تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
یکشنبه شب، ۱۸ مهرماه، مراسم پردهخوانی تاسوعا و عاشورای حسینی با حضور مرشد محسن میرزا علی و دکتر صالح پور، پژوهشگر و استاد دانشگاه در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
اردشیر صالح پور، پیش از شروع پردهخوانی درباره ویژگیهای هنر پردهخوانی گفت: نقاشی، اولین بروز و ظهور هنر ایرانی در هنرهای پردهخوانی و نقالی است؛ این هنر بسیار قدیمی است و مانی در ایران باستان بود که رسالت پیامبرگونهاش را با نقاشی عنوان میکرد و بعد در دوره ساسانیان بود که این هنر به اوج خود رسید. در دوره قاجاریه هم نقاشی ایران، با نقاشی مدرن و مشخصاً با پرسپکتیو آشنا میشود هرچند که در این پرده، پرسپکتیو هندسی و غربی را نمیبینید چون نوع نقاشی این پرده، نقاشی قهوهخانهای است که قدیمیترین آن به اواخر دوره صفویه و زندیه بازمیگردد. در اواخر دوره مشروطه، محمد مدبر و بعدها، بلوکیفر، چلیپا و محمد فراهانی این نوع نقاشی را رواج دادند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به ترکیب هنر شعر با پردهخوانی اشاره کرد و اظهار داشت: ایرانیها همواره به شعر تعلقخاطر داشتهاند و اگر دنیا، یکی دو شاعر برجسته دارد، ما تعداد بیشماری شاعر بزرگ و توانمند داریم، واقعیتی که تحت تأثیر غرور ملی گفته نمیشود چراکه ایرانیان همیشه، محنتها، آرمانها و شادیهایشان را با شعر ابراز میکردهاند. بههرحال، شعر در هنر پردهخوانی نقش مهمی را ایفا میکند و مرشد، بخش زیادی از داستانش را با شعر برای مردم تعریف میکند.
صالح پور در ادامه به نقش موسیقی در تأثیرگذاری و جذابیت نقالی و پردهخوانی اشاره کرد و گفت: موسیقی بافرهنگ ایرانی و دینی ما نزدیکی زیادی دارد؛ تعدادی از اذانهایی که میشنویم، دربیات زند که از متعلقات دستگاه شور است، خواندهشده، یا بسیاری از نوحههایی که میشنویم، در دستگاههای مختلف موسیقی است. مرشد هم سعی میکند با بهکارگیری دستگاهها و ردیفهای موسیقایی، حال و هوای شخصیتها را به مخاطبان منتقل کند.
این پژوهشگر بابیان اینکه پردههای نقالی شامل ۷۲ مجلس هستند اظهار داشت: سمبولیسم رنگ یا همان نمادشناسی رنگ در نقاشی این پرده، به وضوح قابل تشخیص است؛ به عنوان مثال، سبز که نماد رویش و روحانیت است، برای مقدسان انتخاب شده است.
دکتر صالح در پایان اظهار داشت که پردهخوانی، یک هنر تکنفره است که اجرای آن نیاز به توانمندیهای بسیار زیاد دارد چراکه درحقیقت ما اجرای تعزیه را با اجرا و روایت یک نفر مشاهده میکنیم و باوجود اینکه این هنر، میتواند در دهکده جهانی، شناسنامه هنری ویژه ما ایرانیها باشد اما بعد از دهه ۵۰ کمتر به آن توجه شده است.
پس از سخنان دکتر صالح پور، مرشد محسن میرزاعلی پردهاش را باز کرد و چندین داستان از داستانهای پرده را برای حضار نقالی کرد؛ یکی از این داستانها، داستان فرزندان حضرت مسلم (ع) بود و داستان دیگر نیز، بخشی از ماجرای شام رفتن فرزندان امام حسین (ع) و قصه حضرت رقیه بود؛ زمانی که ایشان اسیر یزید و در خرابههای بودند و حضرت رقیه با دیدن هر مردی که عبایی عربی بر تن داشت، تصور میکرد پدرش برای برگرداندن او آمده است.