تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ـ رم: در آغاز این جلسه که با حضور نماینده رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در رم، ایرانیان مقیم و ایتالیاییهای علاقهمند به فرهنگ و ادب پارسی برگزار شد، بیانکا ماریا فلیپینی، استاد زبان پارسی دانشگاه Viterbo ایتالیا و نماینده انتشارات سی و سی پل (Ponte ۳۳)؛ ناشر ایتالیایی رمان «احتمالاً گم شدهام»، ضمن خوشامدگویی به حضار، با معرفی انتشارات متبوع خود به عنوان تنها انتشارات ایتالیایی که اختصاصاً به چاپ و نشر برگردانهای ایتالیایی ادبیات معاصر پارسی اشتغال دارد، در معرفی سارا سالار نویسنده این رمان که شخصاً در جلسه رونمایی کتاب حاضر بود، وی را یکی از برجستهترین رمان نویسان زن معاصر ایران نامید و بیان داشت که رمان «احتمالاً گم شدهام» نخستین رمان این نویسنده است که به دفعات تجدید چاپ شده و هم اینک ترجمههایی به زبانهای انگلیسی؛ آلمانی و ایتالیایی نیز از این رمان موجود است. وی همچنین افزود که این رمان موفق گردیده است که در سال ۱۳۸۹ جایزه بزرگ ادبی بنیاد هوشنگ گلشیری در بخش نخستین رمان را از آن خود نماید و سارا خلیلی مترجم انگلیسی این اثر نیز بابت این ترجمه، جایزه سایت ادبی ادبیات امروز ایران را از آن خود کرده است.
وی در ادامه با اشاره به برخی پیشگامان ادبیات زنانه معاصر در ایران، نظر سالار در خصوص این ادبیات را جویا شد.
سالار در پاسخ به این پرسش و پس از خوشامدگویی به حضار، با اشاره به نقش برجسته زنان ایرانی در ادبیات معاصر، از نقش برجسته نویسندگانی نظیر رویا پیرزاد در این خصوص که در قالب رمانهایشان، نقشهای کلاسیک زن در رمان کلاسیک پارسی را با تنوعی واقع گرایانه ارتقا دادهاند، تقدیر نمود؛ موقعیتهایی که بسیاری از آنها زیسته این نویسندگان نیز بوده است و ایشان از حیث مشابهت در دشواریهایشان، گونه سبک نگارش زنانه ایرانی را با مشابهتهایی فراگیر بنیاد نهادهاند؛ سبکی که هدف آن معرفی مستقل هویت زن ایرانی بوده است.
در ادامه، فلیپینی با اشاره به اینکه در زمان معرفی این برگردان به مخاطبین ایتالیایی در صفحه فیس بوک، انتشارات Ponte۳۳ یکی از مخاطبین نوشتهای به این مضمون را به اشتراک گذاشته بوده است که: «همه ما گم شدهایم»؛ بر اشتراکات ادبیات زنانه ایران معاصر با ادبیات جهانی تأکید نمود که مؤلفههایی مانند سیال ذهن در روایت این داستان و تحلیلهای عمیق و در عین حال واقع گرایانه روانشناختی آن بنیان مستحکمی را برای این اشتراک فراهم آورده است.
سالار نیز با اشاره به اینکه بن مایه آثار وی همواره یک دغدغه شخصی و واقعی است که به لحاظ تخیلی بسط مییابد، به تجربه شخصی خود از دوران زندگیاش در زادبوماش زاهدان و خواستاش برای ادامه زندگی در شهری بزرگ مانند تهران اشاره نمود که منجر به بحران هویت برای وی نیز بوده است؛ دغدغه شخصیای که در عین حال، یکی از بن مایههای رمان «احتمالاً گم شدهام» را نیز تشکیل میدهد و در این رمان با تخیل بسط یافته است.
فلیپینی در تکمیل سخنان سالار با ارائه شمایی از رمان وی، با اشاره به یکی از شخصیتهای اصلی این رمان، وی را شخصیتی نامید که نویسنده میخواسته است که باشد؛ شخصیتی که از بسیاری جهات با دغدغهای مشابه با آنچه نویسنده در زندگی شخصیاش با آن مواجه بوده؛ یعنی مسأله استقلال و وابستگی هویت رو در رو بوده است.
در ادامه سالار بیان گفت: «به باور من، رمان عرصه بیان شکها و تردیدهاست؛ شکهایی که شاید حتی در کیفیت نقشهای اجتماعیای که بر عهده میگیریم؛ مانند نقش همسر و مادر، در خصوص خودمان نیز داشته باشیم». وی افزود: «به عنوان نمونه خود من زمانی که فرزندم ساعات طولانی میخوابد؛ به طور متناقضی از خوابیدن طولانی وی که مجال استراحت من است، خرسندم و از این خرسندی احساس عذاب وجدان نیز دارم»؛ این تجربهای است که در رمان من نیز در قالب صفحات مربوط به تلاش قهرمان داستان برای خودشناسیاش در قالب پرسشهایی که از روانشناس خود مینماید؛ تجسم یافته است؛ جایی که وی در ناخرسندی از پاسخهای نابسنده و کلی گویانه این روانشناس، اقدام به ربودن پرونده پزشکی خود و معدوم ساختن آن مینماید و از این عمل احساس آزادی و آرامش میکند.
در این بخش از سخنان سالار، فلپینی با اشاره به یکی از حوزههای تخصصی خود؛ یعنی کارشناسی سینمای ایران و معرفی سروش صحت؛ همسر سالار و جایگاه وی در سینمای ایران، بیان داشت که این وجهی از شیوههای روایی ادبیات و سینمای معاصر ایران است که بیش از پاسخگویی، خود را بر طرح و صورت بندی پرسشهای مناسب متمرکز مینماید؛ امری که در جریان تلاش برای نفوذ به بخش مبهم و ناشناخته روان و زندگی انسانی ناگزیر به نظر میرسد.
سالار در تأیید مطلبی که فلپینی عنوان کرد، گفت: «فرار راه به جایی نمیبرد و هرکسی من جمله قهرمانهای داستان من جایی باید با این نقطه تاریک و مبهم؛ یعنی خودشان رو به رو گردند؛ کاری که خودم و قهرمان داستانم در جریان داستان انجام میدهیم و امیدوارم همان طور که فلپینی گفت، توانسته باشم راه به این عمق ببرم».
درادامه این نشست، بخشهایی از برگردان ایتالیایی این کتاب توسط پریسا نظری؛ مترجم توانای پارسی- ایتالیایی که از مهمانان ویژه این نشست بود، برای حضار قرائت شد. خوانش منحصر بفرد نظری که بر اساس حافظه متنی وی از اثر و با خوانش و اجرایی بسیار تأثیر گذار انجام گردید، یکی از جذابترین بخشهای این نشست بود که با استقبال چشم گیر حضار مواجه گردید.
پس از این بخش، فلپینی با اشاره به بخشهای قرائت شده از رمان سالار، در خصوص پیرنگ اصلی این رمان و تکنیک نوشتاری آن از وی پرسش نمود که سالار در پاسخ بیان داشت: «همان طور که قبلاً نیز اشاره نمودم، بن مایه و محتوای اصلی رمانهای من یک دغدغه شخصی است که ساختار ادبی من را با خود به همراه میآورد و از این حیث، رمان من به واسطه اینکه به مسأله شخصی من راجع است؛ مسألهای که سبک نیز با آن پیوسته است، سبک شخصی من را نیز میسازد که در جریان آن، من و قهرمانان داستانم با راوی شروع به حرکت میکنیم»
در این بخش، نظری بخش پایانی این رمان را برای حضار قرائت کرد که بار دیگر مورد استقبال چشم گیر ایشان قرار گرفت.
در پایان بخش نخست این نشست، سالار با اشاره به اینکه کتاباش علی رغم صدور مجوز وزارت ارشاد و بارها تجدید چاپ، در دوره دولت سابق در جمهوری اسلامی ایران مجوزش لغو گردیده و به آن اجازه تجدید چاپ داده نشده است؛ ابراز امیدواری نمود که در فضای تحولات فرهنگی مثبت دولت جدید در ایران، این اثر بار دیگر اجازه تجدید چاپ یابد.
پایان بخش این نشست نیز جلسه پرسش و پاسخی بود که در جریان آن، نخست پرسشی در خصوص برگردان آلمانی این رمان و میزان موفقیت آن توسط یکی از حضار مطرح گردید که فلیپینی در پاسخ، با اشاره به حضور نویسنده در نمایشگاه بین المللی کتاب آلمان در هفته آتی، بر موفقیت ترجمه آلمانی این رمان در جوامع ادبی این کشور، تأکید کرد.
پرسش دیگری که مطرح گردید به شیوه نگارش و میزان زمانی که نویسنده برای خلق این اثر صرف نموده، راجع بود که سالار در پاسخ زمان تألیف این رمان را یک گستره زمانی یک ساله معرفی نمود که در جریان آن، کتاب به دفعات نگاشته و پیراسته شده است.
سالار در پاسخ به پرسش دیگری که آمیختگی بن مایه اصلی نوشتههای وی با شک را، با فرجام یابی نوشتار او در منافات میدانست، بیان داشت که ماحصل چنین شرایطی جستوجوی بیپایان است و علی رغم این شک معرفتشناختی، در عمل به نگارش درآوردن فرایند آن ناممکن نیست و ماحصل آن نیز، کمینه احساس رهایی نویسنده است.
وی همچنین، در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص دلایل توقیف مجوز انتشار کتاباش بیان داشت که مطابق قانون نشر و چاپ در ایران، هر نوبت تجدید چاپ کتاب، مستلزم بازبینی مجدد آن است که این بازبینیها توسط افراد متفاوت و در شرایط و حسب دستورالعملهای در تحولی رخ میدهد که گاهی و در یک دوره، حسب شرایط ان دوره منجر به توقیف کتاب میگردد؛ در حالی که ممکن است در دوره دیگر چنین نباشد. البته در صورت مطرح شدن یک اثر، طبیعتاً حساسیتها نیز نسبت به آن اثر بیشتر میشود و به خصوص اگر نویسنده زن باشد، باید در مواردی که به روابط زنان و مردان مربوط میگردد روی این حساسیتها بیشتر دقت نماید.
سالار همچنین، معرفی اجمالیای از دومین رمان خود؛ «هست یا نیست» نیز برای حضار ارائه نمود و در پاسخ به پرسش یکی دیگر از حضار که در خصوص تعلق جایزه گلشیری به این رمان پرسش نموده بود بیان داشت که: «زمانی که این کتاب را مینوشتم، حتی انتظار نداشتم که چندان خوانده شود؛ ولی خوانده شد و جایزه گرفت و من آموختم که تنها کاری که نویسنده باید بکند این است که در نوشتن با خودش و مخاطبش صادق باشد».
وی در ادامه به جایزه پایگاه اینترنتی ادبیات ایران امروز به مدیریت سهیلا بسکی به برگردان انگلیسی سارا خلیلی از این کتاب اشاره نمود که فلپینی در تکمیل سخنان وی، این نویسنده معاصر ایرانی (بسکی) و آثار ترجمه شده وی توسط انتشارات Ponte ۳۳ را به اختصار معرفی کرد. وی همچنین سخنانی در خصوص طرح جلد این کتاب و طراح آن نیز ارائه کرد.
در پایان جلسه سارا سالار، کتابش را برای علاقهمندان امضا کرد.
کتاب «احتمالاً گم شدهام»، با عنوان ایتالیایی probabilmente mi sono persa به همت ج. نصیر به ایتالیایی ترجمه شده و انتشارات Ponte۳۳ آن را چاپ کرده است.