تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : شنبه 1 تیر 1392 کد مطلب:3296
گروه: نشست‌ها

اثری در مرز میان اخلاق و مهندسی

گزارش نشست نقد و بررسی کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی

هادی مشهدی: کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی، ابعاد مختلف اخلاق‌مداری حرفه‌ای را در گستره‌ی فعالیت‌های مدیریتی و مهندسی، با رویکردی آموزشی، مد نظر قرار داده است. این اثر به همت مصطفی ساکت و حسین کرد، به فارسی برگردانده شده است؛ تا از این رهگذر، بخشی از نقایص موجود در قالب‌های آموزشی دانشگاهی  مرتفع شود. بایسته‌های اخلاق مهندسی را نشر هرمس چاپ و منتشر کرده است.
این اثر، سه شنبه بیست و هشتم خرداد، در مرکز فرهنگی شهر کتاب، با حضور مترجمان، غلام‌رضا خاکی و محمد ابراهیم محجوب نقد و بررسی شد.


اخلاق و آسیب‌های زیست‌محیطی!
دکتر خاکی، ضرورت اخلاق‌مداری در عصر حاضر را با توجه به پیشرفت‌های علمی و صنعتی، تبیین و تشریح کرد. وی گفت: ما امروز در فضای سایبری قرار گرفته‌ایم؛ تکنولوژی اطلاعات، جهان را سامان و جهت می‌دهد. دسترسی بیشتر و آسان‌تر انسان‌ها به یکدیگر، بر اهمیت مبحث اخلاق نسبت به آن‌چه در جهان پیشین بوده است، می‌افزاید. بر خلاف تصور، نمی‌توان پیشرفت علم را دلیلی بر تقلیل یا عدم نیاز به اخلاق دانست، چراکه وجود امکان‌هایی چون هکرها می‌تواند به سادگی اخلاقیات را در معرض آسیب قرار دهد. مصلحان اجتماعی و پژوهش‌گران این حوزه، ما را از این ساده‌اندیشی بر حذر می‌دارند.
وی، اهمیت مبحث اخلاق در حوزه‌ی مدیریت و مهندسی را نیز تشریح و خاطرنشان کرد: پس از رنسانس و انقلاب صنعتی، نگرش به جهان از دریچه‌ی علم و عاری از از احساس لطیف آکنده به فضاهای اسطوره‌ای صورت گرفت و به دنبال آن واقعیت‌ها ملموس‌تر و عینی‌تر شدند. رویای بنیان‌گذاران علم مدیریت نیز تبدیل انسان به یک ماشین‌واره بود. آن‌ها به دنبال این بودند که انسان را به موجودی قابل برنامه‌ریزی بدل کنند. اقدامات ایشان به تولید سیستم‌های کنترل سخت‌افزاری و سیستم‌های کنترل بیرونی انجامید، که انسان قادر به حذف آن‌ها بود، لذا نیاز به وجود یک سیستم کنترل درونی را دریافتند. غرب به دنبال فراهم آوردن آن سیستم کنترل درونی، نمی‌توانست دوباره به کلیسا متوسل شود تا از طریق آن بتواند هنجارهای اخلاقی را احیا کند، بنابراین اخلاقی تعریف شد که امروز آن را به عنوان اخلاق سکولار می‌شناسیم. اخلاق سکولار بر پایه‌ی پشتوانه‌ی عقلی و نه آموزه‌های وحیانی، در پی حذف ناهنجاری‌های اجتماعی است. 
خاکی افزود:‌ اخلاق سکولار تئوریزه شد تا اشکال کاربردی بیابد، تا بتوان به مدد آن بحران‌های زیست‌محیطی را کنترل کرد. پس از طرح این فرایند، یکی از شاخه‌های ویژه‌ی اخلاق سکولار با عنوان اخلاق حرفه‌ای شکل گرفت؛ در واقع مفاهیم کلان و نظری اخلاق در حرفه‌های گوناگون ترجمان شد. رویکرد منتهی به این روند با دغدغه‌ی رستگاری کارمندان صورت نگرفته است؛ بلکه در آن اخلاق به مثابه ابزاری است، برای انسجام اجتماعی و سازمانی و تنظیم روابط افراد در یک جامعه. این رویکرد، از همین روی مورد نقد واقع شده است.
وی پیشینه‌ی طرح مباحث اخلاق حرفه‌ای را به کرکگور، پدر اگزیستانسیالیسم الهی، نسبت داد و در این باره گفت: بنا بر آموزه‌ها و اعتقادات کرکگور، زندگی انسان در مسیر تکاملی خود، سه ساحت محاسباتی، اخلاقی و ایمانی دارد. در ساحت اول، عقل با کاربردی که در فضای مدیریت و مهندسی دارد، و هم‌چنین به مثابه نیرویی محاسبه‌گر، به انسان توان تشخیص خیر از شر را بر مبنای منافع یک فرد و یا یک اجتماع می‌دهد. به زعم کرکگور، غالب انسان‌ها در همین مرحله باقی می‌مانند. در مرحله‌ی اخلاقی، آن‌چه محصول مرحله‌ی قبل است، یعنی همان سودخواهی، به مدد اصول و قواعد اخلاقی محدود می‌شود؛ به این معنا که انسان منافع خود را در چارچوب موازین اخلاقی و مشروط به این‌که مضر بر منافع عمومی جامعه نباشد، دنبال می‌کند.
خاکی ادامه داد: کرکگور با اتکا به مواضع مذهبی خود، سطح ایمانی را از زاویه‌ی زندگی و سرشت ابراهیم تعریف کرده است. بر این اساس، اقدام ابراهیم برای قربانی کردن فرزند خود، بر مبنای اخلاقی که خاص ادیان است توجیه می‌شود. این نوع اخلاق فراتر از استدلال‌های عقلی است؛ در این مرحله انسان نمی‌تواند مانند مراحل پیشین، خویشتن را مد نظر داشته باشد، او باید امر خداوند را فارغ از پیامدهای آن اجرا کند. به تازگی تکمله‌ای هم بر این ساحت وارد شده است؛ بر آن اساس مابین اخلاق و ایمان مفهوم دیگری با عنوان معنویت مطرح شده است. معنویت، به مثابه یک دین عقلایی شده است، هم‌سان با دیانت نیست. امروز در میان مباحث تخصصی مدیریت، مبحثی با عنوان معنویت در سازمان مطرح شده است.
وی در ادامه چرایی نیاز انسان به اخلاق را از زاویه‌ای دیگر مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: از آن‌جا که انسان موجودی قضاوت‌گر است به اخلاق نیازمند است؛ اگر قضاوت‌های او تابع قواعدی نباشد، به نفع خویشتن خواهد بود. این قواعد بر مبنای اصول طراحی می‌شوند و مبنای قضاوت‌های ما قرار می‌گیرند، از این ‌روی تئوری‌های اخلاقی نگاه ما را در ارتباط با دیگران به چارچوب‌هایی محدود می‌کنند. در غیر این‌صورت نمی‌توانیم در حین قضاوت خود را جای دیگران قرار دهیم. نظریاتی که به تعریف اصول و قواعد اخلاقی می‌انجامند به سه دسته تقسیم می‌شوند: نخست بحث فرااخلاق است که به سوالی مبنی بر وجود و یا عدم وجود خوبی و بدی خارج از ذهن آدمی، می‌انجامد. این حوزه خود به چهار قلمرو معرفت‌شناختی،‌ هستی‌شناختی، روان‌شناختی و دلالت‌شناختی تقسیم می‌شود.
خاکی ادامه داد: در گام‌ بعدی نظریات اخلاق هنجاری مطرح می‌شود. می‌دانیم که هنجارها از بایدها و نبایدها می‌گویند. در گستره‌ی چنین بحثی، برخی فلاسفه بر این باورند که به منظور بیان مباحث اخلاقی، نباید از واژه‌هایی چون زشت و زیبا بهره جست، چراکه آن‌ها در حوزه‌ی علایق و سلایق زیباشناختی افراد قرار می‌گیرند، حال آن‌که علم اخلاق مبنایی عقلی دارد. نظریه‌ی اخلاق هنجاری، احکام اخلاقی را بر ما تکلیف می‌کند. این نظریه خود به سه دسته تقسیم می‌شود؛ وظیفه‌گرایان دسته‌ی نخست هستند؛ ایشان معتقدند که کارهای اخلاقی باید فارغ از نتیجه‌ی آن‌ها بررسی شوند. در این دسته برخی نظریه‌پردازان بر این باورند که ما نمی‌توانیم اصول اخلاقی را مدنظر داشته باشیم و باید در مورد یک کار به تنهایی قضاوت شود. برخی دیگر با عنوان عمل‌نگرها اصول اخلاقی را مد نظر دارند.
دسته‌ی دیگری از نظریه‌پردازان این حوزه، با عنوان پیامدگرایان بر این اعتقادند که اخلاقی بودن یا غیر اخلاقی بودن کاری، باید از منظر نتایجی که به بار خواهد آورد بحث و قضاوت شود. به دنبال رویکرد آن‌ها مکتبی متولد شده است با عنوان فایده‌گرایان؛ ایشان زیربنای مباحث اخلاقی در علم مدیریت و مهندسی را بنیان نهاده‌اند.


نظام آموزشی منهای اخلاق حرفه‌ای!
ساکت، مترجم کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی، چرایی گزینش این اثر برای ترجمه را تشریح کرد. وی گفت: من و همکارم به دنبال اثری بودیم که بتوانیم به مدد آن پاسخ‌هایی بر سوالات خود بیابیم و هم نتیجه‌ی کار ما برای دیگر دانشجویان حوزه‌ی مهندسی مفید باشد؛ چرا که مباحث مربوط به اخلاق مهندسی در نظام آموزشی ما کمی مغفول مانده است. این کتاب در عین جامع بودن، رویکردی آموزشی دارد و از این‌روی نیز می‌تواند به عنوان واحدی درسی برای علاقه‌مندان، مطلوب واقع شود.
وی، برخی دشواری‌ها در برگردان این اثر را تشریح کرد و ادامه داد: کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی بر مبنای مباحث فلسفه‌ی اخلاق نگارش یافته است و ما به منظور دست‌یافتن به نتیجه‌ی مطلوب می‌باید به آن مباحث اشراف کافی داشته باشیم. دیگر این‌که، این اثر به واسطه‌ی موضوع مورد بحث خود مباحث فنی متعددی را برگرفته از رشته‌های مختلف مهندسی در بر دارد. غالب آن مطالب بر اساس رویکردها و روش‌های آموزشی مطرح شده و برگردان آن‌ها دشواری خاص خود را داشت. وجود برخی مباحث حقوقی نیز عاملی دیگر بر دشوار ساختن کار مترجمان بود.
ساکت در شرح ساختار کلی کتاب گفت: مولف در هشت فصل این اثر، مباحث و مسائل متعددی را با رویکرد آموزشی بیان کرده است؛ از این‌روی بیشتر مباحث پایه‌ای، بدون بسط و گسترش کافی مطرح شده‌اند. دو پیوست بر این کتاب افزوده شده است؛ اولین آن‌ها در کتاب اصلی هم موجود است، ما آن را بر اساس آخرین نسخه‌های منشور اخلاق مهندسی امریکا مطابقت داده‌ایم. پیوست دوم، به منظور بررسی اخلاق آموزشی از دیدگاه اسلام و هم از دیدگاه انجمن ملی آموزش امریکا، به قلم مترجمان تدوین شده است.
 اخلاق و گستره‌ی جغرافیای فرهنگی!
دکتر محجوب ضمن اشاره به آسیب‌های وارد شده بر محیط زیست در پی فعالیت‌های نفتی در خلیج فارس، بر اهمیت پرداختن به اخلاق حرفه‌ای تاکید کرد و گفت: شناخت حد و مرز آزادی ما در گستره‌ی فعالیت‌های مهندسی سال‌ها دغدغه‌ی من بوده است. امروز خدمات زیادی که در حوزه‌ی فعالیت‌های نفتی صورت گرفته، متاسفانه با ورود آسیب‌هایی به محیط زیست توام و هم‌راه بوده است؛ من از این بابت بسیار نگران هستم و فشارهای روانی و روحی آن را به دشواری هموار کرده‌ام. وقتی، خلیج فارس را آکواریوم جهان می‌نامیدند. گونه‌های نادری در آن بودند که امروز نیستند؛ تاثیر حذف آن‌ها بر چرخه‌ی حیات هیچ‌گاه مطالعه نشده است. در محیط آموزشی ما حمایت چندانی از این دست مطالعات صورت نمی‌گیرد؛ از این جهت من با کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی احساس قرابت می‌کنم و به مترجمان آن دست‌مریزاد می‌گویم.
وی تبیین مباحث در حوزه‌ی اخلاق مهندسی را دشوار دانست و تاکید کرد: همان‌طور که از عنوان کتاب بر می‌آید، دو مفهوم عمده در پیشبرد مباحث آن موثر هستند؛ اول اخلاق، که به حوزه‌ی علوم انسانی مرتبط است و دیگری مهندسی که از حوزه‌ی علوم طبیعی بر می‌آید. این اثر به نوعی در مرز مشترک این دو حوزه‌ی بسیار گسترده و تخصصی مسیر خود را پی گرفته است. به طبع برقراری ارتباط بین این دو نیازمند اشراف به هر دوی آن‌هاست؛ به ویژه ‌این‌که بخواهیم آن‌ها را از منظر تاریخی بررسی کنیم.
محجوب، در ادامه برخی نقایص وارد بر کتاب بایسته‌های اخلاق مهندسی را برشمرد. وی خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد، مقدمه‌ی این اثر می‌توانست مفصل‌تر و کارآمدتر باشد؛ تاکید بر چرایی ترجمه‌، گستره‌ی جامعه‌‌ی مخاطب و نتایج پیش‌بینی شده از ترجمه‌ی آن، در مقدمه، می‌توانست بر کارآمدی بیشتر این کتاب نزد مخاطبان خود بیافزاید. در این‌صورت می‌توان مسیری مناسب‌تر برای ورود این اثر به حوزه‌ی فکر و اندیشه‌ و جامعه‌ی حرفه‌ای یافت؛ چراکه این کتاب بر بستر فرهنگی جامعه‌ی غربی نوشته شده و با پیش‌فرض‌های لیبرالیستی غرب پذیرفته شده است.
وی ادامه داد: تعریف مولف از واژه‌ی «مهندسی» به طور کامل مشخص نیست. در این‌جا مهندسی به مدیریت ناشناخته‌ها، تعبیر شده است؛ به نظر می‌رسد مهندسی تماما این نیست و طیفی بسیار وسیع، از رویکردهای سیستماتیک مبتنی بر تکرار تا طراحی فضاهای کاملا گنگ و ناشناخته را در بر دارد؛ حال آن‌که مولف چنین وسعتی را بر آن قائل نشده و لفظ مهندسی را کلان و یک‌جا به‌کار برده است. به‌ویژه وقتی که مخاطب آن، مهندسان ایرانی باشند. در حوزه‌ی مهندسی در ایران مبحث طراحی بسیار کم‌رنگ است؛ ما در بالاترین حد طراحی، کاربر استانداردهای شناخته شده‌ی غربی هستیم، فارغ از این‌که خاستگاه آن‌ها را شناخته باشیم. بر این اساس و از آن‌جا که مباحث این کتاب در مرزی میان علوم انسانی و علوم طبیعی قرار دارد، مطلوب‌تر است تا رویکردهای آن بر اساس بسترهای فرهنگی ما مطرح شود، تا خواننده‌ی بومی و مهندسان جوان بتواند ارتباط موثرتری با آن برقرار کند.
محجوب، رویکردها و نگاه به فعالیت‌های مهندسی در ایران امروز را تشریح کرد و ادامه داد: تصور من بر این است که ما مهندسی را تا حد امور تکنیکال تنزل داده‌ایم؛ البته این طبیعی به نظر می‌رسد و نمی‌توان آن را به مثابه یک ضعف پنداشت، چراکه ما خلاق استانداردهای علمی نبوده‌ایم. انقلاب صنعتی و علمی در غرب به بیش از دویست سال قبل باز می‌گردد. اما این را نباید نادیده انگاشت که ما در همین حد و اندازه هم تعریف روشنی از مهندسی نداریم. به زعم من مهندس باید از سویی نگران وقوع رویکردهای تازه در حوزه‌ی علم باشد و آن‌ها را برای پیشرفت کار خود به‌کار گیرد و از دیگر سو باید بتواند مسائل و مشکلات موجود در حوزه‌ی عمل را ارزیابی کند. ما مهندسان را در گستره‌ی رویکردهای تکنیکال رسوب داده‌ایم.
وی در انتها اعمال ویرایش ادبی جدی‌تری را در جهت بهبود کیفیت اثر ضروری دانست و ادامه داد: دیدگاه‌ها و نظرگاه‌های متعددی در ارتباط با مبحث اخلاق حرفه‌ای در حوزه‌ی مهندسی طرح و مدون شده‌اند؛ به نظر می‌رسد به‌کارگیری آن‌ها در ترجمه می‌تواند مخاطب را در رویارویی با این مبحث از منظرهای مختلف، یاری کند.

http://www.bookcity.org/detail/3296