تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
«گفتهها» نام کتابی است مشتمل بر یک گفتوگوی بلند و تحلیلی با ابراهیم گلستان دربارهی داستانهایش، متن پیاده شدهی سخنرانیهای گلستان در دانشگاه شیراز در سال ۱۳۴۸، گفتارهای چند فیلم و متن چند یادداشت به قلم وی که همه در سالهای پیش از ۱۳۵۷ نوشته شدهاند.
گفتوگوی بلند و تحلیلیای که با ابراهیم گلستان دربارهی داستانهایش انجام شده، از صفحهی ۱۷۵ کتاب شروع و در صفحهی ۳۴۰ به پایان میرسد. این مصاحبهی بلند و تخصصی در چاپهای پیشینِ «گفتهها» همواره، به خواست گفتوگوگننده، بدون نام وی منتشر شده بود؛ اما در چاپ جدید، گلستان پرده از نام مصاحبهگر برگرفته است: قاسم هاشمینژاد.
اگر مصاحبهی بلند هاشمینژاد را با ابراهیم گلستان بخوانید، با مصاحبهگری روبهرو خواهید شد که اسیر پرسشهای کلیشهای و معمول نیست. مصاحبهگر داستانهای نویسنده را چند بار با دقت خوانده، یادداشت برداشته، پرسشهای تحلیلی استخراج کرده و مؤدبانه مطرحشان کرده است. اگر خواستار مطالعهی مصاحبهای تحلیلی و فنی با ابراهیم گلستان دربارهی آثار داستانی وی هستید، این گفتوگو میتواند بسیار مفید باشد. مصاحبهی حاضر جز در یکی دو مورد جزئی، از مسائل روز پرهیز دارد و آرمانش چیزی نیست جز واکاوی و بازخوانی کارنامهی داستانی ابراهیم گلستان. مصاحبهی هاشمینژاد با گلستان مصاحبهای است عمقی، جدی، چالشی و مؤدبانه. مصاحبهگر دیدگاههای ویژهی خود را دارد و نقادی یکی از وجوه پرسشگری اوست.
مصاحبهی مورد اشاره زمانی انجام گرفته که هاشمینژاد در روزنامهی «آیندگان» به کار مشغول بود. گلستان نوشته است: «نویسندهای از روزنامهی آیندگان میخواست دربارهی نوشتههای داستانیام گفتوگویی کنیم. من شناخته بودم که او زیاد میخواند، بیمرض مینویسد و از دارودستهی هوزَن نیست. پذیرفتم. اول گمانمان این بود که نیمصفحهای از روزنامه در دو یا سه روز برای نقل چنین گفتوگویی کافیست، اما همینکه راه افتادیم زود از این حدود رد شدیم، زیاد، و همچنین گاهی از حدود سؤال و جواب ساده که گاهی میشد مجادله، در عین نیکی نیت. اما قبول میکردیم که در کار مصاحبه، این سیر منطقاً درستتر است تا در قید و قاب نزاکت و قبول قلابی، یا با سکوت، پیشِ حرفِ طرف ماندن. و همچنین دیدیم گفتن برای روزنامه و محدود ماندن در شماره و اندازهی ستون و صفحه، بیهوده است، و راحتتر است آزادانه پرسیدن و آزادانه دادنِ پاسخ؛ تا بعد ببینیم تکلیف تدوین چه خواهد بود...» (گفتهها،ص ۲۳)
گلستان در ادامه مینویسد که نه حجم زیاد مصاحبه امکان انتشار روزنامهای آن را میداد و نه انتشار بریده و فشردهی آن مورد پذیرش دو سوی گفتوگو بود. سرانجام صورت کامل مصاحبه، بدون نام گفتوگوکننده، آنچنانکه خواست او بوده است، فقط با نام گفتوگوشونده، در چاپ نخست «گفتهها» (۱۳۷۲) میآید. در چاپ دوم (۱۳۸۵) هم نام مصاحبهشونده نیست؛ تا اینکه در چاپ اخیر (۱۳۹۳) ابراهیم گلستان، نام سوی دیگر گفتوگو را در یادداشتش بر سرآغاز کتاب ذکر میکند. هاشمینژاد را امروز علاوه بر منتقد، در مقام رماننویس و پژوهشگر متنهای عرفانی میشناسیم. گلستان در پیرامون همین گفتوگو نوشته است: «اکنون پس از گذشت سالهای سال، ترجیح میدهم، ای کاش در بعضی نکتهها مرا بیشتر سؤالپیچ کرده بود، و من هم دربارهی مطالب کسانِ بیشتری، و دربارهی مطالب و کسانی که ذکرشان رفته است، بیشتر از آنچه دیده و دانسته بودهام بیشتر آورده بودم و میگفتم.» (همان، ص ۲۴)
مصاحبهای که معرفی آن ذکر شد، بخش سوم کتاب است. داستانهای چهار کتاب «آذر ماه آخر پاییز»، «شکار سایه»، «جوی و دیوار تشنه» و «مدّ و مِه» در این مصاحبه مورد واکاوی قرار گرفته است.
«حرفهایی برای دانشجویان شیراز» عنوان فصل نخست کتاب «گفتهها» است. گلستان مینویسد: «حرفهایم در دانشگاه شهر زادگاه من شیراز در چند روز و شب در اسفند ۱۳۴۸ بود. دانشجویان دعوتم کردند فیلمهایم را برایشان نشان بدهم، و حرفی از نوشتن و سینما برایشان بزنم. دعوت را به این شرط پذیرفتم که کار در حد خصوصیمان باشد و سازمان رسمی دانشگاه که ناچار با سازمانهای ناسازگار ربطی داشت، ربطی به این دعوت و کاری به کارمان نداشته باشد؛ ما را ندیده بگیرند و هرچه را اگر گفتیم نشنیده. آنجا حرفهای من از روی پیشنویسی نبود و هرچه میگفتم، یا در گفتوگوها بود، روی نوار ضبط میکردند...» (ص ۱۷) بعدها فایل صوتی این سخنرانیها که در پنج نشست ایراد شده بود، به دست یکی از روزنامهنگاران بخش فرهنگی روزنامهی آیندگان میرسد و او آنها پیاده کرده و در اختیار گلستان قرار میدهد. یکی دو بخش از سخنرانیها با حذف برخی قسمتها در روزنامه منتشر میشود و گلستان بهخاطر همین حذفها، اجازهی انتشار باقی متن را نمیدهد. اما روزنامهنگارِ آیندگان چه کرده بود؟ گلستان مینویسد: «او از تمام نوارهایی که در اختیار داشت هرچه را عیناً پیاده کرده بود، سپرده بود به دست یک آشنا که آنها را به من بدهد. اینها یکی دو سال پیشتر از انقلاب بود، اما خودش پس از انقلاب شنیدم که مرد. وجود این گزارش از آن گفتهها در شیراز، از ابتکار و همت او حاصل آمده است. نامش که اکنون به یاد میآید و با حرمت و دریغ میآید، پرویز نقیبی.» حرفهایی برای دانشجویان شیراز از صفحهی ۳۱ تا ۱۱۰ کتاب «گفتهها» را به خود اختصاص داده است.
گفتاری دربارهی شعر، چاپ شده در تیرماه ۱۳۴۷ در روزنامهی کیهان، یادداشتی دربارهی «هوشنگ پزشکنیا، نقاش»، منتشر شده در مجلهی تماشا، دیماه ۱۳۵۱، متنی در نقدِ سینمای مسعود کیمیایی با تیترِ «سیر سقوطِ یک امکان»، منتشرشده در روزنامهی آیندگان، خرداد ۱۳۵۳ و تپههای مارلیک، برگردان متنی که اصل آن به زبان انگلیسی نوشته شده و در سال ۱۳۴۳ در کیهان اینترنشنال چاپ شده، فهرست یادداشتهای گلستان است در کتاب «گفتهها».
از صفحهی ۱۵۳ تا ۱۷۴ هم متن گفتارهایی آمده که گلستان برای آثار مستند نوشته است. فهرست این متنها به شرح زیر است: تپههای مارلیک، یک آتش، موج و مرجان و خارا، خانه سیاه است و گنجینهی گوهر.
«گفتهها» را نشر کلاغ، در ۳۴۰ صفحه و به قیمت ۱۹۵۰۰ تومان منتشر کرده است.