تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : چهارشنبه 16 مهر 1393 کد مطلب:5218
گروه: نشست‌ها

جایی که دکتر کزازی پارسی‌گرایی را کنار نهاد!

گزارش نشست یورک‌نامه‌ی نو

هادی مشهدی: درست یا غلط، همواره ابعاد مختلف زندگی افراد موثر در حوزه‌های مختلف برای عامه‌ی افراد وابسته به ایشان حائز اهمیت بوده است؛ شاید از همین روست که بسیاری از گونه‌های مختلف ادبی چون سفرنامه یا زندگی‌نامه، بروز و ظهور یافته‌اند. به حتم در گذر زمان این انواع، به مولفه‌ها و مشخصه‌هایی دچار آمده‌اند و از آن پس در معرض نقد و تبیین و تاویل قرار گرفته‌اند. از میان انواع یادشده سفرنامه اهمیت و جذابیتی مضاعف دارد، چراکه شاید ابعاد دیگری از کنجکاوی‌های مخاطبان خود را پاسخ می‌گوید؛ مخاطب سفرنامه، از نظرگاه شخصی صاحب‌نظر و موثر در اجتماع خود، با جزئیات فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی سرزمینی دیگر آشنا می‌شود.
میرجلال‌الدین کزازی، استاد زبان و ادب فارسی، تابستان گذشته سفری به آمریکا داشته است؛ وی گزارشی منظوم از سفر خود در قالب قصیده نگاشته است؛ این سفرنامه، «یورک‌نامه‌ی نو» نام دارد. یورک‌نامه‌ی نو، سه‌شنبه چهاردهم مهرماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب به همت نگارنده خوانده شد.
عمری به درازای سفر
معاون فرهنگی شهر کتاب، در ابتدا پیشینه‌ی سفرنامه‌نویسی را به اختصار تشریح کرد. وی اظهار داشت: سفرنامه،‌ یکی از انواع ادبی است که در کنار زندگی‌نامه‌‌ی خودنوشت، یادداشت‌های روزانه، رمان و دیگر انواع ادبی در ایران و کشورهای دیگر طرفداران بسیار دارد. البته ایرانی‌ها در طول تاریخ خود، کم‌تر به این گونه‌ی ادبی توجه کرده‌اند. برخی از سفرنامه‌ها تنها محدود به حوزه‌های جغرافیایی یک کشور و یا تنها اطلاعات تاریخی آن هستند؛ برخی دیگر جز آن‌ها، به وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشور موضوع خود نیز پرداخته‌اند. در فرهنگ غربی سفرنامه‌نویسی پیشینه‌ای طولانی دارد؛ می‌توان ریشه‌ی آن را در سال‌های قبل از میلاد جست. از معروفترین سفرنامه‌های اروپایی که در ایران شناخته است، می‌توان به سفرنامه‌ی اشخاصی چون مارکوپولو، تاورنیه و شاردن اشاره کرد.
وی افزود: یکی از مهم‌ترین سفرنامه‌های موجود در تاریخ ادبیات، سفرنامه‌ی گوته در سفر به ایتالیا است، که بسیار معروف و پر مخاطب بوده است. در میان مسلمانان نیز سفرنامه‌نویسی رایج بوده است؛ از شاخص‌ترین آن‌ها می‌توان به «مسالک و ممالک» و «سفرنامه‌ی ابن بطوطه» اشاره کرد، که بیشتر حوزه‌های تاریخی و جغرافیایی کشورهای مختلف را مدنظر داشته‌اند. آن‌طور که می‌دانیم کهن‌ترین سفرنامه‌ی موجود در فارسی، سفرنامه‌ی ناصرخسرو است؛ این سفرنامه، آن‌چه را بر نویسنده‌اش در سفر از خراسان به مکه و همچنین بازگشت او گذشته است، در بر دارد.
محمدخانی، در ادامه از دیگر سفرنامه‌های مطرح در زبان فارسی نام برد و تصریح کرد: نزاری قهستانی از دیگر کسانی است که در این حوزه مورد توجه است؛ او سالیان درازی از عمر خود را در سفر گذرانده است؛ سفرنامه‌ی وی در ۱۲۰۰ بیت منظوم شده است. «تحفه‌العراقین»، نوشته‌ی خاقانی، دیگر سفرنامه‌ی منظوم است که در قالب مثنوی و با رویکردی عرفانی نوشته شده است. به‌طور معمول، سفرنامه‌های منظوم در قالب مثنوی نوشته شده‌اند.
وی در شرح انواع رایج دیگر در حوزه‌ی سفرنامه‌نویسی گفت: سفرنامه‌ی آن‌ها که به حج رفته‌اند، بخش قابل توجهی از سفرنامه‌های فارسی را در بر می‌گیرد؛ این دست سفرنامه‌ها نیز پیشینه‌ای دراز دارند و تا به امروز نیز ادامه داشته‌اند؛ یکی از مشهورترین آن‌ها «خسی در میقات» نوشته‌ی جلال آل احمد است. سفرنامه‌های جالب توجهی نیز از دوران قاجار موجود است؛ غالب آن‌ها شرح سفر شاهانی چون ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه به اروپا است.
معاون فرهنگی شهر کتاب به فعالیت‌های دکتر کزازی در این حوزه اشاره کرد. وی گفت: کزازی، جزئیات سفر دوساله‌ی خود به بارسلون را در کتابی با عنوان «روزهای کاتالونیا» منتشر کرده است؛ از ورای این سفرنامه می‌توان به وضعیت فرهنگی و آداب و رسوم آن بوم پی برد. وی، اولین سفرنامه‌‌‌ی منظوم در قالب قصیده را نیز نگاشته است، که ماجرای سفرش به آمریکا در تابستان سال جاری را گزارش می‌کند. نشست امروز درباره‌ی همین سفرنامه، با عنوان یورک‌نامه‌ی نو است.
سفرنامه‌ای نو آیین!
کزازی، رویکرد خود در تدوین یورک‌نامه‌ی نو و همچنین چرایی نگارش آن در قالب قصیده را بازگفت. وی تصریح کرد: این چامه، چامه‌ای است بلند، که نیاز به گزارش دارد. من در آن هم از دیدنی‌های نیویورک، یا یورک نو، سخن گفته‌ام که نماد شهرآیینی و فرهنگ آمریکایی است، (اگر شما این شهر را بشناسید، می‌توان گفت که با آمریکا و با چیستی آن آشنا شده‌اید)؛ سپس در بخش گسترده‌تر این چامه، فرهنگ آمریکایی را با فرهنگ ایرانی سنجیده‌ام؛ در بیت‌هایی در بخش دوم، نام بسیاری از بزرگان ایران‌زمین آورده شده است؛ سخن‌وران، اندیشه‌ورزان، دانشمندان، وزیران نام‌بردار و دیگران. این چامه به زیر چاپ رفته است، با گزارش، پس از آن دوباره به چاپ خواهد رسید. چون کاری است نو آیین و بی‌پیشینه در ادب پارسی، با همراهی و هم‌سازی و هم‌داستانی شهرکتاب برنهاده شد، که در این بزم ادبی برخوانده شود، تا زمانی که به چاپ برسد.
وی، ضمن تاکید بر تازگی برگزیدن قالب قصیده در سرایش سفرنامه‌ی منظوم، مولفه‌های کار خود را برشمرد. کزازی افزود: آن‌چنان که گفته شد، نخست‌بار است که گزارش سفری، و اگر با آسان‌گرفت بخواهم واژه‌ای دیگر را به‌کار ببرم، سفرنامه‌ای در پیکره‌ی چامه یا قصیده فراپیش نهاده می‌شود. از نگاهی فراخ، سفرنامه‌سرایی در ادب پارسی چندان روایی نداشته است؛ اما نخست‌بار است که چامه‌ای، کالبد و بستر ادبی سفرنامه می‌شود. چامه‌هایی در ادب پارسی هست که آن‌ها را فتح‌نامه می‌گویند؛ به گونه‌ای می‌توان نشانه‌هایی از سفر را در آن‌ها جست، اما به‌راستی سفرنامه نیستند.
کزازی افزود: برای نمونه، سخن‌وری مانند فرخی سیستانی، چامه‌‌ای بلند سروده است که به «سومنات» آوازه یافته است. سومنات، نام پرستگاهی بزرگ، سپند و گرامی در هندوستان بوده است، که به پاس خدای ماه ساخته شده است. فرخی می‌خواسته است در این چامه، از پیروزی‌های محمود یاد کند؛ از این‌روی به گونه‌ای داستان سفر او را به هندوستان و به سومنات یاد کرده است؛ از جاهایی، شهرهایی، دهستان‌هایی که او از آن‌ها گذشته است، سخن گفته است؛ اما سفرنامه نیست، خواست او گزارش سفر نبوده است، ستایش ستوده‌ی خویش، که محمود غزنوی است را آماج داشته است.
وی، پیش از خوانش یورک‌نامه‌ی نو، ذکر نکته‌ای را ضروری دانست. کزازی اظهار داشت: می‌باید به پاس این نکته از یکایک شما پوزش بخواهم. در دیباچه‌ای که بر این چامه نوشته‌ام و در آن کتاب به چاپ خواهد رسید، هم‌چنان این پوزش را از خوانندگان خواسته‌ام. من به‌ناچار و آگاهانه آن شیوه‌ی همیشگی خویش را در سرودن، نوشتن و گفتن، که پارسی‌گرایی است، به کناری نهاده‌ام؛ به چند انگیزه: یکی آن است که این چامه‌ای است بلند در ۲۲۴ بیت؛ ما در زبان پارسی قافیه را، یا آن‌چنان که من می‌نامم‌اش، پی‌آوند را، به این گستردگی نمی‌توانیم داشت، چون در تنگنای پی‌آوند هستیم با آن ساختار و ریخت آوایی ویژه.
کزازی، تاکید کرد: دو دیگر؛ سخن از ادب و فرهنگ ایرانی است، و به ناچار نام‌هایی و واژه‌هایی ویژه در چامه آمده است که از زبانی است دیگر؛ می‌توانستیم برابرهایی برای این واژگان بنهیم، اما شاید آن رسانایی را که می‌بایست می‌داشت، نمی‌توانست داشت، چون به گونه‌ای ما به فرهنگ و تاریخ ایران می‌پردازیم. سومین انگیزه، شگردهای زیباشناختی است؛ نمونه را اگر در قافیه «فانی» به‌کار برده شده است، بر پایه‌ی زیباشناسی سخن، «باقی» هم می‌بایست به‌کار برده می‌شد؛ اما این شیوه‌ی من نیست از همین روی من از شمایان پوزش می‌خواهم.
وی، چرایی سرودن سفرنامه‌ی خویش را در قالبی منظوم، نیز برشمرد و تصریح کرد: گمان‌مند و دو دل بودم که آیا گزارش این سفر را بنویسم یا نه. نخست از این روی که آن شور و شرار پیشین را نداشتم. در سفرهایی که گزارش آن‌ها نوشته شده است، از همان آغاز یادداشت‌هایی بر می‌داشتم، سرانجام آن‌ها را سامان می‌دادم، تا کتابی فراهم آید؛ مانند روزهای کاتولونیا و «دیدار با اژدها» که گزارش سفر به چین است، از دهلی نو تا آتن کهن، که چهار گزارش سفر در آن آمده است. می‌دانستم که این سفر نوشتنی بسیار خواهد داشت؛ تن‌آسانی مرا در گمان افکنده بود که بنویسم یا نه.
کزازی، افزود: دو دیگر، این است: می‌توان گفت که نیویورک شناخته‌ترین شهر جهان است؛ بیشتر هم این شناخت دیداری است نه شنیداری یا خوانداری؛ در کم‌تر فیلم هالیوودی است، که داستان فیلم در نیویورک نگذرد، زیراکه آن‌جا نماد آمریکا است. با بخش‌های گوناگون این شهر، کمابیش بسیاری از کسان در سراسر جهان آشنایند. هنگامی که هواپیمای غول‌آسای لوفت‌هانزا، که هواپیمایی بود دو اشکوبه، با نزدیک به هزار سرنشین (آکنده از سرنشینان، حتا یک صندلی تهی نبود، چون روزگار گشت و گذار بود) به آسمان نیویورک رسید، و می‌خواست فرو بنشیند، آن دودلی و گمان‌مندی به شیوه‌ای ناخواسته و ناآگاه و ناگهانی به فرجام آمد؛ بیتی در نهاد من جوشید بی‌‌آن‌که بخواهم و بدانم؛ آن سرآغازی شد برای سرودن این چامه. این چامه در زوهای این سفر سروده شد. من خود نمی‌خواستم؛ انگیزه‌ی پیدایی این گزارش در پیوسته‌ی سفر، این بود:
ینگه دنیا چنان که می‌دانی/ بر و بومی است با دگرسانی
سوی آن دوش آمدم شادان/ بهره‌ور از نواخت یزدانی
آهنین مرغ آسمان پیما/ چون ستوه آمد از شتابانی
ابرها را فرا درید از هم/ لرز لرزان‌تن از هراسانی
یورک نو از میان پرده‌ی ابر/ ناگهم رخ نمود و پیشانی
...

http://www.bookcity.org/detail/5218