تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
روزبه رحیمی: «قهرمان و دریا» عنوان کتابی است که به بررسی و تحلیل الگوهای آشوب در اسطورههای باستانی میپردازد. مضمون جهانی پرآشوب که تحت تاثیر نیروهای ساماندهنده به نظم در میآید یکی از مهمترین درونمایههای اساطیری در سرتاسر فرهنگهای کهن است. بسیاری از اسطورههای باستانی خاور نزدیک از نبرد قهرمان با اهریمن آب یا ایزد آب سخن میگویند. این ایزدان غالباً مظهر آشوب ازلی یا پیش کیهانی هستند و پیروزی قهرمان بر هماورد آبی خویش ـ رودخانه یا دریا ـ نماد آفرینش یا باز آفرینی کیهان است. دانلد اچ میلز، استاد زبان و ادبیات کلاسیک دانشگاه سیراکیوز، در این کتاب اسطورههای آخیلوس و اسکاماندر، اودوسئوس و پوسیدون، گیلگمش و یعقوب را تحلیل کرده و نشان میدهد چگونه بسیاری از روایتهای اسطورهای بر مبنای نبرد میان نظم و بینظمی شکل میگیرند.
نشر ققنوس این کتاب را منتشر کرده و آرتمیس رضاپور و آرش رضاپور بهصورت مشترک ترجمهی آن را برعهده داشتهاند. آرتمیس رضاپور متولد ۱۳۶۲ در همدان و دانشجوی دکترای ادبیات حماسی دانشگاه شیراز است. او ترجمهی کتابهای «نقد کتاب وداع با اسحلهی ارنست همینگوی» اثر هارولد بلوم و منتخب اشعار ویلیام بلیک را در دست انتشار دارد. افشین رضاپور متولد ۱۳۵۰ و مترجم و مدرس زبان انگلیسی است. پیشتر کتابهای: کودکی ایوان (ولادیمیر بوگومولف)، آسمان خاکستری است (نویسندگان مدرنیست و پست مدرنیست)، رئیس جمهور ما (فیلیپ راث)، مرد ماسهای (دانلد بارتلمی)، من پسر صدام بودم (لطیف یحیی)، ظلمت آشکار (ویلیام استایرن)، انتخاب سوفی (ویلیام استایرن) و تام کت در هزار توی عشق (تیم اوبرایان) با ترجمهی او منتشر شده بود.
گفتوگوی ما را با آرتمیس رضاپور در مورد این کتاب بخوانید:
برای آشنایی خوانندگان ما، در ابتدا دربارهی نویسندهی این کتاب و آثارش بگویید.
دانلد اچ میلز استاد زبان و ادبیات کلاسیک در دانشگاه سیراکیوز است. مطالعات گستردهای دربارهی اساطیر، به ویژه اساطیر یونان، انجام داده و با توجه به تسلطی که بر زبان یونانی دارد، هومر را به زبان اصلی خوانده و تجزیه و تحلیل کرده است. توانایی او در تجزیه و تحلیل متن یونانی در جای جای کتاب قهرمان و دریا دیده میشود و در مواردی میبینیم که کلمهای یونانی را چه به لحاظ ریشهشناسی و چه به لحاظ کاربرد با استادی تمام برای خواننده واشکافی میکند. میلز مقالات متعددی نیز دربارهی هومر، افلاطون، ویرژیل و دیگر اندیشهورزان یونان نوشته است اما مهمترین کار او کتاب قهرمان و دریا است.
این کتاب با چه رویکردی نسبت به اسطوره نگاشته شده است؟
میلز در این کتاب به طور مشخص از دو رویکرد پدیدارشناسی و مطالعهی تطبیقی استفاده کرده است. پدیدارشناسی به این معنی که تمامی پیش داوریها پیرامون موضع را از ذهن بیرون کرده و تاثیر عوامل دیگر مثل تاریخ را موقتاً نادیده بگیریم و به دلالتهای درونی خود اسطوره در مقام یک پدیدار بپردازیم. از سوی دیگر مطالعهی تطبیقی نیز بر نادیده گرفتن تفاوتها و برجسته کردن شباهتهای میان روایتهای گوناگون اسطورهای در جهت ساختن نوعی الگوی انتزاعی استوار است. بنابراین رویکرد اصلی کتاب را میتوان پدیدارشناسی تطبیقی دانست که البته رویکردی رایج در بررسی اساطیر است.
نظریات محوریای نیز که میلز برای تحلیل اسطورهها برگزیده، یعنی نظریات الیاده و وان خنپ، هر دو نظریاتی پدیدارشناسانه هستند. درواقع میلز با مطالعهی تطبیقی پدیدارها در روایتهای گوناگون، تلاش کرده تا الگویی از تلاقی نظم و بینظمی در فرهنگهای باستانی انتزاع کند.
در این کتاب اسطورههای آخیلوس و اسکاماندر، اودوسئوس و پوسیدون، گیلگمش و یعقوب بررسی میشوند. چرا این اسطورهها انتخاب شده است؟
به نظر من اینکه چرا نویسنده از میان انبوه روایاتی که به آشوب میپردازند، این روایات خاص را انتخاب کرده شاید خیلی پرسش دقیقی نباشد، چرا که حتی در نحلههای بسیار تندروی پوزیتیوسم هم که تاکید بسیار زیادی بر به اصطلاح «علمی بودن» همهی مراحل پژوهش دارند، هیچ سخت گیریای برای انتخاب موضوع وجود ندارد. نویسنده شاید این روایات را دوست داشته، یا با آنها آشنا بوده است. با این حال توجه به این نکته مهم است که همهی روایاتی که در کتاب به آنها پرداخته شده، دارای متنهای مکتوب و به نسبت مفصلی هستند. یعنی هرچند بخش قابل توجهی از اساطیر اغلب ملتها به مضمون آشوب میپردازند، اما تعداد معدودی از این روایات دارای متنهایی به انسجام متنهای بررسی شده در این کتاب هستند.
منظور نویسنده از این گفته که «معمای امر آشوببنیاد پس پشت تلاش تمامی اسطورهپردازان باستان قرار دارد تا حس نظم را در جهانی که به ظاهر آشوب بر آن حکمفرماست بیان کنند.» (ص ۳۲) چیست؟
همانطور که اشاره کردم مضمون جهانی پرآشوب که تحت تاثیر نیروهای ساماندهنده به نظم در میآید یکی از مهمترین درونمایههای اساطیری در سرتاسر فرهنگهای کهن است. برای نمونه در شاهنامه دیوها نمایندگان این آشوب هستند که در سرتاسر بخش اساطیری شاهنامه نیز حضور دارند. آفرینش نظم از بینظمی از مهمترین مضامین اسطورههای آفرینش است. مثلاً در اسطورهی مردوک به روشنی میبینیم که چگونه این خدای بابلی با کشتن تیامات جهان را از اجزای بدن او میآفریند.
هیچکس به درستی نمیداند چرا این مضمون در اغلب فرهنگهای باستان، که گاهی کاملاً هم از یکدیگر دورافتاده بودهاند، مشترک است. نظریاتی در این زمینه وجود دارد که البته هیچیک خالی از اشکال نیستند. مثلاً تکاملگراهای دورهی ویکتوریا معتقد بودند که همهی جوامع مراحل مشابهی را طی میکنند و بنابراین احتمالاً به مضامین مشابهی میرسند. یعنی به نوعی از وحدت روانی همه انسانها قایل بودند. یا در نمونهای دیگر اشاعهگراها معتقد بودند چنین مضامینی ابتدا در چند کانون مرکزی مثل مصر یا بینالنهرین بهوجود آمده و سپس به یاری ارتباطات بین فرهنگی به سایر فرهنگهای جهان باستان نفوذ کردهاند.
با این حال مسئلهی نویسنده در کتاب جستجو در منشأ اندیشهی آشوب نیست، بلکه میخواهد به یاری شواهدی که ارائه میکند نشان دهد چگونه بسیاری از روایات اسطورهای بر مبنای نبرد میان نظم و بینظمی شکل میگیرند و اتفاقاً در این زمینه کاملاً نیز موفق است. هرچند نباید از خاطر برد که رویکرد نویسنده پدیدارشناسانه است و پدیدارشناسی چنانکه اغلب گفته میشود، اگر چه معانی بدیعی در اختیار مخاطب مینهد اما به هر حال از نظر سیاسی رویکردی خنثی است. بدین ترتیب هرچند ما در کتاب شاهد نمونههایی فراوان از برهمکنش میان نظم و آشوب هستیم، اما در مورد اینکه چه شرایط اجتماعی یا سیاسی زمینهی بوجود آمدن این برهمکنش شده، و یا اینکه چه نوع ذهنیتی و با چه هدفی به تولید چنین روایاتی منجر شده، چیزی نمیبینیم.
نویسنده فرضیهی کارآمد پژوهش حاضر را ثابت ماندن مفهوم الگوی اصلی در اشکال مختلف نبرد با امر آشوببنیاد ذکر میکند. لطفاً در مورد این فرض توضیح بیشتری دهید.
اگر اشتباه نکنم منظور شما باید الگوی مناسکی باشد که نویسنده به تأسی از نظریهی مناسک آرتور وان خنپ بسط داده است. وان خنپ معتقد بود در هر جامعه لحظاتی وجود دارند که اقتضا میکنند فرد از یک موقعیت اجتماعی به موقعیتی دیگر وارد شود. مثلاً از کودکی به بزرگسالی، از مجردی به متاهلی و از زندگی به مرگ. این نوع تغییر موضعها، یا به قول وان خنپ گذارها، مستلزم وجود نوعی سازوکار فرهنگی هستند که فرد را از موقعیت قبلی جدا و به موقعیت جدید پیوند دهند. این مناسک در واقع به نحوی نشاندهندهی پیوند میان طبیعت و فرهنگ هستند چرا که برای نمونه درست است که مرگ پدیدهای بیولوژیک است اما تا برای درگذشته مراسم تدفین و خاکسپاری برگزار نشود، از نظر فرهنگی هنوز به دنیای مردگان تعلق ندارد چون روحاش به آرامش نرسیده است.
نظریهی مراحل سهگانهی گذار وان خنپ یکی از پرنفوذترین نظریات در انسانشناسی و اسطورهشناسی است. بعد از او بسیاری از انسانشناسان معروف به مکتب منچستر از جمله ماکس گلوکمن، مری داگلاس و از همه مهمتر ویکتور ترنر به بسط نظریهی گذار پرداختند. همچنین در ادبیات و اسطورهشناسی نیز جوزف کمبل کتاب بسیار اثر گذار خود به نام قهرمان هزار چهره را بر اساس همین نظریه منتشر کرد.
کتاب قهرمان و دریای میلز را میتوان به نوعی خلف کتاب قهرمان هزار چهرهی کمبل دانست. با این تفاوت که کمبل به الگوهای شکلگیری قهرمان میپردازد اما میلز الگوی شکلگیری قهرمان را در مواجهه با آشوب پی میگیرد. به اعتقاد او آشوب همان زمینهی گذاری را مهیا میکند که در نهایت به رسیدن قهرمان به بینش و فرزانگی منجر میشود.
میلز در مؤخرهی کتاب از کوشش برای درک جهان از طریق علم مدرن آشوبشناسی سخن میگوید. آشوبشناسی و میلز در این کتاب، چگونه ما را به این درک میرسانند؟
نویسنده تلاش کرده از دستاوردهای متاخر فیزیک و ریاضی برای تبیین پدیدههای فرهنگی استفاده کند. از این نظر میتوان کتاب قهرمان و دریا را کتابی پیشرو دانست، اما همچنان که اغلب نیز گفته شده است میباید در به کار گیری بنیانهای علوم طبیعی در پژوهشهای فرهنگی و انسانی بسیار محتاط بود. این مسئله که فرهنگهای انسانی درست مانند رفتار ذرات زیراتمی در عین بینظم بودن دارای نظم هستند نمیباید ما را به این نتیجه برساند که میتوان بیهیچ مقدمهای قواعد فیزیک را برای بررسی فرهنگ نیز به کار برد.
شاید مثال خوبش همان اثر پروانهای باشد که در کتاب نیز مطرح شده است. میدانید که اثر پروانهای در واقع یک تمثیل است که میگوید تغییرات کوچک در شرایط اولیه علت به تغییرات بزرگ در شرایط ظهور معلول منجر میشود. توجه کنید که این یک قانون علمی نیست؛ یعنی حتی در علم فیزیک نیز کسی به راستی مدعی نیست اگر شرایط جوی در وضعیتی خاص باشند آن وقت بال زدن یک پروانه در خلیج کالیفرنیا به خیزش طوفان در مکزیکو سیتی منجر میشود. این تنها تمثیلی است که میخواهد به ما بگوید تغییرات کوچک تا چه اندازه کوچک و پیامدهای بزرگ چقدر بزرگ خواهند بود. حال اگر این تمثیل را بدون توجه به این مقدمات در مورد موضوعات انسانی به کار بریم نتیجهاش میشود همان مثال معروفی که اگر دماغ کلئوپاترا کمی کج بود تاریخ جهان تغییر میکرد؛ یعنی یک نوع اتمیسم تاریخی و فرهنگی!
کتاب قهرمان و دریا هرچند چیزهای زیادی برای آموختن دارد، اما پیشنهاد ما آن است که درهنگام مطالعه آن را بهعنوان یک گفتوگو، یا درواقع بخشی از یک گفتوگو درنظر بگیریم و نه مرجعی از احکام علمی برای فهم و تبیین سرشت اسطوره.
ترجمهی این کتاب یک کار مشترک است. در مورد این همکاری دو نفره بگویید.
در ترجمهی مشترک این کتاب به دو شیوه کار کردیم. بعضی از فصلها را هر کدام جداگانه ترجمه و در نهایت زبان یکدستی برای آنها انتخاب کردیم. یکی دو فصل (مخصوصاً فصل آخر کتاب) را چند بار با هم بازخوانی کردیم و بعد در چندین نشست چند ساعته متن را به فارسی برگرداندیم. مشکل ترجمهی مشترک این است که هر کدام از مترجمین رویکرد خاص خود را به متن دارد و همسو کردن این رویکردها وقت گیر و انرژی بر است. در این ترجمه به این نتیجه رسیدیم که ویرایش نهایی متن (قبل از تحویل به ناشر) را یکی از مترجمان انجام دهد (من انجامش دادم) و به رغم وجود رویکردهای متفاوت به متن در نهایت نگاه ویراستار متن غالب باشد.
کتاب جدیدی در دست ترجمه و انتشار دارید؟
در حاضر کتاب «موتیفها و کهن الگوها در ادبیات و اسطوره» را در دست ترجمه داریم که کتاب مفصلی است و گروهی از صاحبنظران فولکلور و اسطوره آن را نوشتهاند. در این کتاب به افسانهها، اساطیر، قصههای عامیانه و اعتقادات مردمی بیشتر کشورهای جهان پرداخته شده است. ترجمهی این کتاب را هم به طور مشترک انجام میدهیم و تاکنون حدود دویست صفحه از کتاب آماده شده است. خود کتاب حدود پانصد و پنجاه صفحه است. بعد از آن هم قصد داریم به سراغ کتاب «قهرمان هزار چهره» اثر کمبل برویم.
* قهرمان و دریا (الگوهای آشوب در اسطورههای باستانی)، دانلد اچ. میلز، آرتمیس رضاپور و افشین رضاپور، ققنوس، ۱۳۹۳، ۱۱۰۰۰ تومان.