کتاب "هستی و عشق و نیستی" به قلم قاسم کاکایی، استاد دانشگاه شیراز شامل مجموعه مقالاتی در باب عرفان است که طی آنها عرفان اسلامی از دیدگاه عارفانی چون ابنعربی، مولانا، حافظ، شیخ محمود شبستری، علاءالدوله سمنانی، شیخ بهایی و ملاصدرا مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
به گفته قاسم کاکایی نگارش مقالات این مجموعه از سال 1373، یعنی پنج سال پس از رحلت مرحوم آیتالله نجابت، آغاز شده که وی شاگردی وی را کرده است اما در این زمان، کاکایی بار دیگر از حوزه علمیه به دانشگاه مراجعت میکند تا در کسوت و غایتی متفاوت کسب علم کند.
وی در مقدمه کتاب خود تصریح میکند تمام مقالات کتاب "هستی و عشق و نیستی" جز یک مقاله، در فضای دانشگاهی و آکادمیک نگاشته شده و در آنها همواره مخاطبان عام را نیز در نظر داشته است.
کتاب "هستی و عشق و نیستی" در شش فصل اصلی با عناوین هستی و وحدت آن با محوریت ابنعربی، نیستی و کارکرد آن به روایت مولوی، عشق یا رقص بین هستی و نیستی در معیت حافظ، سرشت تجربه عرفانی از منظر عقل در محضر شبستری، بررسی نسبت بین دین و عرفان به فتوای شیخ بهایی و گفتگوی باطنی اسلام و مسیحیت با تکیه بر ابنعربی و مایستر اکهارت تنظیم شده است.
فصل اول که حاوی سه مقاله است، به وجود و وحدت وجود اختصاص دارد. مقاله اول با نگاهی مقایسهای به وحدت آفاقی وجود میپردازد و فرق وجود از نظر فلسفه و وجود از نظر عرفان را وا میکاود و انحصار وجود در خداوند را بررسی میکند.
مقاله دوم به برهانی بودن یا نبودن دیدگاه وحدت وجود میپردازد و دیدگاه ابنعربی و ملاصدرا را با هم مقایسه میکند و مقاله سوم به تفاوت وحدت وجود و وحدت شهود میپردازد و اختلاف بین ابنعربی و و علاءالدوله سمنانی را در این باب به داوری مینشیند.
فصل دوم که به وحدت انفسی وجود و فنای عارف یعنی "نیستی" اختصاص دارد نیز شامل سه مقاله است. مقاله اول به بررسی یک بیت مشهور مثنوی درباب وحدت وجود میپردازد و رابطه این نظریه را با معنای عدم و نیستی از دیدگاه مولوی بیان میکند. مقاله دوم معنای نیستی را از دیدگاه دو عارف بزرگ شرق و غرب، مولوی و اکهارت، مورد کاوش قرار میدهد و مقاله سوم به کارکردها و لوازم نیستی از نگاه مولوی میپردازد.
در فصل سوم، طی پنج مقاله، نیستی مولوی به عشق میانجامد. لفظ عشق، نگاهی فلسفی به عشق، جایگاه حافظ در عرفان و عشق از منظر حافظ بررسی شده اند . در نهایت اما مقاله پنجم نه یک مقاله علمی بلکه دلنوشتهای است برای شهید حبیب روزیطلب که واسطه شده بود تا کاکایی شاگرد آیتالله نجابت شود و خود در عملیات محرم در تپههای شرهانی به شهادت رسیده بود.
فصل چهارم، نگاهی درجه دوم به عرفان دارد و به نوعی فلسفه عرفان محسوب میشود که دو مقاله را در بر دارد. در اولی نگاهی پدیدارشناسانه به عرفان از منظر شیخ محمود شبستری مطرح شده است و در دومی سرشت تجربه عرفانی و تجربه دینی و ملاکهای بازشناسی آنها از دیدگاه ابنعربی مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم نیز شامل دو مقاله است که عارفان را از دیدگاه دین بررسی میکند. در مقاله اول به نسبت میان عرفان و اسلام پرداخته شده و در مقاله دوم دیدگاه شیخبهائی به عنوان یکی از بزرگترین فقها، به عرفان مورد بحث قرار گرفته است.
فصل ششم و پایانی کتاب نیز به گفتگوی اسلام و مسیحیت به وساطت عرفان میپردازد. کاکایی در ای فصل به طور خاص با رویکردی مقایسهای و تطبیقی به موضوع موردنظر خود پرداخته است که شامل سه مقاله میشود. وی در مقاله نخست به قرآن و کتاب مقدس پرداخته و توحید افعالی را از دیدگاه این دو کتاب مقدس بررسی میکند.
مقاله دوم به مقایسه عرفان ابنعربی و مایستر اکهارت به عنوان دو عارف اهل کتاب میپردازد و مقاله سوم امکان گفتگوی اسلام و مسیحیت را از دیدگاه این دو عارف بررسی میکند.
قاسم کاکایی، مدرس حوزه و دانشگاه و از پژوهشگران مطرح حوزه عرفان و فلسفه است. وی تا کنون کتابهای بسیاری در حوزههای پژوهشی مورد علاقه خود، یعنی فلسفه، عرفان و کلام اسلامی، به رشته تحریر در آورده است که از جمله آنها میتوان به وحدت وجود به روایت ابنعربی و مایستر اکهارت (کتاب سال در سال 1382)، کلمه حق: شرح احوال حضرت آیتالله نجابت و غیاثالدین منصور دشتکی و فلسفه عرفان (کتاب سال در سال 1388) اشاره کرد.