تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : یکشنبه 2 بهمن 1401 کد مطلب:31282
گروه: تازه‌های کتاب

مافیای دربار با مشروطه‌خواه عاشق وطن چه کرد؟

نگاهی به کتاب «آقایان علیه آقایان»

گسترش: کتاب «آقایان علیه آقایان» با زیرعنوانِ مافیای دربار با مشروطه‌خواه عاشق وطن چه کرد؟ به قلم صفورا رهبری به همت نشر خوب به چاپ رسیده است.

الکساندر آقایان، به گواهی کتاب‌های معرفی مشاهیر ایران، یکی از اولین ایرانیانی بود که برای تحصیل به اروپا رفت. در قزوین متولد شده بود و تحصیلاتش را در تبریز شروع کرده بود و گویا از آغاز دوره‌ی دبیرستان به سوئیس رفته و برای ادامه‌ی تحصیل همان‌جا ماندگار شده بود. خاطرات الکساندر از ۲۳سالگی او آغاز می‌شود؛ روزی که خبر جنبش مشروطه‌خواهی در ایران به گوشش رسید. این همان روزی است که به‌زعم خودش زندگی سیاسی و اجتماعی‌اش شروع شد؛ روزی که حتی از سفر و تحصیل در اروپا هم برایش مهم‌تر است. برای ما مردمی که حتی امروز هم به‌سختی دنبال روایت زندگی و روزگارمان هستیم، خاطره‌نویسی مردی، آن هم ۶۵ سال پیش، در ایرانی با سطح سواد پایین شگفت‌آور است. او جزء معدود انقلابی‌های جنبش مشروطه (و حتی معدود مردم دوران خودش) بوده که دست‌به‌کار شده و زندگی خود و وقایع دورانش را روایت کرده است. شاید همین خاطره‌نویسی بوده که نویسنده‌ی این کتاب را واداشته تا بیشتر در روحیه و حال‌وهوای این مرد کندوکاو کند.

نویسنده می‌گوید: الکساندر از اروپا به ایران می‌آید تا به انقلاب مشروطه بپیوندد و برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری فروگذار نیست. وطن‌دوستی و امیدش به پیشرفت چنان شورمندانه است که بعید نیست سرسختی و بی‌پروایی جوانی هم به آن گره خورده باشد. چون هرچه در خاطراتش جلو رفتم، به‌تدریج نشانه‌هایی از تغییر در دیدگاه‌هایش بروز کرد؛ تغییری که می‌توان از آن به پختگی تعبیر کرد. الکساندر زندگی در سوئیس را در دو دوره تجربه کرد. احتمالاً افکار پیشرو و قانون‌گرایی و میل به رشد علمی جامعه دستاورد دوره‌ی اول اقامتش در سوئیس بود. نمی‌توان به یقین دریافت که التهاب انقلابی‌اش هم حاصل زیستن در کشوری مدرن و قانون‌مدار بود یا نه؛ اما هرچه بود، تلاش‌هایش را معطوف کرد به مدرن کردن ایران از راه تأسیس نهادهایی مثل شرکت بیمه یا همکاری در تدوین حقوق قضایی مدرن. خاطرات الکساندر از یک‌سو، بخشی از انقلاب مشروطه و دوران پس از آن را بی‌واسطه به تصویر می‌کشد و از سوی دیگر، به میانجی واکنش‌ها و عملکردهایش در وقایع مختلف تاریخی، حال‌وهوای درونی و افکار یک ایرانی از فرنگ برگشته را روایت می‌کند.

هدف از مراجعه به این خاطرات نه شرح تاریخی وقایع، بلکه روشن کردن افکار و تحلیل‌های شخصی او درباره‌ی برخی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر ایران است. علاوه بر آن، الکساندر بسیاری از این اتفاقات را با جزئیاتی نقل کرده که بیان آن تنها از زبان یک شاهد عینی امکان‌پذیر است. ازاین‌رو در این کتاب با تکیه بر روایت‌های او در مقام شاهد عینی، آن رویدادها بازتعریف شده‌اند.

خاطرات الکساندر را می‌توان در نقطه‌ی مقابل منش و روش فلیکس قرار داد. الکساندر خواسته بود صریح و سرراست خودش را به ما نشان دهد. تا جایی که حتی در خاطراتش به آدرس منزل و محل کارش هم اشاره کرده است: دفتر حقوقی دکتر الکساندر آقایان که حدود هفتاد سال در محل سکونت سابق او مشغول فعالیت‌های حقوقی بوده و هنوز هم فعال است. در مقابل، پسر ارشدش، فلیکس، مردی است که جز در تاریکی خودخواسته راه نرفته است. سکوت و طمأنینه‌ی کلامش از سر حکمت نیست، بلکه شنونده را هم مانند خودش به تاریکی می‌کشاند و همان‌جا رهایش می‌کند.

نویسنده معتقد است کنار هم نشاندن زندگی پدر و پسر با نقاط سفید و سیاهشان و با مشی متفاوتشان بیش از پیش به من انگیزه‌ی جست‌وجو داد. فلیکس واقعاً که بود و چرا نشانی از پدر نداشت؟ ماجرا برای من از فلیکس شروع شد؛ مردی در دربار پهلوی دوم که به فساد متهم است و سپس به پدر رسید؛ پدری که در ماجراجویی کم از پسرش ندارد. داستان ما با آقایانِ آقایان از اینجا شروع می‌شود.

قسمتی از کتاب آقایان علیه آقایان:

در آن روزگار، قانون فقط قانون شرع بود و هنوز پای قوانین مدرن به ایران باز نشده بود. اصلاً چیزی به نام قانون جزا وجود نداشت و به جای قانون مدنی هم قانون شرع اجرا می‌شد. مقررات مجازات شرعی با اوضاع دنیا و مشروطیت که می‌خواست براساس قوانین روز دنیا باشد، تناسبی نداشت. الکساندر که تخصص اصلی‌اش قانون جزا بود، تصمیم گرفت دست‌به‌کار شود و اولین قدم را به منظور برقراری این قوانین بردارد. در این راستا، ابتدا به کنسولگری‌ها و سفارتخانه‌ها نامه نوشت و اعلام کرد که دکترای حقوق جزائی دارد و می‌تواند در مسائل حقوقی به آن‌ها کمک کند؛ اما چرا سراغ خارجی‌ها رفت؟ ایرانی‌ها این قوانین را نمی‌شناختند و برای حل مسائل پیش علما می‌رفتند؛ اما قانونی که اروپایی‌های مقیم ایران می‌شناختند و مسائلشان را با آن حل‌وفصل می‌کردند، همین قانون جزا بود. در جریان این نامه‌نگاری‌ها، الکساندر فهمید کنسول فرانسه، که نامش سوگن بود، حقوق‌دان است. سوگن قبلاً از نواب سفارتخانه‌ها خواسته بود گرد هم بیایند و برای ایران قوانین مدرن را تدوین کنند؛ حتی کمیسیونی هم برای این کار تشکیل داده بود. الکساندر سردرنمی‌آورد که چرا خارجی‌ها باید بنشینند و برای ایران قانون بنویسند. در نتیجه بیشتر از این صبر نکرد، سلسله مقالاتی با عنوان اصول جزائی نوشت و در روزنامه‌ی رعد چاپ کرد. سه چهار مقاله چاپ شده بود که سید ضیاء، صاحب امتیاز روزنامه، آمد سروقتش و گفت مشیرالدوله می‌خواهد با او آشنا شود. مشیرالدوله که خودش هم حقوق خوانده بود، در آن دوره نخست‌وزیر بود.

جناب نخست‌وزیر پس از از ملاقات با الکساندر و آگاهی از تحصیلاتش، از او خواست انتشار مقالات حقوقی را متوقف کند. الکساندر از این درخواست جا خورد. مشیرالدوله در توضیح درخواستش گفت: «اصول محاکمات حقوقی و جزائی که فقط تشریفات است. من دو سال زحمت و مرارت کشیدم تا توانستم موافقت آقای مدرس را جلب کنم و از آنجا که قانون جزای امروز دنیا با قانون جزای اسلام تفاوت زیادی دارد، یک روزی ما باید روحانیون را غافلگیر کرده قوانین جزا را بگذرانیم و این مقالاتی که شما می‌نویسید آقایان را بیدار خواهد کرد و ما هیچ‌گاه نخواهیم توانست آن را بگذرانیم.» مشیرالدوله درست می‌گفت و الکساندر چاره‌ای نداشت. اگر هدفش برپایی قوانین جزائی در ایران بود، باید صبر می‌کرد تا زمینه‌ها فراهم شود.

آقایان علیه آقایان در ۱۸۲ صفحه‌ی پالتویی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۷۹ هزار تومان عرضه شده است.

 

http://www.bookcity.org/detail/31282