تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
وقتی از درگاه و محله شلوغ و درهم و بر هم نظام الدین بیرون آمدیم در حالی که تلاش میکردیم از دست گدای سمجی که ما رها نمیکرد خلاص شویم به میدانی بر خوردیم که در وسط آن عمارتی با گنبد لاجوردی وجود داشت. تنها گنبد لاجوردی که در دهلی دیدهام همین بنا بوده است. این بنا با آنکه به رنگ آبی است اما نمی دانم چرا به نام سبز برج خوانده میشود و همچنین برای من معلوم نشد که چه کاربریی داشته و یا مزار چه کسی درون آن است.
درست آن طرف خیابان، مزار دومین امپراطور سلسله گورکانی یعنی همایون قرار دارد. همایون امپراطور دانشمند مغول. وی پس از حمله شیرشاه سوری از سرزمین کنونی افغانستان به دربار شاه تهماسب صفوی در ایران پناهنده شد. در نوشتار قبل اشاره کردم که وی سنی مذهب بود و برای این که تحت حمایت پادشاه صفوی که تعصبی وافر در مذهب تشیع داشت قرار بگیرد به توصیه همراهانش در بدو ورود به خاک ایران به زیارت امام رضا علیه السلام در شهر مشهد رفت. همایون از راه سیستان وارد ایران شد و به سمت شمال حرکت کرد. همسر وی حمیده بانو بیگم از نوادگان شیخ احمد جام، عارف و صوفی نامدار ایرانی بود. طبق کتیبهای که در تربت جام یافت شده، همایون و حمیده بانو در ۱۴ شوال سال ۹۵۱ هجری قمری مطابق با سال ۱۵۴۴ میلادی به زیارت تربت جام نائل گشتهاند. متن کتیبه یافت شده حاوی این رباعی میباشد که به دستخط همایون و با مرکب سیاه بر روی سنگ نگاشته شده است:
ای رحمت تو عذر پذیر همه کس/ ظاهر به جناب تو ضمیر همه کس
درگاه در تو قبله گاه همه کس/ لطفت به کرشمه دستگیر همه کس
سرانجام پس از اقامت یک ساله همایون در ایران، شاه صفوی پانزده هزار نفر قزلباش را همراه وی میکند تا بتواند سرزمین افغانستان و بعدتر تاج و تخت پدری را پس بگیرد اما وی کوتاه مدتی پس از آن در سال ۱۵۶۶ میلادی در اثر یک حادثه غم انگیز که شرحش را خواهم نوشت از دنیا رفت. ماجرای مرگ او از این قرار است که وی به شنیدن صدای اذان قصد خروج از کتابخانه خویش را داشت اما در اثر عجله، دامن لباسش به دور پایش گیر کرده و موجب سقوط وی از پلهها و مرگش میگردد.
پس از فوت وی حمیده بانو بیگم همسر وی و مادر امپراطور بعدی یعنی اکبر، آرامگاهی بزرگ با الهام از معماری ایرانی و به سبک چهارباغ برای پادشاه متوفی برپا ساخت. آرامگاه همایون در واقع نخستین نوع از سلسله عمارتهای باشکوهی است که در دوره گورکانیان و با الهام از معماری ایرانی - اسلامی ساخته شده است.
بعدها امپراطور شاه جهان، نوه اکبر با الهام از این بنا عمارت باشکوه تاج محل را برای ملکه ممتاز بیگم برپا کرد. پایه و اساس هر دو بنا بر عشق و محبت استوار شده است. در تاج محل بدن امپراتور را نیز پس از مرگش به دستور جانشین وی در جوار ملکه دفن کردند و در آرامگاه همایون، ملکه حمیده بانوبیگم در گوشه شمالشرقی محوطه زیر گنبد محلی برای خود در نظر گرفت و هرگز راضی نشد که در جوار قبر شوهر مدفون شود زیرا برای شاه مقامی بالاتر از انسان معمولی در نظر داشت.
همایون و حمیده بانو هنگام اقامت در ایران از گنبد سلطانیه دیدن کردند و بدون شک این بازدید در روحیه هر دو نفر اثر مستقیم داشت، به خصوص محوطه زیر گنبد همایون با محوطه زیر گنبد سلطانیه شباهت فراوان دارد و شاید ملکه، الگوی اصلی که در نظر داشته همان بنای گنبد سلطانیه بوده است. معمار اصلی بنا ایرانی بوده و از قرار، میرک میرغیاثالدین نام داشته و طبق درخواست و دستور وی گروهی از بنایان و هنرمندان ایرانی به دهلی آمده و در سرای بزرگی که اکنون خرابههای آن در جنوب غربی آرامگاه وجود دارد ساکن شدند تا به او در ساخت این بنا کمک کنند. محل اقامت خود امپراطور در قلعه قدیمی دهلی که امروزه به پورانا قیلا (قلعه) شهرت دارد بوده است.
هوا بسیار گرم و شرجی بود ولی با این همه خیل بازدیدکنندگان از این بنای زیبا مرا شگفت زده کرد. پس از دریافت بلیط از محوطه سرسبز وارد خیابانی پر درخت شدیم. در سمت راست ما مجموعهای قرار داشت شامل یک آرامگاه باشکوه و یک مسجد. آرامگاه در وسط باغ قرار داشت و دورتا دور آن دیواری کنگره دار به صورت دایره کشیده شده بود که عرض آن به اندازه عبور و مرور دو نفر فضا داشت. آرامگاه متعلق به عیسی خان نیازی از اشراف دوره سلطنت لودی یعنی تقریباً آخرین سلسله پادشاهی سلطنت دهلی بود. وی پیش از مرگش دستور ساخت این بنا و مسجد داخل آن را داده بود. مسجد نیز شامل یک محراب اصلی و دو محراب کوچکتر در طرفین بود که همگی حجاری شده بودند. کنار مسجد نیز پلههایی برای ورود به روی دیوار تعبیه شده بودند که از آن بالا رفتیم و بنا را دور زدیم.
در میان بازدیدکنندگان بیشتر از همه توریستهای ژاپنی و چینی دیده میشدند. پس از بازدید از این محوطه خارج شدیم و در امتداد خیابان به سمت آرامگاه همایون حرکت کردیم. پیش از رسیدن به سر در اصلی دو دروازه توجهمان را جلب کرد یکی دروازه بوحلیمه و دیگری ورودی عربسرا. این عربسرا گویا محل اقامت سازندگان بنا بوده که از ایران به دهلی دعوت شده بودند و سر در ورودی بنا تا مقبره اصلی به سبک باغهای ایرانی نهر آب و فواره دارد که منتهی به حوض بزرگی میشود. آرامگاه اصلی در زیر زمین قرار دارد و بنای اصلی بنا بر سبک اغلب آثار دوره گورکانی بر بالای صفه ای بزرگ قرار گرفته است که از سطح زمین به وسیله پلههایی با شیب تند به بالا منتهی میشود. دورتا دور صفه حصاری سنگی و حجاری شده کشیده شده است. تمامی بنا از سنگ سرخ است که بعدتر در ساخت مسجد جامع و قلعه سرخ دهلی وقلعه آگرا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. گنبد این بنا نیز پیازی شکل و سفید است و در زیر گنبد اصلی آرامگاه همایون قرار دارد. ارتفاع گنبد حدوداً پنج متر است و در چهار سمت محوطه زیر گنبد چهار هشتگوش بزرگ به وجود آمده که هر یک راه خاصی دارد و این محوطهها با خارج و و با محوطه مرکزی با پنجرههای تمام قد مشبک مرمری مربوط شده است، به طوریکه میتوان گفت تمام فضای زیر بنا یک محوطه واحد است که به احترام امپراطور آنها را از محوطه مرکزی جدا کردهاند.
در بنای همایون منارهای ندیدم وجز دو کتیبه کوچک به روی سنگهای یادبود (قرن دهم و سیزدهم هجری قمری) و مقداری کتیبه عربی (آیات قرآن) در این بنا کتیبهای دیده نمیشود نقاشی سادهای در سقف یکی از هشتیهای چهارگانه اطراف بنا وجود دارد. شاید سقف محوطه زیر گنبد نیز دارای اینگونه نقاشیها بوده و در سالهای اخیر از بین رفته است. در محوطه آرامگاه حمیدهبانو و قرینه آن در مغرب گچبریهای بسیار ظریف وجود دارد.
در این آرامگاه علاوه بر قبور امپراطور و ملکه، آرامگاههای دیگری نیز وجود دارد که در طی سه قرن تا پایان امپراطوری گورکانیان به دست انگلستان در این بنا دفن شدهاند از جمله بدن بی سر شاهزاده داراشکوه که مردی ادیب و فرزانه بود و برادر بزرگتر امپراطور اورنگ زیب میباشد، پنج امپراطور که از امپراطوران دوره افول سلطنت گورکانیان بودهاند و در نهایت آخرین امپراطور بهادر شاه ظفر که به دست انگلیسیها به رانگون در برمه تبعید شد و پس از مرگش بدن او به دهلی انتقال یافته و در این مکان به
خاک سپرده شد. همچنین فرزندان وی نیز که به دست انگلیسیها کشته شدهاند نیز از دیگر کسانی هستند که مزارشان در این آرامگاه قرار دارد.
آرامگاه در وسط باغ بزرگی ساخته شده است که شکل مربع دارد، ابتدا این محوطه را به نه مربع مساوی تقسیم کردهاند و مربع وسط را برای احداث بنا در نظر گرفتهاند هشت مربع باقیمانده که چهارباغ نام دارند هر یک به چهار قسمت بخش شده اند و چهار خیابان پهن از جلو پلهها به چهار سمت باغ که دارای دیواری عظیم است امتداد یافته در جنوب و غرب به دو دروازه عظیم میرسند، راه شمالی به منبع آب و راه شرقی به یک ساختمان کوچک و با صفا منتهی میشوند. فقط در وسط مربعی که در جنوبشرقی قرار دارد گنبد و مقبرهای ساخته شده که متعلق به دلاک یا آرایشگر بانی بنا بودهاست از دیگر بناهای موجود در این مجموعه علاوه بر عرب سرا و آرامگاه بو حلیمه، آرامگاه و مسجد افسر والا از رجال دوره اکبر در بخش جنوب شرقی مجموعه است. همچنین چله خانه نظام الدین اولیا نیز در جزو همین مجموعه است.
ساخت این مجموعه عظیم که امروزه جزو میراث جهانی یونسکو است در سال چهاردهم جلوس اکبر بر تخت امپراطوری پایان یافته است.
از آرامگاه زیبا و ساکت بیرون میآییم و دوباره وارد شلوغی و هیاهوی خیابان میشویم در حالی که چشممان هنوز از دیدن معماری باشکوه الهام گرفته شده از معماری ایرانی سیراب نشده است.
پی نوشت: در این یادداشت از اطلاعاتی که در مقاله آقای مهدی غروی درباره معماری ایرانی در هند، چاپ شده در سال ۱۳۴۸ شمسی و منتشر شده توسط مرکز اسناد و مدارک سازمان میراث فرهنگی کشور، استفاده گردید.
آرامگاه همایون
آرامگاه عیسیخان نیازی
آرامگاه همایون