تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : سه شنبه 9 مهر 1392 کد مطلب:3690
گروه: نشست‌ها

تبلور حماسه در بستر اسطوره

گزارش نشست رونمایی از کتاب «اساطیر جهان»

هادی مشهدی: کتاب «اساطیر جهان»، به تازگی در ۱۵۰۰ نسخه و با قیمت پنجاه هزار تومان چاپ و منتشر شده است. این اثر به همت گروهی از مولفان و به ویراستاری ویلیام داتی فراهم آورده است. اساطیر جهان را ابوالقاسم اسماعیل پور به فارسی برگردانده است.
دوشنبه، هشتم مهرماه، مراسم رونمایی این اثر در مرکز فرهنگی شهرکتاب، با حضور ابوالقاسم اسماعیل پور، فتح الله مجتبایی و ‌مجتبی منشی‌زاده برگزار شد. 
نامیرایی اساطیر
اسماعیل‌پور، ویژگی‌های این اثر را در گزینش آن برای ترجمه‌ موثر دانست و در ذکر آن‌ها گفت: کتاب «دانشنامه‌ی اساطیر جهان» که پیش‌تر ترجمه کردم، به واقع دانشنامه است، به روایت اسطوره‌ها در جزئیات و در قالبی داستانی پرداخته است؛ اما این کتاب، علاوه بر روایت داستان اسطوره‌ها، حاوی تحلیل‌هایی مردم‌شناختی از اساطیر است. این رویکرد در کار اسطوره‌پژوهی در ایران، مغفول مانده است. به نظر می‌رسد اگر بخواهیم راجع به اساطیر ایران پژوهشی آکادمیک و ماندگار صورت بدهیم، باید جوانب مختلف را در نظر بگیریم؛ ابتدا باید روایات و تصاویر اساطیری را به صورت منسجم گرد آوریم، چراکه تا به امروز اثری با این ویژگی‌ها از روایات اساطیر ایران نداریم. کتاب اساطیر زنده‌یاد بهار، تنها آن‌چه را مربوط است به دوره‌های میانه، در بر دارد. باید این امر را از اساطیر هند و ایرانی بیاغازیم و در دوره‌ی اسلامی پی بگیریم. چنین پیکره‌ای در اسطوره‌پژوهی ایران وجود ندارد.
وی در شرح اجمالی تاریخ اسطوره‌پژوهی در ایران تصریح کرد: می‌توان نقطه‌ی آغاز این دست پژوهش‌ها را به زنده‌یاد پورداوود در ترجمه و تصحیح اوستا نسبت داد. توضیحات او در مقدمه‌ی هر بخش از اوستا، از این حیث حائز اهمیت است. پورداوود اسطوره‌شناس نبوده است، اما تحقیقات و تلاش‌های او را می‌توان آغاز رویکردهای اسطوره‌شناسی در ایران دانست. از آن مقطع تا دهه‌ی چهل فعالیت‌هایی از این دست ادامه داشته است. اما در این دهه‌ کاری جدی و اساسی در این حوزه صورت نگرفته است. تنها می‌توان به برگردان کتاب اساطیر یونان و رم به همت بهمنش اشاره کرد. در آن دوره به دنبال برگردان کتاب‌هایی از ادبیات یونان و رم،‌ و نیاز به شرح برخی توضیحات اسطوره‌ای در خصوص آن‌ها، برای اولین ‌بار واژه‌ی اساطیر باب شد. پیش از آن به این امور واژه‌ی افسانه اطلاق می‌شد. تاسیس رشته‌ی فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشگاه تهران در آن مقطع، از دیگر اقدامات در این حوزه بود که در پیگری فعالیت‌های پژوهشی دانشگاهی، حول اسطوره‌شناسی موثر بوده است.
اسماعیل‌پور افزود: در دهه‌ی پنجاه، پژوهشی در اساطیر ایران، به همت مهرداد بهار تالیف شد که می‌توان آن را سرآغاز اسطوره‌شناسی به عنوان یک دانش در جامعه‌ی علمی ایران دانست. این دهه‌ نقطه‌ی تحول پژوهش‌های اسطوره‌شناسی در ایران است. در دهه‌ی شصت نیز جلال ستاری با برگردان‌هایی که از مکاتب اسطوره‌شناسی صورت داد، این روند را به اوج خود رساند. پژوهش‌ها و رویکردهای ژاله آموزگار نیز در آن مقطع بسیار حائز اهمیت و موثر هستند. این روند تا به امروز ادامه دارد؛ ولی می‌توان گفت هنوز پیکره‌ی پژوهش‌های اسطوره شناسی جوان است.
مترجم کتاب اساطیر جهان، به شرح برخی ویژگی‌های آن پرداخت. وی تصریح کرد: در تالیف این اثر اصل چکیده‌گویی رعایت شده است. به عنوان مثال، اساطیر مصر، از پس بازگویی وضعیت فرهنگی و جغرافیایی این کشور، به اختصار بیان شده است، به دنبال آن نیز تحلیل‌های مولف در خصوص ریشه‌های قومی موثر در پدید آمدن اسطوره‌ها ارائه شده است. از این رهگذر مخاطب نه تنها با اساطیر مصر که با نوع نگرش مصریان به جهان آشنا می‌شود. دیگر این‌که این کتاب، به اساطیری که امروز نیز زنده هستند، پرداخته است. این رویکرد در کتاب‌های مشابه دیگر لحاظ نشده است. ما تصور می‌کنیم اسطوره مرده است، حال آن‌که هنوز در بین اقوامی در تبت، هند و چون آن‌ها زنده است. البته ضروری است به این نکته اشاره شود، که در برخی جوامع، برخی اسطوره‌ها در قالب آیین‌ها به حیات خود ادامه می‌دهند، نه در شکل و صورت‌های پیشین خود؛ چون آیین نوروز که در بطن خود اسطوره‌هایی دارد. به نقل از کاسیرر اسطوره‌ها هیچ‌گاه دچار مرگ نمی‌شوند.
وی در ادامه، تاثیر اسطوره بر ادبیات را تببین کرد و افزود:‌ گاه تصور می‌کنیم کتابی چون شاهنامه، کتابی اساطیری است؛ حال آن‌که این‌طور نیست، شاهنامه یک اثر حماسی است. جایگاه اسطوره از حماسه و افسانه متفاوت است. اسطوره‌ها بیش‌تر مباحث ایدئولوژیک را مطرح می‌کنند؛ چون اسطوره‌ی پایان جهان. می‌توان گفت اسطوره‌ها بر پایه‌ی باورهای دینی بنا شده‌اند و یا از آن نوع‌اند. اسطوره پاسخ‌گوی مباحثی از این دست است، حال‌ آن‌که حماسه، پاسخ‌گوی این مباحث نیست، به امور پهلوانی و قهرمانی در اعصار تازه‌تر از اسطوره می‌پردازد. اما می‌توان در حماسه‌ها، عناصر اسطوره‌ای را سراغ گرفت؛ لذا می‌توان شاهنامه را اثری حماسی با درون‌مایه‌های اسطوره‌ای پنداشت.
اسماعیل‌پور افزود: افسانه را نیز می‌توان به عنوان مکمل حماسه و اسطوره در نظر گرفت. افسانه‌ها به مباحث ایدئولوژیک و مباحث قهرمانی نمی‌پردازند. افسانه‌ها شخصیت‌های محبوب عامیانه دارد. قهرمان‌ها در افسانه‌ها بیشتر از روان‌کاوی و جامعه‌شناختی ادوار متاخر موثرند. افسانه در حوزه‌ی فولکلور جای می‌گیرد، حال آن‌که اسطوره‌شناسی خود دانشی مستقل است. نمی‌توان این دو مقوله را با هم خلط کرد.
تار و پودی گسسته
مجتبایی نیز بر تفکیک اسطوره از افسانه تاکید و خاطرنشان کرد: جامعه به طور کلی اسطوره را با افسانه خلط می‌کند، حال آن‌که این دو، مقوله‌هایی کاملا جدا از هم هستند. باید چگونگی موجودیت اسطوره، اختلاف آن با تاریخ و اختلاف آن با هنر را دریافت. تحقیق و اشتغال ذهنی جامعه درباره‌ی اسطوره در یونان آغاز شده است، به عبارتی تا قرن ششم پیش از میلاد، اسطوره‌های المپی و هومری، برای آن جامعه به مثابه دین و هم فرهنگ بوده است. همان‌طور که هر اسطوره باید وضعیت انسان در جهان را توجیه کند، اسطوره‌های هومری این امر را صورت می‌دهند. البته هومر خالق اسطوره نیست؛ اسطوره را انسان و شخصی معین خلق نمی‌کند. اسطوره در وجدان مقفوله‌ی جامعه ساخته می‌شود و از این‌روی غیر از تاریخ و داستان است. همواره سازندگانی خیالی برای آن‌ها تصور می‌شود، اما هیچ معلوم نیست آن‌ها را چه کسانی ساخته‌اند. جامعه آن‌ها را می‌سازد و هم‌چنان به این امر اشتغال دارد.
وی افزود: ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که جنبه‌ی عقلانیت اسطوره، جنبه‌ی تخیلی آن را پوشش داده است؛ اسطوره متشکل از بافتی است، با تار تخیل و پود تفکر. اسطوره از این دو ترکیب شده است، این دو عنصر در یونان قدیم، تا قرن ششم، در کنار هم بودند؛ اما پس از آن میتوس از لوگوس جدا شد. میتوس عنصر عاطفی و تخیلی اسطوره و لوگوس جنبه‌ی تفکری آن است که در هم تنیده بودند. اما پس از قرن ششم، کسانی به نقد آن‌ها و جدا کردنشان پرداختند. از آن پس جنبه‌ی تفکری اسطوره به فلسفه گرایش یافت و جنبه‌ی تخیلی‌ آن به هنر. تمامی تراژدی‌های یونان قدیم در حقیقت ریشه در اسطوره دارند، حال آن‌که از آن جدا شده‌اند. این روند تا به امروز ادامه یافته است. جنبه‌ی دیگر اسطوره ها، یعنی لوگوس، نیز به همین ترتیب در فلسفه صورت گرفته است.
دکتر مجتبایی، بر آن چه در ادامه‌ی این مسیر رخ داده است اشاره کرد: از آن پس، بحث تاویل در اسطوره، در بین رواقیان صورت گرفت و تا ظهور مسیحیت ادامه یافت. در باورهای مسیحیت اسطوره‌های پیشین جای خود را به اسطوره‌های مسیحی دادند. مسیح، خود برگرفته از اسطوره‌ای است. اما از پس این رویکرد، اسطوره تا رنسانس پوشیده ماند. از آن پس رفته رفته تم‌های اسطوره‌ای در هنر بازتعریف شدند و این روند تا امروز ادامه دارد. هنر و فلسفه برخاسته از بافت در هم تنیده‌‌ی لوگوس و میتوس در اسطوره هستند.
وی در ادامه وجوه تفاوت بین اسطوره و تاریخ را تشریح کرد و ادامه داد: تاریخ را یک شخص می‌نگارد، وقایع آن در زمان و مکانی و خاص صورت می‌گیرد و موضوع آن واقعیت‌هاست؛ حال آن‌که موضوع اسطوره حقیقت‌ها هستند. شاهنامه، حماسه‌ای است که از اسطوره‌ها تاثیر می‌گیرد و به تاریخی کردن آن‌ها اهتمام دارد. در اسطوره‌ها، ایران دو دشمن دارد: یکی ضحاک تازی است و دیگری افراسیاب ترک. این دو در شاهنامه موثر هستند و اسطوره‌های پیشین را بازتاب می‌دهند. اسطوره از نهاد جامعه به وجود می‌آید و همواره تکرار می‌شود.
مجتبایی در انتها، به ویژگی‌ها و معایب کتاب اساطیر جهان اشاره کرد: همان‌طور که گفته شد، این اثر، روایت‌های خوبی در بر دارد. البته مطلوب می‌بود مباحث مفصلی در قالب‌های منفک شده، درباره‌ی اساطیر مختلف، برای ترجمه گزینش می‌شد، تا زمینه برای تحلیل پدیدارشناسی اسطوره فراهم آید. امروز آن روشی که در شناخت و تحلیل اسطوره موثر است به کشف معانی پدیده‌های اسطوره‌ای دلالت دارد. اسطوره‌شناسی یونگی در کنار این روش، بسیار موثر و در پژوهش‌های امروز رایج است.
اسطوره ها و خلق هستی!
منشی زاده در ابتدای مباحث خود برخی از ویژگی های کتاب اساطیر جهان را تشریح کرد. وی گفت: این اثر مجموعه‌ای است از اسطوره‌های جهان، در شکل و صورتی موجز و مختصر، برای کسانی که در پی آشنایی با آن‌ها جهان هستند. در این کتاب، نوعی تببین اسطوره‌ها پس از بیان آن‌ها صورت گرفته است که مطلوب می‌نماید. دیگر این‌که در بخش‌های مختلف آن تصاویری که مفهوم کل اسطوره‌ها را به صورتی نمادین بازگو می‌کنند، درج شده است؛ به دیگر معنا، این تصاویر به متونی می مانند که از زوایای مختلف قابل خوانش هستند. ویژگی دیگر کتاب اساطیر جهان، طرح خاستگاه جغرافیایی اسطوره‌ها است. این رویکرد در درک بهتر اسطوره‌ها و نمادها موثر است. تنوع مباحث در این اثر را می‌توان به مثابه یکی از دشواری‌های آن در امر ترجمه برشمرد، چراکه این رویکرد نوعی گسستگی در متن پدید آورده است. به دنبال این رویکرد، هریک از اسطوره‌ها و داستان‌ها مدخلی جداگانه با فرهنگی جداگانه محسوب می‌شوند. با وجود این دشواری، مترجم به خوبی از عهده‌ی آن بر آمده است. نثر خوب و روان مترجم نیز یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب است.
وی در ادامه، تعریف مفهوم اسطوره را ضروری دانست و ادامه داد: به گمان من اسطوره نوعی آفرینش و خلق است. جامعه در ادوار خاص که در آن از عهده‌ی تبیین حوادث و رویدادهای پیرامونی بر نمی‌آید، به خلق اسطوره ها می پردازد. به بیان دیگر، اسطوره در پی ایجاد جهانی محتمل و ممکن پدید می‌آید. اسطوره جهانی است که در آن کیهان‌شناسی، انسان، روابط و مناسبات او تصویر می‌شود. به عبارت دیگر، اسطوره‌ها به دوره‌ای تعلق دارند که انسان از عهده‌ی قهر طبیعت بر نیامده است. نمونه‌های فراوانی از این نوع اسطوره‌ها وجود دارد. بیشترین نمونه‌ها از این دست را در آثار مانی می‌توان دید. ذهن پیچیده‌ی او جهانی را خلق کرده است، که جهان ممکن از سوی او است.
منشی‌زاده افزود: از این منظر، عنصر تخیل را می‌توان به مثابه رابطه‌ ی میان اسطوره‌ها و ادبیات دانست؛ تخیلی که تا ساخت و پرداخت جامعه‌ای آرمانی پیش می‌رود. هنر نیز همین رویکرد را دارد. اما اسطوره‌شناسی از حوزه‌ی علوم دانشگاهی فراتر نرفته و خوب پرورده نشده است؛ به دیگر سخن، روایت‌شناسی در حوزه‌ی اسطوره‌ها وجود ندارد. آیا می‌توان اسطوره‌ها را در سطح جامعه و برای مخاطبان مختلف مطرح کرد؟ در ممالک دیگر این امر اتفاق افتاده است؛ به نوعی اسطوره ها در حال زنده شدن هستند.



http://www.bookcity.org/detail/3690