تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
بررسی و معرفی کتاب «در میان ایرانیان» نوشتهی نایجل کولتارد، با ترجمهی محسن محمودی، موضوع نشست هفتگی مرکز فرهنگی شهر کتاب بود. در این نشست علاوه بر مترجم، دکتر طهمورث ساجدی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر در حوزهی سفرنامههای نوشته شده در مورد ایران سخنرانی کردند.
محسن محمودی، مترجم کتاب، در آغاز گفت: ادوارد سعید وسوسهای کلی در علوم انسانی پدید آورده است؛ بدین معنا که همهی متنهایی که دربارهی شرق نوشته میشوند، شرقشناسانه هستند. او که مفاهیم قرن شانزدهمی را در ذهن دارد چون میبیند که شرقشناسی در واقع همان دانش مورد نیاز غربیها برای استثمار شرقیها بود، دیدگاهش را به سراسر تاریخ تسری داده، میگوید از دوران کهن تا دوران معاصر، در هر متنی که غربیها دربارهی شرقیها نوشتهاند، جدال تاریخی خیر و شر را میتوان تشخیص داد. همین وسوسهی قدرتمند باعث شده ما کل تاریخ را در پرتو شرقشناسی بفهمیم و با همین عینک ایدئولوژیک، بسیاری از متون مفید را از دست بدهیم. واقعیت این است که کتابهای تاریخی و سفرنامهای اغلب چندان در سیطرهی نگاههای ایدئولوژیک نیستند. متونی که تا زمان قارجاریه در مورد ایران نوشته شده، نگاه بالادستی به ایران ندارند؛ حتی در زمان قاجار کنت دو گوبینو هم ضمن انتقادهای صریحی که به سنتهای ایرانی دارد، ایرانیان را تنها ملت فرهیختهی خاورمیانه میداند که میتوانند به تبار و نژادشان بنازند. انقطاع نگاه پیشین از زمان قاجاریه آغاز میشود. در آن دوران از یک طرف ایرانیانی که به غرب میروند مطالبی از جنس شناختنامه نمینویسند و آنچه نوشتهاند را میتوان حیرتنامه خواند و از طرف دیگر کسانی که از غرب به ایران میآیند، دوست دارند در پرتو استهزا کردن فرهنگ ایرانی حقایقی را بروز بدهند. عجیب اینکه ما هم این شیوه را میپسندیم و از جمله محمدعلی جمالزاده بر همین پایه شروع به نوشتن کتاب «خلقیات ما ایرانیان» میکند. کتاب جمالزاده بارها تجدید چاپ شده و در ایران خوانندگان بسیاری یافته است. انسان نگاه ثانوی به خودش را دوست دارد و میخواهد خودش را از چشم دیگری ببیند. از همین روست که سفرنامهها جذاب هستند.
محمودی افزود: در دوران پهلوی سفرنامهها محدود و محدودتر میشوند، زیرا ارتباطات گسترش مییابند و همین گستردگی ارتباطات و سفرها، بکر بودن سفرنامهها را از بین میبرد. در سالهای بعد از انقلاب سفرنامهی چندان مهمی نوشته نشده است؛ چون علاوه بر گستردگی روزافزون ارتباطات، ما شاهد نگاه آشتیناپذیر ایدئولوژیک در دو سوی ایران و غرب هستیم. غربیهای امروزین میخواهند ایران را در شکل قرون وسطایی توصیف کنند و گویی این کشور با زمان قاجاریه تفاوتی نکرده است. من دنبال متنی بودم که نگاه آزادانه و واقعنگرانهای به ایران امروز داشته باشد. سرانجام با کتاب «نایجل کولتارد» آشنا شدم و اقدام به ترجمهی آن کردم. سفرنامهها عمدهترین ابزار برای ایجاد نظمهای نوآیین هستند. کتاب حاضر ایرانیان را در کلیتی واحد جمعبندی نمیکند و از جانب دیگر نویسنده بدون داشتن نگاه همدلانه با شرق یا غرب به بررسی آنچه دیده میپردازد.
وی در پایان با بیان اینکه «اگرچه شاید اطلاعات موجود در کتاب برای ما زیاد تازگی نداشته باشد، با کمک این متن میتوانیم بفهمیم غربیهایی که نگاه صادقانهتری دارند، در مورد ما چگونه فکر میکنند.» خاطرنشان کرد: شاید بتوان گفت در سالهای پس از انقلاب هیچ نویسندهای به این اندازه به ایران و ایرانیان نزدیک نشده است.
دید غربی با نگاه ما متفاوت است
طهمورث ساجدی گفت: کولتارد سالهای پیش و پس از انقلاب را تجربه کرده و در این اثر نگاهی نوستالژیک به سالهای پیش از انقلاب دارد. او اهل ولز است و آشنایی اولیه او با ایران به سالهای مدرسه بازمیگردد؛ وقتی که برای درس انشا از شاگردان خواسته میشود کتابی را برای ارائه در کلاس خلاصه کنند، وی در کتابخانهی خانهشان به کتاب رباعیات خیام، اثر ادوارد فیتز جرالد روبهرو میشود و آن را تلخیص میکند. این اولین آشنایی او با ایران است. پس از آن با زنی ایرانی ازدواج میکند و بهدعوت خانوادهی همسرش به ایران سفر میکند.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزهی سفرنامهها تصریح کرد: هرچند نگاه او به ایران عاشقانه است، از دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد بهخوبی یاد نمیکند. او به آقای روحانی نگاه مثبتی دارد و دو بار هم در دوران ایشان به ایران آمده است. البته نویسنده از دلیل اصلی سفرش سخن نمیگوید و ما نمیتوانیم بفهمیم انگیزهاش از این سفرهای جدید چه بوده است. او از چای و برنج ایرانی حرف میزند که برایش جذاب است. غذای محبوب او زرشکپلو با مرغ است. انگلیسیها برنج نمیخورند و برنج ندارند؛ چایی هم دم نمیکنند و چای کیسهای میخورند. در تهران قبل از انقلاب پاتوق او پارک ملت کنونی بود. از کافهها هم حرف میزند که در آن زمان به آنها کافهتریا میگفتند. او بسیاری از شرکتهای ایرانی و میزان سرمایه و اهل فنشان را میشناسد و دادههای زیادی از ایران گردآورده است.
ساجدی تصریح کرد: دید غربی با نگاه ما متفاوت است. ما اغلب خجالتی هستیم و حتی نمیتوانیم در مکانهای علمی هم بهصراحت نقد کنیم و سخن بگوییم. غربیها در این موارد حتی با خشونت عمل میکنند و صراحتشان بسیار بالا است. این کتاب غنیمتی است که با مطالعهی آن میتوانیم با خصایص خودمان آشنا شویم و از نگاه متعادل غربیهای امروز به خودمان آگاه شویم.
علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب، در آغاز نشست با بیان اینکه تا پیش از اختراع سینما و تلویزیون و گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی سفرنامهها تنها وسیلهی آشنایی مردم با اوضاع و احوال و شرایط جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بود گفت: از نخستین سفرنامههای بیگانگانی که به ایران سفر کردهاند، میتوان از «بازگشت ده هزار یونانی» نوشتهی گزنفون یاد کرد. در میان اروپاییان مارکو پولو، تاورنیه و شاردن پیش از دیگران به ایران سفر کردهاند. هیچ جهانگرد اروپایی بهاندازهی شاردن ملتهای اروپایی را با ایرانِ دورهی صفوی آشنا نکرد. سیاحتنامهی ده جلدی او یکی از مفصلترین و بهترین سفرنامههایی است که در مورد ایران نوشته شده است. در دورهی قاجاریه هم کسانی چون جیمز موریه، سر جان ملکم، کنت گوبینو و لرد کرزن به ایران آمدند و سفرنامه نوشتند. امروز بیشتر سفرنامهها شرح مشاهدات اهل ادب و تفکر است به سرزمینهای دیگر و بیان چگونگی زندگی فکری، معنوی ایرانیان و شرایط فرهنگی و سیاسی آن.
محمدخانی افزود: نویسندهی کتاب «در میان ایرانیان» اهل ادب و تفکر نیست و بیشتر مدیر تجاری و اقتصادی است. دید عمیقی ندارد، ولی گوشههایی از خلق و خوی ایرانیان را بیشتر در حوزهی سیاسی و اجتماعی بیان میکند. کتاب سه فصل دارد: «آشنایی با ایران و برخیواقعیتها»؛ «تجارت و سیاست» و «مدیریت و تجارت». سیاست و تجارت و موارد مربوط به سرمایهگذاری، در این کتاب بهخوبی توصیف شده و شیوهی رفتار مردم در زندگی روزمره و فرهنگ آنان شرح داده شده است.
مترجم در یادداشت ابتدایی کتاب آورده است: کتاب «در میان ایرانیان» را میتوان در ادامهی سنت سفرنامهنویسی دانست که با نگاهی عاری از پیچیدگی اما بهطرزی مستدل به تحلیل جامعه و حکومت ایران میپردازد. شاید برجستهترین نکتهی کتاب این باشد که نایجل کولتارد در دام قدیمی، اما همیشه جذاب «خلقیات ما ایرانیان» نمیافتد و تحلیلش هم در این زمینه دقیق و عاری از سوگیری غیرعلمی است. البته باید توجه داشت که کتاب «در میان ایرانیان» صرفاً سفرنامه نیست؛ بلکه نوعی حدیث نفس است که حاصل زندگی و آشنایی کمابیش چهل ساله با ایرانیان است. بیتردید بهعنوان خوانندهی ایرانی از بیشتر این حقایق و جزییات و تحلیلها اطلاع داریم. اما آنچه کتاب را برای ما جذاب میسازد نگاه نویسندهای اروپایی است که خود طی چهار د ههی گذشته، سالها در ایران زندگی و کار کرده است و نگاهی بیرونی از این واقعیات در اختیارمان میگذارد؛ نگاهی که خودمان بهسبب نزدیکی بیش از حد تصور، آن را نمیبینیم.
در پشت جلد کتاب، دربارهی نویسنده آمده است: نایجل کولتارد متولد ولز و تحصیلکردهی بریتانیا و فرانسه است. در عین حال سالیان بسیاری را در ایران گذرانده است. در دههی ۱۹۷۰ یعنی در دوران حکومت شاه، در جریان انقلاب اسلامی و اخیراً در معیت همسر ایرانیاش در دوران ریاستجمهوری خاتمی و احمدینژاد. او در چند گروه صنعتی بزرگ و مشخصاً در بخشهای نیمههادی و مهندسی برق، هم در بریتانیا و هم فرانسه، پستهای مهندسی و ارشد مدیریتی داشته و برای یک گروه مهندسی اروپایی بزرگ در مقام مدیر داخلی در ایران خدمت کرده است. همچنین مشاور وزیر تجارت خارجی فرانسه بوده و در حال حاضر فعالیت مشاورهی مدیریتی بینالمللی را اداره میکند. او رئیس انجمن «حلقهی اقتصاد ایران» مستقر در پاریس است.