تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
آیا زندگی هر فرد منحصر به خود اوست؟ گفته میشود حتی پیش پا افتادهترین اتفاقات زندگی بازتاب نظام اجتماعی و فرهنگی ما هستند و نظامهای فرهنگی و اجتماعی در کشورهای متفاوت، تفاوتهایی دارند که در بستر فرهنگی خاصی اتفاق میافتند. علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب با بیان نکتهی فوق در نشست «فرهنگ اجتماعی ترکیه؛ فرهنگ و زندگی روزمره» افزود: نهتنها موقعیت اجتماعی فرد که شرایط فرهنگی وی نیز به فعالیتهای روزمرهاش شکل میدهد. وضعیت روزمرهی زندگی را میتوان زیستجهان نامید. باید در این نکته اندیشید که چگونه پدیدههای فرهنگی بر فعالیتهای جسمانی روزمرهی انسانها اثر میگذارد. ما امروز با مسألهی جهانی شدن مواجه هستیم و در عین حال میخواهیم به هویت ملی نیز توجه داشته باشیم. جهانی شدن تا چه حد باعث از بین رفتن امنیت اقتصادی، هویت ملی و سنتهای فرهنگی میشود؟ محمدخانی با بیان این مقدمه و طرح پرسشهایی چند، سخن را به «سلیمان سیفی اوغون»، نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه مالتپهی ترکیه سپرد. سیفی اوغون نویسندهی کتاب «بازتابهای فرهنگی زندگی روزمره» در حوزههای فرهنگ سیاسی، محافظهکاری و ناسیونالیسم پژوهش میکند و در بخش مناسبات بینالملل و اتحادیهی اروپا، در دانشگاه مالتپه فعال است. او اکنون سمت سخنگویی ارشد نخستوزیری ترکیه را دارد.
سیفی اوغون در آغاز گفت: از نظر نوع روششناسی علمی که برای من بسیار ارزشمند است، فرهنگ جایگاه والایی دارد. در آغاز گمان نمیکردم فرهنگ چنین اهمیتی داشته باشد؛ فکر میکردم فرهنگ بخش مشخصی از زندگی روزمره است؛ اما بعد دانستم که فرهنگ برای انسان، حکم آسمان را دارد برای پرندهها و حکم آب را دارد برای ماهیها. فرهنگ، تمام کارها، اندیشهها و تخیلات ما است. این نوع نگاه به فرهنگ را مدیون رومیان قدیم هستیم. در فرهنگ آنها کولتورالیسم یعنی کاشتن و برداشتن. ما امروز از خاک فاصله گرفتهایم و ماشین جای خاک را برای ما گرفته است.
نویسندهی کتاب «بازتابهای فرهنگی زندگی روزمره» در ادامه افزود: فرهنگ متعلق به همهی ما است، اما بهرغم اینکه ما همه از آن برخورداریم، چهارصد تعریف متفاوت از فرهنگ ارائه شده است. اکنون بر این باورم که زمینههای مشخصی بهعنوان اقتصاد و سیاست وجود ندارند؛ بلکه هر چه هست فرهنگ است. هنر هم بخشی مجزا نیست و زیرمجموعهی فرهنگ محسوب میشود.
نویسندهی روزنامهی «ینی شفق» ترکیه، با اشاره به اینکه «پرندهها پرواز میکنند، اما فکری در مورد پرواز ندارند و ماهیها آب را درک نمیکنند» تصریح کرد: انسان قدرت اندیشیدن دارد و از همین رو فرهنگ را میآفریند و بهوجود آن پی میبرد. از طرف دیگر اندیشیدن منجر به بروز اختلافهای فکری میشود.
استاد دانشگاه مالتپهی ترکیه با بیان اینکه مرزها حاصل اختلافها و تفاوتها هستند، به تفاوت برداشت مسلمانان و مسیحیان از زمین اشاره کرد و افزود: مرزها را خداوند وضع نکرده است، بلکه ما آنها را ایجاد کردهایم. خداوند میگوید ما شما را آفریدیم تا یکدیگر را بشناسید، نه اینکه بین همدیگر مرزبندی کنید. وجودِ تفاوت طبیعی است، اما ما در باب تفاوتها مبالغه میکنیم. اما از طرف دیگر، مرزهای غیرمبالغهآمیز فرصت آشنایی را برای ما فراهم میآورد.
سیفی اوغون به تاریخ مناسبات ایران و روم پرداخت و خاطرنشان کرد: نیاکان ایرانیان دوست داشتند که بر آسیای صغیر حکمرانی کنند و بنابراین با یونانیها جنگیدند؛ اما نتوانستند بر آنجا استیلا پیدا کنند. عثمانیها هم بسیار مایل بودند که تبریز را تصرف کنند؛ اما نتوانستند. بعد بصره به محل اختلاف ایرانیها و عثمانیها بدل شد. بصره از نظر فرهنگی به ایران نزدیکتر بود. بر سر بصره جنگیدیم، اما این منطقه نصیب هیچ یک از ما نشد و تفاهمنامهی قصر شیرین را که یکی از اولین قراردادهای مرزی دنیا است، امضا کردیم. بعد دیگر نه ما و نه شما به دنبال تغییر دادن مرزها نرفتیم. اکنون فصل آشنایی است.
وی با بیان اینکه «اگر در ترکیه از دانشجویم بخواهم ایران را در یک جمله معرفی کند، با پاسخ سطحی او روبهرو خواهم شد» گفت: تعریف ایرانیها از ترکیه هم تعریفی عمیق نیست. ما مذهب و زبان متفاوتی داریم و با هم تفاوت داریم؛ اما این تفاوت بر غنای زندگی میافزاید. وطن اصلی ترکها استپهای آسیای میانه است. ما در آغاز به چین، بهعنوان منبع غنی ثروت نزدیک بودیم. چینیها از ترس این ملت جنگجو، دیواری بزرگ در سرحدات خود کشیدند. در سالهای بعد خشکسالیهای پیدرپی ترکها ناگزیر از مهاجرت کرد. ایران اولین سکونتگاهی بود که ترکها در مسیر کوچ به آن رسیدند. نیاکان ما در ایران با تمدنی عمیق روبهرو شدند و از این منظر ایرانیها معلم تاریخی ترکها هستند. ملت جنگجوی ترک بهواسطهی ایرانیها با مفاهیم یکجانشینی، تجارت و سیاست آشنا شدند و زبان شکوهمند فارسی را شناختند. ایران ترکها را درون خود حل کرد و ترکها بهسرعت در سیستم نظامی، اداری و پادشاهی ایران صاحب جایگاه شدند. سلاجقه بههمان اندازه که ترک هستند، فارسیزبان هستند و بالعکس. ترکان نزدیک به آناتولی دیگر شانس بازگشت به پشت سر را نداشتند، بنابراین جان بر دندان گرفتند و با ارتشی کوچک به سرکردگی آلپارسلان، ارتش بزرگ روم را شکست دادند. ورود ترکان به آناتولی فاز جغرافیایی ترکان را تغییر داد. ترکها به ملتهای قدیمی آناتولی افزوده شدند. ما در دیار روم به داد و ستد فرهنگی پرداختیم. سرانجام طایفهای از اوغوزها استانبول را فتح کردند. استانبول در آن روزگار مرکز دنیا نامیده میشد و پایتخت حقیقی روم بود. ما آموختههایمان را از ایرانیان با آموختههایمان از رومیان در کنار هم قرار دادیم و به آنها عمق بخشیدیم.
سیفی اوغون با تصریح بر این نکته که «خیال عثمانیها رنگ ایرانی دارد» گفت: زبان این خیالپردازی عثمانیها هم آکنده از واژگان فارسی بود. سرانجام ما به ایجاد زبانی نو اقدام کردیم. جادهی ابریشم و جادهی ادویه را احیا کردیم و تجار ایرانی دیگر بار راه آناتولی را پیش گرفتند. ترکیب بزرگی که ترکان آفریدند تا شش سده ادامه یافت، اما عصر مدرنیته، پایان این دوره بود. عثمانی به دهها قسمت تقسیم شد و هر یک به کشوری مستقل بدل شدند که امروز در حال نزاعهای خونین با یکدیگرند.
این پژوهشگر ترک با اشاره به یکی از ویژگیهای معماری استانبول گفت: ترکان مسلمان فقط در بنای سقاخانهها و مساجد از سنگ استفاده کردهاند و خانهها همه از چوب ساخته میشد. برخی معتقدند استفاده از چوب در ساختمانسازی نشان فانی بودن هرآن چیزی است که غیر الهی است. امروز دیگر از آن ساختمانها هیچ نشانی بر جای نمانده است. امروز بعد از مدتها سرگشتی، در معماری ساختمانهای جدید داریم به نتایج خوبی دست پیدا میکنیم. میخواهیم بناهای جدید نشان معماری قدیم ما را داشته باشند. استانبول شهر معیار ترکها است. هرچه در استانبول رواج پیدا کند، در سراسر ترکیه رایج میشود و همه میخواهند از این شهر تقلید کنند. میزان مهاجرت به استانبول بسیار بالا است. روستاییان آناتولی میگویند سنگ و خاک استانبول از طلا است. استانبول فقط مورد توجه ترکها نیست؛ بلکه همه ساله از بسیاری از کشورها، چندین میلیون مسافر به این شهر میآیند. زمانی اروپاییهای میخواستند آتن را در برابر استانبول علم کنند، اما امروز به اندازهی جمعیت آتن توریست به استانبول میآید. استانبول شهری با شبهای بیدار و چشماندازهای زیبا است. در شهری مثل پاریس که همه چیز با نظم ترتیب داده شده است، گردشگر بعد از چند روز چیز تازهای برای دیدن پیدا نمیکند؛ اما استانبول شهر تضادها است و شما هر روز میتوانید با شگفتی جدیدی در این شهر روبهرو شوید. استانبول شهر کشفهای روزانه است. استانبول شهر هویت، اصالت و تجدد است.
سیفی اوغون در مورد خصایص ترکها گفت: ترکها عملگرا هستند و از خوابیدن لذت نمیبرند. بعد از بحران اقتصادی اروپا، ترکها اهمیت زیادی در منطقه پیدا کردند. ما تفریح را میشناسیم، اما چرت نمیزنیم. هر صبح مردم استانبول با انگیزه سر کار میروند. ترکها بعد از چینی بزرگترین پیمانکاران جهان هستند. ما در همه جا در حال ساختمانسازی هستیم. از طرف دیگر ترکها وقتی کاری را انجام میدهند چندان در قید عواقب آن نیستند. مثلاً خساراتی که به طبیعت و به میراثهای تاریخی میزنند جبرانپذیر نیست. ترکها مستقیم فکر میکنند، مستقیم عمل میکنند و از راهکارهای نرم دوری میکنند.
در آغاز این نشست تورقای شفق، مدیر مرکز فرهنگی یونس امرهی ترکیه در تهران، فعالیتهای این مرکز را معرفی کرد و گفت: تاکنون نزدیک به پنج هزار ایرانی در مرکز ما زبان ترکی را یادگرفتهاند و امیدواریم بتوانیم مناسبات دوسویهی فرهنگی را هر چه بیشتر گسترش دهیم.
در پایان نشست هم سیامک تقیزاده، مترجم کتاب «شهر یک نفره؛ استانبول را گوش میکنم با چشمان بسته» مجموعه شعرها و عکسهای مرتبط با استانبول را معرفی کرد. وی گفت: برای هیچ شهری در دنیا به اندازهی استانبول شعر و ترانه نوشته نشده است.