تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : یکشنبه 30 فروردین 1394 کد مطلب:5948
گروه: گفت‌وگو

سینما و گفتمان دیجیتال

گفت‌وگو با مجید اخگر، مترجم کتاب آن‌چه سینما هست، نوشته‌ی دادلی اندرو

 

روزبه رحیمی: آن‌چه سینما هست! عنوان کتابی است از دادلی اندرو، نظریه‌پرداز برجسته‌ی سینما که به‌تازگی نشر بیدگل با ترجمه‌ی مجید اخگر منتشر کرده است. علاقه‌مندان به مطالعات سینمایی در ایران اندرو را با کتاب تئوری‌های اساسی فیلم، ترجمه‌ی مسعود مدنی، می‌شناسند. اندرو در کتاب آن‌چه سینما هست! سعی می‌کند تا نظریه‌ی سینمایی آندره بازن و رئالیسم او را با توجه به تحولاتی که در دهه‌های اخیر به واسطه‌ی انقلاب دیجیتالی در سینما روی داده است روزآمد کند. این کتاب از سری کتاب‌های «مانیفست‌های بلک‌ول» است که در آن‌ها نظریه‌پردازان حوزه‌های مختلف نوعی «تز» یا مانیفست در مورد یکی از مقولات و مفاهیم مرتبط با حوزه‌ی کار خود ارائه می‌دهند.
اخگر فارغ‌التحصیل رشته‌ی سینما از دانشکده‌ی سینما‌ـ‌تئاتر است و پیش‌تر کتاب‌های: آموزش و پرورش بازیگر در قرن بیستم (آلسیون هاج)، ایدئولوژی، اخلاق، سیاست (پل ریکور)، بدن تکه تکه شده (لیندا ناکلین)، درباره‌ی عکاسی (سوزان سانتاگ)، علیه تفسیر (سوزان سانتاگ)، ف‍ی‍ل‍م‌ و ف‍ره‍ن‍گ‌ (س‍اری‌ ت‍وم‍اس‌)، نظریه عکاسی‏‫ (لیز ولز)، نظریه‌ی هنر آوانگارد (پیتر بورگر) و هنر و ادراک بصری روان‌شناسی چشم خلاق (رودلف آرنهایم) را نیز تجمه کرده است. اخگر همچنین کتاب فانی و باقی: درآمدی انتقادی بر مطالعه‌ی نقاشی ایرانی را تألیف و منتشر کرده است. گفت‌وگوی ما با این نویسنده و مترجم درباره‌ی کتاب آن‌چه سینما هست! را می‌خوانید:

دادلی اندرو در ایران با کتاب تئوری‌های اساسی فیلم شناخته شد و همان‌طور که مسعود مدنی، مترجم آن کتاب، می‌گوید، اولین کتابی است که آگاهانه این مقوله (تئوری فیلم) را تحت بررسی قرار داد. در مورد این نویسنده بیشتر توضیح می‌دهید؟
اندرو نظریه‌پرداز و پژوهشگر سینما و استاد دانشگاه یِیل است. چنان‌که از کتاب آن‌چه سینما هست! نیز برمی‌آید، تمرکز او بیشتر بر سینمای فرانسه، و به‌ویژه نگره‌ی رئالیستیِ آندره بازن است و کتاب‌های متعددی در این حوزه‌ها به نگارش درآورده است.

«مانیفست‌های بلک‌ول» که این کتاب نیز از آن مجموعه است شامل چه نوع کتاب‌هایی است؟
همان‌طور که در یکی از پانویس‌های کتاب‌ نیز توضیح داده‌ام، این مجموعه که انتشارات «ویلی‌ـ‌بلک‌وِل» آن‌ها را منتشر می‌کند کتاب‌های کم‌حجمی هستند که در آن‌ها صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف ـ از سینما، نقد و مدرنیسم گرفته تا جغرافیا، الاهیات مسیحی، نژاد و نظریه‌ی ادبی ـ دیدگاه یا نقطه‌نظر خود را در مورد یکی از مقولات و مفاهیم مرتبط با حوزه‌ی کار خود بیان می‌کنند و نوعی «تز» یا مانیفست در این باره ارائه می‌دهند. این کتاب‌ها با لحنی گرم و کم‌و‌بیش جدلی و با در نظر داشتن خوانندگانی در سطوح مختلف ـ از علاقه‌مندان عام تا مدرسان دانشگاه ـ به نگارش در می‌آیند.

برای اینکه خواننده در جریان کتاب قرار گیرد در ابتدا بفرمایید که اندرو در این کتاب چه ایده‌ای را دنبال می‌کند؟
ایده‌ی اصلی اندرو در این کتاب احیاء و روزآمد کردن نگره‌ی سینمایی آندره بازن و «رئالیسم» او در شرایطی است که سینما در یکی‌ـ‌دو دهه‌ی اخیر، در پی انقلاب دیجیتال، تحولات چشم‌گیری را از سر گذرانده که به نحوی فزاینده آن را از واقعیت یا «امر واقع» دور می‌کنند و به نوعی جهان تصویریِ ساختگی و خودبسنده بدل می‌کنند. کار اندرو در واقع نوعی موضع‌گیری انتقادی در مورد بعضی تحولات عملی و نظریِ سینما در دهه‌های اخیر است.

اندرو بحث خود را در چهار فصل: دوربین، تدوین، پروژکتور و موضوع سامان داده است. علت این نوع بخش‌بندی چیست؟
اندرو به واسطه‌ی پایگاه نظری خود به شکلی پدیدارشناسانه به سینما نگاه می‌کنند و این بخش‌بندی چهارگانه نیز برآمده از همین نگاه است. به این معنا که سعی دارد پس از بیش از یک سده از ابداع سینما، پتانسیل‌های درونیِ رسانه‌ی فیلم در مواجهه با واقعیت (همان «موضوع») را مورد کندوکاو قرار دهد و مجدداً این پرسش را طرح کند که «سینما چیست؟». به همین علت، اندرو سه فصل را به سه «فاز» یا سه مرحله‌ی پایه‌‌ای سینما (ثبت‌ یا فیلم‌برداری، بازسازی‌ یا تدوین، و نمایش) و سه ابزار اصلی متناظر با آن‌ها (دوربین، میز تدوین، پروژکتور) اختصاص می‌دهد؛ و در فصل چهارم نیز به «موضوع» یا همان واقعیتی که سینما در دادوستد با آن تحول می‌یابد می‌پردازد.

تکنولوژی دیجیتال و یا آن‌طور که اندرو می‌گوید «گفتمان دیجیتال»، چه تغییری در سینما و مطالعات سینمایی ایجاد کرده است که اندرو قصد دارد به کمک واقع‌گرایی بازن تز خود را تبیین کند؟
مسئله‌ی اصلی برای بازن خود تکنولوژی دیجیتال نیست، بلکه دیدگاه یا «گفتمان»ی است که تحول دیجیتال را سرمنشاء تحولی انقلابی یا حتی بازتعریفی در سینما می‌داند. در روایت‌های افراطی این دیدگاه، سینما از اساس ماهیتی ساختگی و ساخته‌شده دارد و نوعی تصویر‌پردازی دست‌کاری‌شده (manipulated) است که تحول دیجیتال امکان بسط و تحقق کامل آن را فراهم کرده است. در این چارچوب، سرمشق یا استعاره‌ی اصلی سینما «انیمیشن واقع‌نما» است؛ یعنی تصاویری که صرفاً وانمودی از واقعیت را برای ایجاد توهم یک جهان در پی یکدیگر به نمایش درمی‌آورند.

اندرو می‌گوید انگاره‌ای از سینما که بازن به بهترین نحو بدان شکل بخشید در مورد انواع مختلف فیلم، تمام ژانرها و شیوه‌ها و در تمام دوره‌ها مصداق دارد. (ص 18) این انگاره‌ای که اندرو از آن سخن می‌گوید چیست؟
این‌جا مجال توضیح مشروح این مسئله نیست. همین‌قدر بگویم که یکی از اهداف اندرو در این کتاب بیرون کشیدن نظریه‌ی بازن از چارچوب تنگ‌نظری‌هایی است که در آن‌ها گرفتار آمده است؛ یعنی درکی از بازن که او را در نوعی هواداری خام و مستقیم از «واقعیت» و دفاع از برخی تکنیک‌های سینمایی متناظر با بازنمایی ظاهراً «صحیح» چیزی که واقعیت فرض می‌شود (مانند برداشت بلند، عمق میدان، و غیره) خلاصه می‌کند و تقلیل می‌دهد. اما اندرو در کل کتاب و به‌ویژه در فصل چهارم نشان می‌دهد که بازن درکی تحولی و تطوری از سینما دارد، به عنوان پدیده‌ای در گفت‌وگوی مدام با واقعیتِ پدیداریی جهان؛ و قائل به ذات ثابتی برای آن نیست که تنها با اشکال خاصی از سینما همخوان باشد.

نویسنده ارجاعات بسیاری به دو فیلم چهارصدضربه و سرگذشت شگفت‌انگیز املی پولن دارد و این دو فیلم را دارای دو انگاره‌ی رقیب در سینما می‌داند. اندرو چه ارتباطی میان این دو فیلم می‌بیند و چه تحلیلی از این ارتباط دارد؟
همان‌طور که اشاره می‌کنید، اندرو از این دو فیلم به‌عنوان نمونه‌های نوعیِ دو درک از سینما استفاده می‌کند که در پاسخ‌های قبلی تا حدودی به آن‌ها اشاره کردم: سینمایی که درون واقعیتی خاص و در گفت‌وگو با آن شکل می‌گیرد و به نوبه‌ی خود سویه‌هایی از این واقعیت را «آشکار» می‌کند؛ در مقابلِ سینمایی که واقعیت را به کارت‌پستال‌هایی جذاب و بدون هرگونه رد و خش برای ساختن جهانی خودبسنده و رتوش‌شده بدل می‌کند. نکته‌ای که مقایسه‌ی میان این دو فیلم را بامعناتر می‌کند آن است که هردوی آن‌ها درون سنت سینمای فرانسه ساخته شده‌اند و در پاریس می‌گذرند (و تصاویر متفاوتی از آن ارائه می‌دهند). افزون بر آن، اندرو در سرتاسر کتاب مدام به بازتاب تحولات سینمای جهان و فرانسه، و از جمله این دو فیلم، در نشریه‌ی کایه‌دو‌سینما می‌پردازد؛ نشریه‌ای بسیار تأثیرگذار که بازن به نوعی پدر معنوی آن بود و نسل‌های مختلف نویسندگان کار خود را آن با اتکا به قرائت‌هایی از بازن پیش بردند.

این کتاب برای چه مخاطبانی نوشته شده و قابل استفاده است؟
کتاب، جدای از دانشجویان و استادان سینما، برای هر کسی که علاقه‌مندِ جدی سینما و سرنوشت آن در زمان ما باشد قابل‌استفاده است. این کتاب در خود جهان انگلیسی‌زبان نیز نگاه نادری دارد، و وجود آن در زبان فارسی که بحث در مورد سینمای رئالیستی و مباحث مرتبط با آن به‌شدت و عموماً با درکی نه‌چندان عمیق جریان دارد مغتنم است، و می‌تواند به پخته‌تر شدن مباحثی از این دست کمک کند.

شما کتاب‌های ایدئولوژی، اخلاق، سیاست (پل ریکور) و علیه تفسیر (سوزان سانتاگ) را نیز ترجمه کرده‌اید و اگر اشتباه نکنم آماده‌ی چاپ است. ریکور و سانتاگ در این دو کتاب به چه موضوعاتی می‌پردازند؟
کتاب ریکور را در راستای علایق نظری‌ام و پتانسیل‌های کار او برای موقعیت ما ترجمه کردم. چند سال پیش در جریان نگارش کتاب فانی و باقی ـ کتابی که چند سال پیش در مورد نقاشی میناتور و فرهنگ سده‌های هشت تا دوازه هجری در ایران نوشتم ـ از آثار ریکور و مشخصاً برخی از مقالات همین کتاب بهره گرفتم. در این کتاب، که در واقع گزیده‌ای از کتاب از متن تا کنش به اضافه‌ی یک مقاله در تفسیر کار ریکور است، برخی از بهترین مقالات ریکور در حوزه‌ی فلسفه‌ی عملی ـ حوزه‌های اخلاق، سیاست، ایدئولوژی، و مباحثی از این دست ـ آمده است، و ریکور در آن‌ها به شیوه‌ی هرمنوتیکی خود و با محوریت مفهوم «تخیل» به این مباحث می‌پردازد.
اما علیه تفسیر که در نمایشگاه امسال عرضه خواهد شد مجموعه مقالات کلاسیک و شاید مهم‌ترین کتاب سانتاگ است که در آن در مورد بسیاری از چهره‌ها و تحولات مهم ادبیات، هنر، و تفکرِ قرن بیستم، به‌ویژه دهه‌های پنجاه و شصت میلادی، بحث می‌شود: از کامو، لوی‌ـ‌استروس، لوکاچ، سارتر، ناتالی ساروت، یونسکو، آرتو، برسون، گدار، و آلن رنه، تا مفهوم سبک، تفسیر، روان‌کاوی، رمان نو، فیلم‌های علمی‌ـ‌تخیلی، هپنینگ، و هنر کیچ و کمپ. اضافه کنم که بسیاری از مقالات این کتاب به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به شکل‌گیری جلوه‌های مختلف هنر و حساسیت زیبایی‌شناختیِ جدیدی می‌پردازند که به‌تدریج از دهه‌های ۱۹۵۰ و ۶۰ میلادی شکل گرفت و به‌تدریج چشم‌انداز تازه‌ای در این عرصه‌ها گشود که به اشکالی دیگر تا زمان ما تداوم یافته است.

کتاب جدیدی در دست ترجمه دارید؟
اخیراً کتاب جامعی در حوزه‌ی نظریه‌ی عکاسی به ترجمه‌ی من چاپ شد که در آن گزیده‌ای از مهم‌ترین متون نظری عکاسی در قرن بیستم گردآوری شده بود (این کتاب را انتشارات سمت به چاپ رساند). جدای از آن، بنا دارم مجموعه‌ای از مقالات تألیفی‌ام در مورد مفهوم ژانر در هنرهای تجسمی را در قالب یک کتاب سامان‌دهی کنم و به چاپ برسانم.

 

http://www.bookcity.org/detail/5948