود سرشار از هیجان است و چه لذتی بالاتر از شاهد ترجمه شدنشان بودن؛ آن هم به زبانی زیبا که چون الهام شاعرانه و خود آفرینش برایم رازآلود است. بال گشودن اشعارم در کشوری که شعر در قلب تپندهی فرهنگش جریان دارد و زندگی دوبارهشان را، من مدیون یگانه وصالی هستم. همچنین از وحید روزبهانی و نشر مروارید سپاسگزارم.» (ص ۷)
همانطور که بر روی جلد کتاب میبینیم اشعار این مجموعه طنز هستند و یا شاید بهتر است بگوییم اشعاری با نگاهی طنز. راجر مکگاف شاعری است مردمی و مضامین اشعارش ارتباطی ناگسستنی با زندگی مردم دارد. اشعار این مجموعه گسترهی موضوعی وسیعی را شامل میشود: مرگ، جنگ، شهر، عشق، کودکان، اشیا، حیوانات و.... مکگاف با به کارگیری این مضامین و با نگاه طنزآمیز خود مجموعهای انتقادی، اجتماعی- سیاسی خلق میکند و با تمام شعردوستان در سراسر جهان با زبان خودشان سخن میگوید: زبان مردم.
در پایان چند شعر از این مجموعه را با هم میخوانیم:
نیمهی پر لیوان
اوضاع خراب است
کفگیرم به تهِ دیگ
خورده است.
ولی هنوز برای ناامید شدن زود است
چون در همین حیاط
بدبخت بیچارهتر از من خیلی هست. (خب، چهار تا:
موشی یک چشم
گربهای سه پا
یک جنازه و درِ دستشویی) (ص ۶۶)
خلاص شدن
چشمهایم را بستم، نفسم را نگه داشتم،
سعی کردم بیحرکت بمانم
اما باور نکردم
مرگ در من حلول کرده باشد. (ص ۲۷)
به ندرت پیش میآید که سرزنش شوی
همیشه مردی
که تو را
در دست گرفته
همیشه انگشتی
که پیشِ روی ماشه است
و تو میفشاریاش
به ندرت پیش میآید که سرزنش شوی
همیشه ابلهی
که گمان میبرد تو
آخرین راهحلش هستی
همیشه بازیچهای
که برای خشنود کردنت
گوش به فرمان تو است
اوست که سرزنش میشود. (ص ۸۶)
جنایت بینقص
شعبدهبازِ شمشیرخور
زن خیانتکارش را
با ضربات چاقو از پای درآورد
پیش از آنکه آلت جرم را
یک نفس ببلعد و
از شرش خلاص شود. (ص ۱۱۰)
* عنوان یکی از شعرهای این مجموعه، ص ۱۰۲.
فقط محض جر و بحث، راجر مگاف، یگانه وصالی، وحید روزبهانی، چاپ اول ۱۳۹۲، نشر مروارید، ۵۹۰۰ تومان.
برای خرید آنلاین این کتاب به فروشگاه اینترنتی شهر کتاب مراجعه کنید.