تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
در ادبیات معاصر فرانسوی نام فردریک دار به عنوان نویسندهای توانا و پرکار ثبت شده است. او متولد ۱۹۲۱ و درگذشته به سال ۲۰۰۰ است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد شده است و مصاحبههای فراوان و آموزندهاش در سامانههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار دارد. فردریک دار نه تنها با نام اصلی خود، بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر برای سینما به وجود آورده است. دهها رمان پلیسی او زیر نام مستعار «سن آنتونیو» به رشتهی تحریر در آمده که لحن و بیان آنها غیرقابل تقلید باقی مانده است.
کابوس سحرگاهی داستانی اسرارآمیز است. حادثهای باعث انحراف یک کامیون از جاده و برخورد شدید آن با درخت میشود. فیلیپ هاروئه برای آنکه رایگان سفر کند، کنار دست راننده نشسته است. کامیون پر از کاهوست و سه دختر پیشاهنگِ جوان و شاد، سرودخوانان بر روی بار نشستهاند. تصادف باعث مرگ یکی از دختران و شکستن کتف فیلیپ میشود. این تصادف ماجراهای بسیاری در پی دارد.
در بیمارستان، فیلیپ با دختر جوانی که با ورود ناگهانیاش به جاده، ناخواسته باعث این تصادف شد، آشنا میشود. مادالنیا، دختر نیکوس خیدوس، کوزهگر پیر یونانی است. آشنایی فیلیپ و مادالنیا به دلبستگی و ازدواج میانجامد. اما ورود ناگهانی زنی عجیب به روستا و اقامتش در همسایگی زوج جوان، زندگی آرام آنها را دچار هراس و دلهرهای عجیب میکند. مادام نولن، که زنی ثروتمند اما روانپریش است، تظاهر به داشتن دختری میکند که همواره از دیدهها پنهان است. او در ساختمان متروک و نیمهمخروبهی باغی رها شده به دست علفهای هرز اقامت میکند. صدای تمرین ویولون دختر مدام به گوش میرسد و نیز صدای بلند مادر که در خانه با او صحبت میکند. کشف معمای بودن یا نبودن دختری به نام ناتالیا در خانهی مادام نولن، خواب و راحت را از فیلیپ میگیرد و همسر جوانش را سخت به وحشت میاندازد. سرانجام پای مادالنیا هم به خانهی مادام نولن باز میشود. پیجوییهای فیلیپ گرچه عاقبت به کشف حقیقت میانجامد، اما در این میان حوادثی حیرتآور و تاسفبار روی میدهد که داستانی پرمعما و رمز و راز را در کتاب کابوس سحرگاهی شکل میبخشد.
فردریک دار، ترجمهی دکتر عباس آگاهی،جهان کتاب، ۱۵۶ص. رقعی. ۸۰۰۰ تومان.