تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
روزبه رحیمی: آیا مصاحبه میتواند اثر پژوهشی محسوب شود؟ پژوهشگر در نگارش مقاله یا اثر تحقیقی، ساختار مشخصی را در نظر میگیرد و در بخشها و فصلهای مختلف، موضوع مورد نظرش را از میان منابع متعدد دنبال میکند. این منابع میتواند مکتوب یا غیر مکتوب باشد، اما در نهایت همه در ساختار مورد نظر پژوهشگر مینشیند و در کنار هم ایدهی مورد بحث او را میپروراند. از این لحاظ، مصاحبه با اثر پژوهشی متفاوت است. مصاحبه معمولاً یک ایدهی خاص یا نظریه را دنبال نمیکند و ساختاری کاملاً متفاوت از تحقیق دارد. بهجای نقلقولهای متعدد از منابع مختلف، به گفتههای مصاحبهشونده و ارجاعاتی اندک بسنده میشود. در مصاحبه قرار است تا نظر مصاحبهشونده را در مورد یک موضوع بدانیم و با آرا و دیدگاههایش آشنا شویم. بدون شک مصاحبه میتواند یکی از منابع تحقیق بهحساب آید، اما اینکه خود مصاحبه را بهتنهایی یک اثر پژوهشی بدانیم، نیاز به آن دارد تا از ویژگیهای ساختاری پژوهشها چشمپوشی کنیم. درست است که در گفتوگو، بهظاهر با مصاحبهگر و مصاحبهشونده طرف هستیم و از منابع متعدد خبری نیست، اگر مصاحبههای به اصطلاح ژورنالیستی، خبری و برای مصارف عمومی (و خصوصی) را کنار بگذاریم اوضاع کمی فرق میکند. مصاحبهگر موضوعی را انتخاب و منابع متعددی را مطالعه میکند و با جوانب بحث آشنا میشود. ساختاری در نظر میگیرد و سؤالها را با توجه به آن ساختار طرح میکند. مصاحبهشونده را با هدف خاصی که همان پروراندن موضوع مورد نظر است انتخاب میکند و در جریان گفتوگو مسیر بحثها را در چارچوب ساختارهای مورد نظرش هدایت میکند و در نهایت نتیجهگیری. پس میتوان گفت مصاحبه علاوه بر اینکه یکی از مواد و منابع مهم در تحقیقها بهشمار میآید، بهصورت مستقل نیز میتواند اثری پژوهشی محسوب شود، اما با ادعاهایی کوچکتر و ساختاری منعطفتر. حال تصور کنید که مصاحبهگر سوژهی مورد نظرش را از خلال گفتوگو با افراد مختلف دنبال کند؛ یک زبان و هویت مشترک به تمامی گفتوگوها ببخشد و با انتخاب افرادی که هرکدام قسمتی از بحث را پوشش میدهند علاوه بر غنا بخشیدن به منابع، ساختار مورد نظرش را بسازد. چنین اثری با توجه به آنچه گفته شد، میتواند اعتبار پژوهشی بالایی داشته و قابل تأمل باشد. کتاب «در سرزمین عقاب سفید» که شامل ۱۱ گفتوگو با ایرانشناسان لهستانی است چنین ویژگیای دارد. آیدین فرنگی در سفری ۲۸ روزه به کراکف، پایتخت پیشین لهستان و مرکز فرهنگی شرق اروپا، به دیدار استادان بخش ایرانشناسی دانشکدهی شرقشناسی دانشگاه یاگلونی، دومین دانشگاه قدیمی اروپا، رفته و با آنها در مورد موضوعات مربوط به ایران و ایرانشناسی به گفتوگو نشسته است. آنگونه که مصاحبهکننده در پیشسخن کتاب نگاشته است، از میان گفتوگوهای این مجموعه، یک گفتوگو به زبان لهستانی، یک گفتوگو به زبان ترکی و باقی به زبان فارسی انجام شده است.
گفتوگوی اول کتاب با آنّا کراسنوولسکا، رییس بخش ایرانشناسی دانشکدهی شرقشناسی دانشگاه یاگلونی است و به موضوع شاهنامه و ترجمههای لهستانی آن اختصاص دارد. رسالهی دکترای کراسنوولسکا پژوهشی در اسطورههای شاهنامه بوده و هماکنون مشغول انتشار ترجمهی لهستانی شاهنامه است. همچنین در سال ۲۰۱۰، کتاب تاریخ ایران به سرپرستی او در لهستان منتشر شد. او در این گفتوگو در ارتباط با ساختارهای شفاهی شاهنامه بیان میکند که: «حماسهی فردوسی مشخصات شفاهی بودن متن را، چه در زبان و چه در ساختار داستانی داراست.» (ص ۱۷) وی در اشاره به یکی از مقالات خود میگوید که «تقسیمبندی سیاه و سفید، بهگونهای که خیلیها تصور میکنند، در شاهنامه وجود ندارد.» (ص ۲۲) کراسنوولسکا تورانیان را مثال میزند و میگوید که همهی تورانیها در شاهنامه بد نیستند و شباهتهای زیادی از نظر اعتقادی، فرهنگی و ظاهری میان ایرانیها و تورانیها وجود داشته است.
گفتوگوی بعدی با هایده وامبخش، مدرس زبان فارسی در دانشگاه یاگلونی و همسر مارِک اسموژینسکی، و دربارهی این ایرانشناس لهستانی است. اسموژینسکی که تحصیلکردهی ایرانشناسی در دانشگاه ورشو بود، مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران و با رسالهی «تصحیح انتقادی و بررسی ساختار رمزی سیرالعباد الی المعاد سنایی غزنوی» دریافت کرد. اسموژینسکی علاوه بر تدریس در بخش ایرانشناسی دانشگاه یاگلونی، نشستهای متعددی با هدف معرفی ادبیات، فرهنگ و هنر ایران در لهستان برگزار کرد. «در گذر کلمات» (ترجمهی لهستانی ۳۲ غزل مولانا) و «آدمها روی پل» (ترجمهی فارسی اشعار ویسواوا شیمبورسکا، با همکاری شهرام شیدایی و چوکا چکاد) از یادگارهای ارزشمند اسموژینسکی است. هایده وامبخش در این گفتوگو، جزئیاتی از زندگی، ویژگیهای شخصیتی و منش فکری این ایرانشناس فقید را بازگو میکند: «یکی از دلایلی که او توانست به خوبی با ایرانیها رابطه برقرار کند، یادگیری ریشهای زبان فارسی بود. اصطلاحات و فرهنگ زبان را یاد گرفته بود. میتوانست بهاصطلاح تکه بپراند یا جوک بگوید. آدمهایی که اهل کشور دیگر هستند، بهراحتی نمیتوانند در کشوری غیر از کشور خود جوک بگویند و دیگران را بخندانند یا تکه بپرانند.» (ص ۴۳)
«در جستوجوی سیر تاریخی تلفظ واژهها»، عنوان گفتوگو با آندژی پیسوویچ، استاد ایرانشناسی و ارمنستانشناسی دانشگاه یاگلونی است. پیسوویچ در این گفتوگو به مقایسه میان زبان ارمنی و فارسی میپردازد و با اشاره به وجود حدود هزار کلمهی قدیمی ایرانی در زبان ارمنی، از اهمیت این زبان در تحصیلات ایرانشناسی و مطالعات تاریخی زبانهای آریایی سخن میگوید. پیسوویچ با اشاره تمایز میان زبان گفتاری (محاوره) و نوشتاری فارسی میگوید: «تفاوت فارسی گفتاری با فارسی ادبی در دستور زبان نیست. دستور یکی است؛ تنها کلمات و کاربرد آنها فرق میکند. ... فارسی نوشتاری، همان فارسی گفتاری هزار سال پیش است، فارسی گفتاری زمان فردوسی است. آنها آنچه را امروز فارسی ادبی است، در گفتار بهکار میبردند و آنطور حرف میزدند؛ وگرنه اصلاً آنطور نمینوشتند... در حالی که در ترکیه زبان نوشتار و زبان گفتار یکی است. مردم همانطور صحبت میکنند که مینویسند.» (ص ۶۸)
از کتابهای این استاد بازنشستهی دانشگاه یاگلونی میتوان به: دستور زبان ارمنی، دستور زبان فارسی، دستور زبان کردی کرمانجی، ریشهی نظام آواشناسی زبانهای پارسی میانه و فارسی نو و تحول آوایی زبان فارسی اشاره کرد.
چهارمین قسمت کتاب، گفتوگو با کارولینا رَکُویتسکا، یکی دیگر از استادان ایرانشناسی دانشگاه یاگلونی است. فرنگی در این گفتوگو، به دو اثر از رَکُویتسکا، یکی کتاب «بوطیقای پرسش» (دربارهی شعر قیصر امینپور) و دیگری پایاننامهی فوقلیسانس وی در ایران، باعنوان «بررسی عوامل جامعهشناختی در شکلگیری شخصیت زن در رمان بعد از انقلاب» پرداخته است. رَکُویتسکا علاوه بر دریافت دکترای ایرانشناسی از دانشگاه یاگلونی، دورهی فوقلیسانس زبان و ادبیات فارسی را نیز در سال ۱۳۸۵، در دانشگاه تربیت معلم تهران به پایان رسانده است.
رَکُویتسکا در ادامهی بحث خود در مورد تحول شخصیت زن در ادبیات معاصر ایران، معتقد است که اولین کسی که شخصیت زن متفاوتی در اثر خود خلق کرده، سیمین دانشور است. «اگرچه گفته میشود زن او هنوز مستقل نیست، زنی است کاملاً پیچیده و سرزنده که دربارهی هر چیز عقاید خود را مطرح میکند و ما هم احساس میکنیم ممکن است در دنیای واقعی چنین زنی را دیده باشیم.» (ص ۷۸)
آنچه در این مصاحبه بهچشم میآید، توجه ایرانشناسان لهستانی به ادبیات معاصر و خصوصاً ادبیات مدرن ایران و تلاش برای ترجمهی این آثار به زبان لهستانی است.
مارچین ژپکا، مدرس تاریخ در رشتهی ایرانشناسی و پژوهشگر تاریخ دین مسیح در خاورمیانه، و ثریا موسوی، مدرس زبان فارسی در دانشگاه یاگلونی، در دو گفتوگوی بعدی کتاب، بهترتیب در مورد ترجمههای فارسی کتاب مقدس و تاریخ دین مسیح در ایران و مشکلات آموزش زبان فارسی به دانشجویان غیرایرانی گفتهاند. پنج گفتوگوی دیگر کتاب نیز بهترتیب از این قرار است: «از رسمخط فارسی تا مطالعه دربارهی ترجمهی متنهای پهلوی» (متئوش کواگیش، نویسندهی کتاب خط و رسمخط زبان فارسی)، «زبانآموزی و ضرورت توجه به تفاوتهای منطقهای (هایده وامبخش)، «دشواری تهیهی کتابهای تازهی فارسی» (گراژینا یورک، مسئول کتابخانهی دانشکدهی شرقشناسی دانشگاه یاگلونی)، «پرواز مولانا در قلمرو عقاب سپید» (ماریوش کلوه، آهنگساز و خواننده) و «از کراکف تا تهران، در پی راز شورانگیز یک صدا» (آنا مارچینوفسکا، نخستین و تنها دفنواز اهل لهستان).
آیدین فرنگی در سخن پایانی این کتاب، گزارشی از سفر خود به لهستان و مشاهداتش از کراکف، ویژگیهای شهری و فرهنگ مردم آن دیار نگاشته و به مقایسه میان این کشور و ایران پرداخته است. در قسمتی از این یادداشت، او با اشاره به معماری قدیمی کراکف مینویسد: وقتی در سردابی قدیمی، که اکنون به کافهای دانشجویی تبدیل شده، به دکتر رناتا روسک ـ کوالسکا، استاد رشتهی ایرانشناسی گفتم: «پیهای محکم و مصالح اصولی باعث شده شهر شما دارای هویتی خاص شود.» تأیید کرد و گفت: «شعر فارسی، از این جهت، شبیه شهرسازی ماست. شعر و ادبیات شما هم پایههای محکمی دارد و ریشهی محکمش باعث شده دارای ادبیاتی با هویت خاص باشید.» (ص ۱۹۲)
در پایان هر گفتوگو، کتابشناسی و فهرست فعالیتهای فرهنگی هر مصاحبهشونده و در پایان کتاب نیز کتابشناسی مبسوط لهستان به زبان فارسی آورده شده است. نکتهی قابل توجه دیگر در مورد این کتاب، تصاویر متعددی است که با توجه به موضوع هر گفتوگو، در میان صفحات کتاب و بهصورت رنگی منتشر شده است. در سرزمین عقاب سپید را کاظم ساداتاشکوری ویرایش، قباد شیوا طراحی و نشر هزارکرمان منتشر کرده است. فرنگی که پیشتر کتابهای «از کاف تا نون» (گفتوگو با میرجلاالدین کزازی) و ترجمهی کتاب «یونس شاعر» (گذری بر زندگی، آثار و احوال یونس امره نخستین شاعر بزرگ ادبیات ترکی) از او منتشر شده، این مجموعه گفتوگو را به شهرام شیدایی و مارک اسموژینسکی تقدیم کرده است.