تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : یکشنبه 11 مهر 1395 کد مطلب:8669
گروه: دوره‌های آموزشی

رمانتیسیسیم جریانی رو به آینده

نخستین جلسه از دوره‌ی «فلسفه و ادبیات رمانتیک آلمانی» با تدریس میثم سفیدخوش در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

نخستین جلسه از دوره‌ی «فلسفه و ادبیات رمانتیک آلمانی» با تدریس دکتر میثم سفیدخوش در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

سفیدخوش در آغاز گفت: واژه‌ی رمانتیک در زندگی روزمره یادآور مفاهیمی چون آرمانگرایی، احساسات عاشقانه و چیزهایی از این دست است. حتی در جامعه محیط‌های نیمه‌تاریک مثل کافه‌ها را محیط‌های رمانتیک می‌دانند. اما آن‌چه رمانتیک آلمانی نامیده می‌شود و در سده‌های ۱۸ و ۱۹ بالیده است، نسبت روشنی با برداشت‌های عمومی ندارد. باید تصورات خود را از رمانتیک‌ها کنار بگذاریم و بکوشیم دور از برداشت‌های پیشینی، به درکی درست از رمانتیک‌ها دست پیدا کنیم.

استاديار دانشکده الهيات و اديان دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: به‌سادگی نمی‌توان مرزهای تفکرها را روشن کرد. متفکران رمانتیکر در آن دوره از اصطلاح رمانتیسیسم برای نامیدن تفکر خود استفاده نمی‌کردند. آنها تلاش می‌کردند از حیطه‌ی تفکر مرززدایی کنند. متکفران رمانتیکر گاه از تعبیر جنبش در مورد کار و ایده‌ی خود استفاده می‌کردند. آن‌ها نیز مثل هر جنبش دیگری نقاط اوج و فرود داشتند. در واقع وقتی از رمانتیکرها صحبت می‌کنیم، نه از یک مکتب، که از یک جریان صحبت کرده‌ایم. رمانتیکرها اصول فکری مشخصی ندارند و ما نیز در این دوره با موتیف‌های این تفکر و ایده‌ی سیال سروکار خواهیم داشت.

وی یادآور شد: هگل همیشه دغدغه‌ی نظام‌سازی داشت و می‌خواست کلیت یا نظامی را فراهم آورد. در کلیت همه‌ی تضادها و تناقض‌ها برطرف می‌شود. اما تضادها محصول طبیعی اندیشه‌ها رمانتیکرها هستند. رمانتیکرها را از این جهت می‌توان متأثر از کانت دانست؛ اما آن‌چه از کانت نزد اینان بازتاب یافته، با ایده‌ی کانت فرق زیادی دارد.

سفیدخوش با اشاره به این‌که ما نباید در پی یافتن اصول رمانتیکرها باشیم، گفت: آن‌چه مهم است موتیف‌های آن‌ها است. شاید دلیل اصلی این‌که رمانتیکرها می‌توانند بسترساز جریان فکری و فلسفی متعدد باشند، همین است. اما این‌طور هم نیست که اندیشه‌های رمانتیک کیسه‌ای باشند با جریان‌ها و افکار بی‌ربط. اندیشه‌های رمانتیک نه نظام هستند و نه مجموعه‌ای بی‌ربط از اصطلاحات و مفاهیم. منظم بودن به معنای داشتن چهارچوب‌های قاطع نیست. هگل هم از این‌جهت که نظام را با حرکت مرتبط می‌داند، با رمانتیکرها مرتبط می‌شود. رمانتیکرها را می‌توان آری‌گوی تناقض دانست؛ زیرا تناقض بخش جدایی‌ناپذیر حیات انسان است.

وی خاطرنشان کرد: سنت‌گرایی هم در وجه ممتازش که همان نقد جهان مدرن است، ملهم از رمانتیکرها است؛ اما خودشان نمی‌خواهند خود را ملهم از آن‌ها بدانند. رمانتیکرها دنبال فکر پاک نیستند. اندیشه‌ی رمانتیکرها اندیشه‌ی مدرنی هم است؛ زیرا در جهانی روی داده که در حال حرکت است. رمانتیکرها با روشن‌اندیشی نیز نسبت دارند؛ نه نسبت سلبی که نسبت ایجابی. خیلی از نقدهایی که به مدرنیته وارد می‌شود، از منظر مدرنیته است. نقد مدرنیته ما را از جهان مدرن دور نمی‌کند. ما بخشی از جهان مدرنی هستیم که می‌توانیم نقش نقاد آن را نیز داشته باشیم. هرچند ممکن است کسانی بین رمانتیکرها رؤیای بازگشت به عقب را داشته باشند، اما این جریان هرگز جریانی نبوده که بخواهد رو به گذشته داشته باشد. در میان اندیشمندانی که روی رمانتیکرها اثر گذاشتند، بیش از همه باید از کانت، روسو و هردر نام برد.

وی در انتها به معرفی کتاب‌هایی که قرار است در این دوره خوانده شود پرداخت. 

دوره‌ی فلسفه و ادبیات رمانتیک آلمانی روزهای چهارشنبه در شهر کتاب برگزار می‌شود و حضور در آن مستلزم ثبت‌نام است.

http://www.bookcity.org/detail/8669