نزدیک به بیست تن از ایرانشناسان و دانشجویان ایرانشناسی کشورهای مختلف از مرکز فرهنگی شهر کتاب دیدن کردند. در این دیدار که در سالن اجتماعات مرکز فرهنگی برگزار شد، علیاصغر محمدخانی به تشریح فعالیتهای مرکز فرهنگی و معاونت بینالملل شهر کتاب پرداخت و سپس خطاب به ایرانشناسان یادآور شد: «بسیاری مواقع مطالعهی سفرنامههای سیاحان خارجیای که به ایران سفر کرده بودند، باعث شده افرادی به ایران و مطالعات ایرانی علاقهمند شوند و پا در مسیر ایرانشناسی بگذارند. بنابراین بعد از پایان سفرتان از نوشتن و منتشر کردن یادداشتهای این سفر غافل نشوید.»
وی همچنین با تأکید بر اهمیت استفاده از ابزارهای ارتباطی جدید گفت: «پیشتر ارتباط ساکنان نقاط دوردست با یکدیگر بسیار سخت بود، اما امروز به مدد ابزارهای نو این دشواری از میان برداشته شده است. با استادانی که در ایران میبینید و نیز با سایر همدورههایتان که از دیگر کشورها آمدهاند، ارتباط خود را حفظ کنید تا بتوانید از کمکهای همدیگر برای تقویت اتاقهای ایران بهره ببرید.»
میهمانان حاضر در مرکز فرهنگی شهر کتاب، در چارچوب یازدهمین دورهی ایرانپژوهی، با همکاری مرکز بینالمللی ایرانشناسی، سازمان فرهنگ اسلامی و جهاد دانشگاهی واحد علامه به ایران سفر کرده بودند. در این نشست استادان و دانشجویانی از کشورهای گرجستان، افغانستان، چین، ترکیه، بلاروس، بوسنی، تاجیکستان و هلند شرکت دارند.
مالخاز آرچوادزه، از گرجستان، در نشست مرکز فرهنگی شهر کتاب گفت: «اگرچه تأسیس رشتهی ایرانشناسی در دانشگاه دولتی تفلیس به سال ۱۹۱۸ بازمیگردد، ده سال پیش وقتی وارد دانشگاه شدم، هیچ دانشجویی در سالهای سوم و چهارم ایرانشناسی تحصیل نمیکرد. درواقع این رشته با کمبود شدید دانشجو روبهرو بود و در مقابل، رشتههای عربشناسی و ترکشناسی همهی دانشجویان علاقهمند به خاورشناسی را جذب میکردند. با افزایش روابط تجاری ایرانیان با گرجستان، رشتهی ایرانشناسی و زبان فارسی رونق زیادی گرفت، اما متأسفانه در یکی دو سال اخیر بعد از اینکه گرجستان به صورت یکسویه قرارداد لغو روادید بین ایران و گرجستان را منتفی دانست، به صورت محسوسی تعداد دانشجویان ایرانشناسی هم کاهش یافت؛ چراکه مبادلات بین دو کشور دچار افت شد.»
مزیا الکسیتزه، دومین میهمان گرجی بود که در این نشست سخن گفت. او به علاقهی تاریخی گرجیها به ادبیات فارسی اشاره و تصریح کرد: «ترجمهی آثار ادبی فارسی به گرجی از قرون وسطی آغاز شد و گرجیها از ادبیات معاصر ایران نیز غفلت نکردند.» وی که نویسندهی کتاب درسیِ «تاریخ ادبیات معاصر فارسی» و مترجم آثار ادبیات داستانی معاصر فارسی به گرجی است، افزود: «خوانندگان گرجی به کتابهایی که از فارسی ترجمه شده است، اقبال نشان دادهاند.»
محمد داوود سلاماف از دانشگاه ملی تاجیکستان دربارهی برگردان آثار فارسی به تاجیکی سخن گفت و خاطرنشان کرد: «بسیار از کتابهای ادبی و درسی ایرانی، با تغییر الفبایشان به الفبای سریلیکِ تاجیکی، در کشور ما منتشر میشود. ما نام این کار را برگردان گذاشتهایم؛ زیرا فقط محدود به تغییر الفباست.»
وی در مورد آموزش الفبای فارسی در تاجیکستان نیز گفت: «چند سالی است از کلاس چهارم تا هفتم الفبای فارسی که در ایران رواج دارد در مدرسهها آموزش داده میشود تا جوانان راحتتر بتوانند از منابع و کتابهای موجود در ایران بهره ببرند. در تاجیکستان روزنامهای هم به نام ادبیات و صنعت منتشر میشود که بخشهایی از آن به خط فارسی است.»
علیرضا احسان، مسؤول یکی از اتاقهای ایران در یکی از استانهای افغانستان از آسیبپذیری زبان فارسی در کشورش سخن گفت و تصریح کرد: «امروز در کشور ما خیلی از واژههای خارجی جای کلمههای فارسی را گرفتهاند. ما از دوستان ایرانی درخواست داریم به یاری برادر آسیبدیدهشان بیایند. به ما کمک کنید تا بتوانیم از این مرحله عبور کنیم. در افغانستان هنوز فرهنگستان زبان و ادبیات دایر نشده است. حتی میبینیم که افراد بیسواد هم تحت تأثیر کلمههای اروپایی قرار گرفتهاند و مثلاً به جای واژهی مشکل، از کلمهی پرابلم استفاده میکنند.»
میهمان دیگری هم که در این نشست سخن گفت، هویای لئو از چین بود. وی به جایگاه رفیع و تاریخی زبان فارسی در نزد مسلمانان چین اشاره کرد و سپس یادآور شد: «در سالهای اخیر در سراسر چین توجه به ایران فزونی گرفته است. من کتابی تألیف کردهام با نام «فرهنگ و اجتماع معاصر ایران» که با استقبال خوبی مواجه شد؛ درحالیکه کتابهایی که در این سری برای کشورهای مصر، سوریه و همهی ممالک آسیای شرقی نوشته شده بود، فروش خوبی به دست نیاورد.»