تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
روزبه رحیمی: برای اینکه در امر نوآوری فردی موفق محسوب شوید حتماً نباید استیو جابز باشید. سالها کار با شرکتها، کارآفرینان و رهبران دولتی باعث ایجاد این اعتقاد راسخ در من شده است که انرژی عظیم نوآوری در همهی افراد و همهی شرکتها وجود دارد، ولی فقط عدهی اندکی از پتانسیل کامل خود استفاده میکنند؛ در حالی که نوآوری در دسترس عدهی بیشتری قرار دارد. (ص ۱۷)
این کتاب از دو بخش: «پایهگذاری» و «برنامههای ۲۸ روزهی نوآوری» تشکیل شده و بخش اول به ترتیب شامل چهار فصل: «ضرورت نوآوری»، «استادان نوآوری»، «کوه نوآوری راشمور» و «هفت گناه کبیرهی نوآوری» است.
فصل اول به توضیح دربارهی ضرورت نوآوری پرداخته است. اینکه نوآوری چیست و چرا همهی ما باید و میتوانیم از طریق نوآوری در زندگی پیشرفت کنیم. نوآوری راههای جدیدی برای ارتباط با دوستان و خانواده در اختیار ما قرار میدهد و به ما کمک میکند زندگی شادتر و سالمتری داشته باشیم. نوآوری تعریف روشن و ثابتی ندارد. اما تعریفی که از آن در واژهنامهی جدید آکسفورد وجود دارد به این صورت است: «ایجاد تغییرات در چیزی جا افتاده، به خصوص با معرفی روشهای جدید.» اما تعریفی که نویسنده در این کتاب ارائه و از آن در تمام کتاب استفاده میکند، در چهار کلمه خلاصه میشود: «چیزی متفاوت و مؤثر». اسکات دی.آنتونی با تعریف کردن سه داستان در مورد افرادی که با نوآوریهایشان متفاوت و مؤثر واقع شده بودند، نشان میدهد که نوآوری انواع مختلفی دارد. نویسنده در ادامهی این فصل این دو پرسش را مطرح میکند و به آنها پاسخ میدهد: چه کسی به نوآوری نیاز دارد؟ و چرا نوآوری دستیافتنی است؟ در فصل دوم دوازده استاد نوآوری معرفی شدهاند و از خواننده خواسته میشود که روشها و ابزار آنها را برای خلاق بودن به کار گیرند. کتابهای بسیاری در ارتباط با نوآوری وجود دارد و طبعاً مطالعهی همهی آنها و استفاده از روشهای پیشنهادیاشان غیرممکن است. نویسنده در این فصل با ارائهی نکات کلیدی از منابع منتخب شامل دوازده استاد نوآوری، شما را از خواندن بسیاری از آن منابع بینیاز میکند. نویسنده همچنین فهرستی از منابع برای مطالعه در این زمینه را پیشنهاد داده است. از کسانی که در این فصل به عنوان استادان نوآوری با آنها آشنا میشویم، میتوان به: توماس ادیسون، استیو بلنک، کلیتون کریستنسن، پیتر دروکر، بیل جیمز و جوزف شومپیتر اشاره کرد.
فصل سوم و چهارم این بخش به شرح و تفصیل دربارهی ابزاری که در فصل قبل به صورت مختصر معرفی شدند میپردازد و از طریق آنها چهار ذهنیت ایجاد کنندهی خلاقیت و هفت خطایی را که باید از آن اجتناب کنید بیان میشود. چهار ذهنیت ایجاد کنندهی خلاقیت مربوط میشوند به ای.جی.لافلی، رابرت ان.آنتونی سینیور، توماس ادیسون و مایک تایسون. هفت گناه کبیرهی نوآوری که میتواند شما را از مسیرتان منحرف کند عبارتند از: غرور، تنبلی، شکمپرستی، شهوت، حسادت، خشم و طمع.
اکنون آمادهاید از این ابزار و شناختی که برای آغاز برنامهای منظم برای رشد نوآوری در شرکتتان کسب کردهاید استفاده کنید. بخش دوم، برنامهی ۲۸ روزهی نوآوری، به شما کمک میکند این کار را انجام دهید. کارهایی که در هریک از این روزها انجام میشود به شما کمک میکند در زمینهی نوآوری بهتر عمل کنید. این برنامه شامل چهار هفته است. هفتهی اول کشف فرصتها، هفتهی دوم طرح اولیهی ایدهها، هفتهی سوم ارزیابی و آزمایش ایدهها، هفتهی چهارم حرکت به سمت جلو. نوآوری تصادفی به نظر میرسد، ولی بهترین نوآوران کسانی هستند که برای کشف فرصتهایی به منظور انجام دادن کاری متفاوت و مؤثر، روندی منظم را دنبال میکنند. اولین هفتهی آموزش نوآوری، با اشاره به مواردی از تلاشهای اینوسایت به منظور کمک به یک مجتمع هندی برای ساختاربندی مجدد بازار یخچال گرفته تا عبرتهای حیرتانگیزی از لونی تونز، بر این روند اکتشافی تمرکز کرده است. هفتهی دوم از آموزش، با استفاده از افرادی مانند پابلو پیکاسو و دیو گولت، راهنماییهایی عملی در خصوص نحوهی ایجاد طرح اولیهی کار ـ یا نموداری کامل از آنچه ایده بعد از عملی شدن به نظر میرسد ـ در اختیارتان قرار میگیرد. در پایان این هفته یاد میگیرید که برای ایجاد ایدهی اولیه چطور منابع الهامبخش را به کار بگیرید، نقاط قوت ایدهی خود را مشخص کنید و طرح اولیهی جامعی برای ایدهی خود در نظر بگیرید. اکثر مردم تصور میکنند بزرگترین مشکلی که نوآور آینده با آن رو به روست خلق ایدهای موفق است. رسیدن به ایدههای جدید سادهترین قسمت کار است. قسمت دشوار، انجام دادن کاری با آن ایده است. در هفتهی سوم با استفاده از مثالهایی از سلمانیهای هندی، غول نرمافزار و توماس ادیسون شما را در درک این موضوع که آیا ایدهی شما در واقع از پتانسیل لازم برخوردار است یاری خواهد کرد. در پایان هفتهی چهارم میآموزید که امکاناتتان را طوری مدیریت کنید که حداکثر پیشرفت در کارتان امکانپذیر شود. کارهایی را که خودتان و دیگران باید انجام دهید مشخص و مکانیزمهایی ایجاد کنید تا از شما در مقابل مکیده شدن و صدای هستهی مرکزی محافظت کند.
اگر برنامههای ۲۸ روزهی نوآوری را دنبال کرده و فلسفههای پشت آنها را درک کرده باشید، هماکنون در حال گسترش مرزهای وضعیت موجودتان هستید. شما مسیرتان را برای در هم شکستن این مرزها و تبدیل شدن به یک نوآور کاملاً متعهد و توانا آغاز کردهاید. (ص ۲۳۵)
این کتاب نه جامع است و نه سعی دارد موضوع نوآوری را در چهارچوب مشخص محدود کند. هدف کتاب این است که شما را ترغیب به شروع کار کند، باعث شود نوآوری دستیافتنیتر به نظر برسد، و شما را به سمت جاهایی راهنمایی کند که بیشتر یاد بگیرید.
* نوآوری، اسکات دی.آنتونی، مریم تقدیسی، صبح صادق، ۱۳۹۲، ۱۱۰۰۰ تومان