تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
روزبه رحیمی: مَثَلها دریچهای هستند برای آشنایی با زندگی و افکار هر ملت. خلاصهای از تجارب نوع بشر و آیینهای که عادتهای یک ملت و اخلاق آنان و دیگر مظاهر زندگیشان را در خود به نمایش میگذارد. به همین دلیل بررسی و مطالعهی مَثَلهای یک ملت بیش از هر چیزی میتواند ما را با فرهنگ و آداب و رسوم آن مردم آشنا سازد. مَثَلها همواره از منابع مهم در تحقیق الفاظ زبان عربی محسوب میشوند و عربها در طول تاریخ توجه خاصی به جمعآوری آنها داشتهاند و بسیاری از دانشمندان و نویسندگان عرب از مَثَل و اهمیت آن سخن گفتهاند. امثال و حکم در قرآن نیز حاوی آموزههای اخلاقی و پندهای فردی و اجتماعی است و به دلیل مشخصههای خاص خود، بسیار تأثیرگذارتر از کلام عادی عمل میکند؛ لذا بخش قابل توجهی از آیات قرآن به امثال قرآنی اختصاص یافته است.
کتابهای زیادی در زمینهی مَثَلهای قرآنی تألیف شده است. دو کتاب «خاص الخاص» و «التمثیل و المحاضره» از ابومنصور ثعالبی به مقایسه بین برخی جملات قرآن و مَثَلهای عرب و عجم پرداخته و به مَثَلهای قرآنی اشاره کرده است. حکیم ترمذی کتابی دارد با نام «الامثال من الکتاب والسنه» که در آن شرح کوتاهی بعد از هر مَثَل آورده است. از کتابهایی دیگری که در آن به مثلهای قرآنی اشاره شده «علوم القرآن» زرکشی و سیوطی است. نویسندگان معاصر نیز در این زمینه کتابها و نوشتههایی دارند. علی اصغر حکمت به زبان فارسی کتابی در این زمینه نوشته که به بررسی مَثَلهای عربی و نظر نویسندگان و مستشرقین نسبت به مَثَلها و حکمتهای عربی پرداخته است. همچنین محمد جابر الفیاض، محمد حسین علی الصغیر، محمد رأفت سعید، فوزی شعبان و عبد الرحمن نحلاوی کتابهایی دربارهی «مَثَل»های قرآنی نوشتهاند.
همانطور که محسن معینی در مقدمهی این فرهنگ گفته است، «کتاب کوچه» احمد شاملو و «فرهنگ فارسی عامیانه» ابوالحسن نجفی، الگوی تألیف این کتاب بودهاند. «پیش از هرچیز باید گفت که این فرهنگ بیشتر جنبهی ذوقی دارد تا جنبهی علمیِ صرف و دقیقاً مطابق با موازین فرهنگنگاری. زیرا برخی از مدخلهای این فرهنگ ممکن است به ذوق و سلیقهی برخی خوانندگان ضربالمثل نباشد و بسیار آیاتی که به ذوق و سلیقهی برخی خوانندگان باید آورده میشد اما به دلایل گوناگون در این کتاب نیامده است.» (ص ۳)
این فرهنگ به ترتیب الفبای فارسی تدوین شده و مدخلها تا حد امکان ذیل آیات قرآن تدوین یافته و ضربالمثلها و تعبیرات مربوط به آنها ذیل آیات آمده است. در این کتاب از نظام ارجاع به مدخلهای اصلی استفاده شده و مدخلهای مرتبط نیز به یکدیگر ارجاع داده شده است. از دیگر ویژگیهای این کتاب ذکر شاهد مثال از کتابهای معتبر نظم و نثر فارسی است و در ترجمهی آیات و مدخلها از ترجمهی محمدمهدی فولادوند استفاده شده است.
این فرهنگ شامل موارد زیر است:
- بخشهایی از آیات قرآن که در متون نظم و نثر فارسی به عنوان ضربالمثل استفاده میشوند.
- امثالی که از آیات مختلف قرآن شکل گرفتهاند و اکنون فقط در کتابها اثری از آنها وجود دارد.
- آیاتی از قرآن که در زبان عامه بهعنوان ضربالمثل استفاده شده است.
- امثالی که یکی از الفاظ و مفاهیم کلیدی یا تأسیسی قرآن در آن به کار رفته و آن کلمه یا مفهوم قرآنی بار دینی دارد و یا از طریق قرآن وارد فرهنگ و زبان مردم شده است.
- تعابیری عربی که ممکن است اصل آنها حتی پیش از نزول وحی نیز در زبان عربی رواج داشته و به جهت بازتاب فرهنگ زمانه به قرآن راه یافته است.
- جملاتی از قرآن که در محاورهی فارسی معادلی از آنها وجود دارد.
برای آشنایی با چگونگی این فرهنگ، یکی از مدخلهای آن را برای نمونه میخوانیم:
نُور عَلَی نُور
روشنی بر روی روشنی است، برگرفته از آیهی 35 سورهی نور است، در مواردی که نعمتی اضافه بر نعمت دیگر حاصل شود، یا کام و روای حاجت و مقصد فوق انتظار باشد، به کار میبرند. (م-ل-خ-ع)
مثال: «و باید که استغفار بسیار گوی[گویی] که اگر در عقب گناه گوی [گویی] آن را محو کند و اگر در عقب طاعت و احسانگوی نور علی نور و سرور علی سرور.» (اورادالاحباب، ۲۱۱۹)
«خصوصاً کسانی که تعارف ارواح ازلی نیز میان ایشان بوده باشد و اثر آن اقوی و اعظم باشد، و آن نور علی نور تواند بود.» (بیان الحقایق، ۳۳۰)
«و میگفت که باید شکر نمایید که با دستهی من نور علی نور شدید دیگر جای ترس نماند.» (سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، ۲۲) ...
*فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، محسن معینی، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۲، ۳۰۰۰۰ تومان.