تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
نسخه چاپی/شهر کتاب
تاریخ : چهارشنبه 23 فروردین 1396 کد مطلب:9901
گروه: یک استکان شعر

یک استکان شعر

شعری از بیژن الهی

 

خانه‌ها خواهد ریخت.

این گورخران که، با کفی از نور بر دهان، شتابناک گریزانند،

در ساق‌های لاغر ما، رقص را چه خوب پیش بینی کرده‌اند!

نخِ بادبادکی که فرازِ ویرانه‌ها، به پرواز خود ادامه می‌دهد،

در مشتِ کودکی زیبا خواهد بود، کودکی مرده.

اکنون، پیش از باران، خاکی خشکیده شناخته می‌شودکه در او

گیاهان، همگی نامگذاری شده‌اند.

و سکوت، این مکث میانِ هر دو چکه، که از سقف غار می‌چکد،

احترامی ست به تو، توی کودکم، که از مرگت

لحظه‌ای می‌گذرد،

احترامی است، به رقص

در مکث، در میان دو چکه‌ی آخرین، یکباره شاخک همه‌ی حشرات

از ترس برق می‌زند.

آب می‌نوشم و جرعه‌ای به سقف می‌پاشم.


بیژن الهی

 

 

http://www.bookcity.org/detail/9901