هادی مشهدی: جمعی از استادان و دانشجویان رشتهی زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای مصر که برای شرکت در یک دورهی دانشافزایی به میزبانی بنیاد سعدی در ایران حضور دارند در روز شنبه یازدهم بهمن، در مرکز فرهنگی و بینالمللی شهر کتاب حضور یافتند و نشستی با حضور میهمانان مصری و جمعی از استادان و محققان ایرانی برگزار شد که دربارهی وضعیت زبان و ادب فارسی در مصر و مناسبات فرهنگی متقابل بحث و گفتوگو شد.
ایران و مصر، دو مرکز تمدن شرقی
محمدخانی، در ابتدای این جلسه به تاثیر و همچنین جایگاه زبان فارسی در مصر اشاره کرد. وی اظهار داشت: زبان و ادبیات فارسی با ظرافتهای بالای خود نهتنها برای ایرانیان که برای همهی مردم دنیا جذابیتهای بسیار دارد. ترجمهی آثار معروف ادبی ایران همچون گلستان سعدی، شاهنامهی فردوسی، مثنوی مولوی، دیوان حافظ و چون آنها شاهد این مدعاست. زبان فارسی در بسیاری از نقاط جهان حلقهی ارتباط اسلام و غرب است. یکی از سرزمینهایی که زبان فارسی در آنجا نفوذ چشمگیری داشته و دارد، مصر است. زبان و ادبیات فارسی و عربی از گذشته بدهبستانهای زیادی داشتهاند و تاثیر مهمی بر یکدیگر گذاشتهاند. اوج شکوفایی روابط فرهنگی ایران و مصر در دوران حاکمیت فاطمیان در مصر بوده است. این دو کشور دو مرکز عمده و دو حوزهی اصلی تمدن مشرق هستند، از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشتهاند و در پیشبرد تمدن بشری نقشی بسیار تعیینکننده و حیاتی ایفا کردهاند.
وی در ادامه وضعیت ترجمهی آثار فارسی در مصر را تشریح کرد و افزود: آثار ادبی و دینی ایران در مصر ترجمه شده است و دهها پژوهندهی مصری دربارهی آنها مقالات متعددی نوشتهاند. بسیاری از کلمات و اصطلاحات فارسی در زبان عامیانهی مصری کاربرد دارد؛ در اصطلاحات اداری، نظامی، صنعتی و چون آنها میتوان نمونههایی از ایندست را یافت. نامها و آثار اساتید برجستهی زبان و ادبیات فارسی مصر همواره به یاد ما میماند؛ از آنجمله میتوان به دکتر عبدالوهاب عزام اشاره کرد؛ او خیام و شاهنامه را به عربی برگردانده است؛ از آثار متعدد وی میتوان به تحقیقاتش دربارهی تصوف و عطار اشاره کرد. دکتر ابراهیم دسوقی شتا نیز از دیگر اساتید زبان فارسی در مصر است که هم در حوزهی ادبیات کلاسیک و هم در حوزهی ادبیات معاصر فارسی فعالیتهای چشمگیری داشته است. او برخی از آثار مولانا، ناصر خسرو، جلال آلاحمد، چوبک، هدایت و شریعتی را به عربی ترجمه کرده است.
محمدخانی افزود: ابراهیم امین الشورابی، عبدالاسلام کفافی، عبدالعزیز فهمی، عبدالنعیم محمد حسنین، طه ندا، محمدسعید سیدجمالالدین و شیرین عبدالنعیم حسنین نیز فعالیتهای چشمگیر و قابل تاملی در حوزهی زبان فارسی صورت دادهاند. ما در شهر کتاب میزبان برخی از آنان بودهایم و گفتوگوهایی دربارهی زبان و ادب فارسی و مصری صورت دادهایم. شهر کتاب در نظر دارد دامنهی این فعالیتها را در آینده گسترش دهد. روابط سیاسی ایران و مصر پس از انقلاب اسلامی شکل و صورت مطلوبی نداشته است، اما روابط فرهنگی دو کشور از دیرباز برقرار بوده است. شهرکتاب گامهای متعددی برای تعمیق این روابط برداشته است و برای آینده نیز برنامههای متعددی را در نظر دارد. از جمله میتوان به همایش سعدی و متنبی اشاره کرد که در سال آینده برگزار خواهد شد. گفتوگوهای ادبی با جهان عرب و ترجمهی ادبیات معاصر فارسی به عربی هم از برنامههایی است که در دستور کار شهر کتاب قرار دارد.
ادبیات معاصر و تاسف
امانی علی، یکی از میهمانان این همایش ضمن تشریح وضعیت تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای مصر علاقهمندیهای خود به آثار فارسی را بازگو کرد. وی اظهار داشت: من دانشجوی زبان و ادبیات فارسی در یکی از دانشگاههای مصر هستم. بهطور معمول در رشتههای زبان و ادب فارسی بر ادبیات کلاسیک تاکید بیشتری میشود، اما من پس از آشنایی با فروغ فرخزاد به ادبیات معاصر فارسی علاقهمند شدم. اشعار فروغ فرخزاد را بهواسطهی نگاه عمیق شاعر به زن و موقعیت او در جامعه بسیار دوست دارم؛ او موقعیت زن در مقابل مرد و در جامعهی اسلامی را بهخوبی تصویر کرده است. از آنجاکه به رویکردهای تطبیقی نیز علاقهمند هستم در پی تطبیق آثار فروغ فرخزاد با اشعار سعاد الصباح شاعر کویتی، پایاننامهی خود را خواهم نوشت. پایاننامهی من اولین مورد در حوزهی ادبیات معاصر فارسی است. من از میان دیگر شعرا و ادبای معاصر ایران، آثار سهراب سپهری، پروین اعتصامی و جلال آلاحمد را خواندهام و به آنها علاقهمندم.
در ادامه دکتر محمد السبع عروض فارسی و عربی را بسیار متفاوت از یکدیگر دانست و تاکید کرد: در شعر فارسی ردیف وجود دارد، حال آنکه وزن شعر عربی تنها به مدد قافیه مهیا میشود.
او از میان اساتید و صاحبنظران عروض فارسی آثار سیروس شمیسا و عباس ماهیار را بسیار کارآمد خواند و تاکید کرد: آثار ایشان میتواند برای دانشجویان غیر ایرانی و غیر فارسیزبان در آموختن عروض جدید شعر فارسی بسیار کارآمد و موثر باشد. میتوان در پی مطالعهی این آثار به سادگی عروض جدید شعر فارسی را فرا گرفت و ظرایف و لطایف آن را دریافت. در دانشگاههای مصر و در رشتهای من تحصیل میکنم آثار بسیاری از شعرای کلاسیک فارسی از این حیث بررسی میشوند. بهعنوان مثال من در تحقیقات خود دریافتهام که پروین اعتصامی آثار خود را در اوزان بسیار سروده است.
شیما الصادق، میهمان دیگر این جلسه به تحقیقات و پژوهشهای خود در حوزهی ادبیات داستانی فارسی اشاره کرد و اظهار داشت: من پایاننامهی خود را دربارهی کارکرد و بسامد اصطلاحات عامیانه در مجموعه داستان دید و بازدید نوشتهی جلال آلاحمد نوشتهام و مشغول ترجمهی این مجموعه هستم؛ همچنین دیگر آثار این نویسنده را خواندهام و به آنها علاقهمندم؛ آثاری چون مدیر مدرسه و نفرین زمین که به عربی نیز ترجمه شدهاند.
غرب در میانهی ایران و مصر
طهماسبی، پیشینهی رواج ادبیات فارسی در مصر و شکل تاثیرگذاری آن در ادبیات این کشور را تشریح کرد. وی گفت: ادبیات فارسی در قرن نوزدهم در مصر رواج داشته است. در این مقطع چند تن از شعرای مصری اشعاری به زبان فارسی سرودهاند. یکی از عوامل موثر در ارتباط ایران و مصر حضور سید جمالالدین اسدآبادی در این کشور است؛ حال آنکه او طی اقامتش در مصر به زبان عربی سخن میگفته است. ترجمهی آثار کلاسیک فارسی در زمان محمدعلی پاشا در همان قرن نوزدهم با گلستان سعدی آغاز شده است. به اعتقاد طه حسین آشنایی مصریها با ادبیات فارسی از طریق ترجمههای غربی صورت گرفته است. به زعم وی ترجمهی اسکات فیتس جرالد از رباعیات خیام در آغاز و ادامهی این روند بسیار موثر بوده است.
وی افزود: در حوزهی سفرنامهنویسی باید به یکی از مشهورترین آنها که به همت فرهادمیرزا معتمدالدوله فراهم آمده است، اشاره کرد. او از درباریان قاجار بوده است که پس از سفر به مصر سفرنامهای با جزئیات متعدد نوشته است. از جمله مسائلی که او به تاکید بر آن اشاره کرده است، رویکردهای مدرنیستی در جامعهی مصری، بهویژه شکل حضور زنان است. معتمدالدوله از اپرای قاهره نیز بازدید کرده و جزئیات آن را در سفرنامهی خود درج کرده است. از سفرنامههای معاصر میتوان به فصلی از کتاب آستین مرقع نوشتهی سعیدی سیرجانی اشاره کرد؛ او در این فصل با عنوان «خاک طربانگیز مصر» در قالبی بسیار روان و زیبا شرح سفر خود به این کشور را نوشته است.
وی، رویکردهای ادبا و دانشمندان مصری در حوزهی ادبیات تطبیقی را در برقراری ارتباط میان پژوهشگران دو کشور موثر دانست و تصریح کرد: در این حوزه اساتید بهنام و موثری در مصر وجود دارد که ما نیز وامدار آنان هستیم؛ اما متاسفانه فعالیتهای تطبیقی در دیگر حوزهها چون رمان صورت نگرفته است. روشنفکران ایرانی به ادبیات مصری اهمیت میدهند و از این آثار در رویکردهای اقتباسی و تطبیقی خود بهره میجویند، اما جز در موارد محدودی رویکرد مشابه از سوی روشنفکران مصری صورت نگرفته است. در اینباره تنها میتوان به برخی از آثار نجیب محفوظ اشاره کرد؛ در آنها نشانههایی دال بر استیلای وی به فرهنگ و زبان فارسی دیده میشود. این نویسندهی عرب حتا پیش از اینکه به دریافت نوبل ادبی نائل شود، در ایران شناخته شده بود؛ حتا یکی از آثار وی به سینمای ایران راه یافته است. اما رویکرد مشابه در آنسوی کمتر وجود دارد.
در ادامهی این نشست یکی از میهمانان به کمبود آثار نمایشی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان در ایران اشاره کرد و جویای اطلاعات بیشتری در این زمینه شد.
فقیه ملک مرزبان در پاسخ به او گفت: یافتن آثاری از ایندست به سادگی در کتابفروشیها محقق نمیشود، چراکه آثار مطرح در این حوزه از سوی سازمانهایی که بهطور تخصصی در این امر اهتمام دارند عرضه میشود. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حوزهی هنری از آندست هستند. کانونهای دیگری هم به همت افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند اداره میشوند که میتوان در تهیه برخی آثار این حوزه از آنها کمک گرفت.
حسینی دربارهی روشهای تدریس و هم فراگیری زبان فارسی در دانشگاههای مصر پرسید. آنچنان که از پاسخها برآمد، عوامل متعددی در روند آموزش ادبیات فارسی در این دانشگاهها موثرند، اما عموما تدریس ادبیات فارسی بر اساس تاریخ ادبیات صورت میگیرد. تعداد دانشجویان در رشتهی ادبیات فارسی، کمکاستهای موجود در این زمینه و روشهای موثر در فراگیری زبان فارسی از جمله مباحث دیگری بود که به اجمال مطرح شد.